بدون شک جامعه روحانیت مبارز تهران، روزهایی را سپری میکند که تا بیش از این هرگز آن را تجربه نکرده است. این نهاد « مذهبی و سیاسی» تا کنون مسائل مختلفی را پیش روی خود دیده است که میشود به ماجرای انشعاب بزرگ این نهاد و تاسیس مجمع روحانیون اشاره کرد. اما این اعضای جامعه روحانیت تاکنون به مسئلهای به نام انتخاب دبیرکل روبرو نبوده است. آنها همیشه زعیمی به نام آیتالله مهدوی کنی داشتند و حالا بعد از درگذشت او با مسئله جانشینی روبرو شدهاند و سخت به دنبال یافتن جانشینی برای بزرگ قوم هستند.
بعد از بیماری آیتالله مهدوی کنی و حضور چندین ماه رئیس مجلس خبرگان، آیتالله موحدی کرمانی به عنوان قائم مقام دبیرکل جامعه روحانیت مبارز کارهای جاری جامعه روحانیت انجام می شد. جانشینی امام جمعه تهران ادامه داشت تا اینکه خبر درگذشت آیتالله مهدوی کنی در شهر پیچید و این سوال را در ذهن اصول گرایان را ایجاد کرد که چه کسی عهده دار دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز تهران میشود.
آیتالله مهدوی کنی سالها به ویژه بعد از انشعاب بزرگ از این نهاد و همچنین حضور پیدا نکردن آیتالله هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، آیتالله امامی کاشانی و حسن روحانی در جلسات این جامعه، همیشه نقش ستون خیمه این نهاد را بازی کرده است و حالا جامعه روحانیت ستون اصلی خود را از دست داده است و اعضای این جامعه به دنبال یافتن ستونی برای تکیه دادن به آن در آستانه روزهای نزدیک به انتخابات مجلس دهم هستند.
برای یافتن جانشین آیتالله مهدوی، گزینههای محدودی پیش روی اصول گرایان جامعه روحانیت مبارز است. آنها در اولین گام به دنبال پوشاندن عبای زعامت بر دوش آیتالله موحدی کرمانی هستند و به نظر میرسد که اعضای این جامعه نیز با این انتخاب موافق هستند. در این میان سوالی در اذهان پیش میاید که آیا آیتالله موحدی میتواند نقشی همانند آیت الله مهدوی کنی را بازی کند و همان جامع الشرایط بودن را تکرار کند؟ آیا امام جمعه تهران همچون رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری، مورد وثوق تمام جریانهای اصول گرا و غیر اصولگرا هست؟ آیا او میتواند عبای وحدت را برسر جریان اصولگرایی بکشد؟
وجود این سوالها باعث شده است تا گزینههای دیگری نیز وارد این چرخه شوند و برخی از اعضای جامعه از آیتالله امامی کاشانی و ناطق نوری به عنوان گزینههای جانشینی آیتالله مهدوی کنی یاد کنند. تکلیف آیتالله امامی کاشانی تا حدودی مشخص است. او سالهاست در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکند و ترجیح داده است تا بیشتر به مسائل مدرسه عالی مطهری بپردازد تا مسائل دنیای سیاست. او حتی کمتر از گذشته در تریبون نماز جمعه حاضر میشود تا نشان دهد که دیگر علاقهای به حضور در چنین مناسبی ندارد.
ناطق نوری اما داستان جدایی دارد، او که این روزها طرفداران زیادی دارد و به اصطلاح، جنسش در بازار سیاست ایران خریدار دارد و اصول گرا و اصلاح طلب سخت به دنبال حضور او به عنوان علمدار جریان سیاسشان هستند. سابقه درخشان ناطق در صحنه سیاسی ایران و جامع الشرایط بودنش باعث شده است تا برخی از اعضای جامعه روحانیت به دنبال حضور او به عنوان دبیرکل تازه جامعه روحانیت باشند.
حضور ناطق یک شرط بزرگ دارد و آنهم از بین رفتن کدورتهای بوجود آمده از سال ۸۸ تا به امروز میان اعضای این جامعه و ناطق نوری است. اتافاقات سال ۸۸ باعث شد تا گرد دلخوری میان ناطق و اصول گرایان پاشیده شود تا قهری چهارساله میان او و دوستان دیرینش رقم بخورد.
مناظره انتخابات سال ۸۸ بین مهندس میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد و روایت رئیس جمهور ایران از وضع زندگی ناطق نوری و پسرش، موجب شد که رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی از دوستان اصولگرای خود به ویژه اعضای جامعه روحانیت انتظار داشته باشد تا تمام قامت برای حمایت از او در برابر احمدی نژاد به میدان بیایند، اما اصول گرایان با توجه به احتمال پیروزی موسوی در انتخابات، ترجیح دادند که در این دعوا سکوت اختیار کنند، تا انتخابات به پایان برسد.
این سکوت اصول گرایان و سخنان احمدی نژاد باعث شد که ناطق نوری دل شکستهتر از همیشه، به نوعی قهر سیاسی کند و مسیر خود را از جریان اصول گرایی جدا کند و بیش از بیش به جریان اصلاحات و رقبای دیروزش نزدیک شود که حاصل آن پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود. وحدت ناطق، هاشمی و خاتمی باعث شد که حسن روحانی با حمایت این سه نفر بتواند با پیشی گرفتن از رقبای خود بر صندلی کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و پس از هشت سال ایران، شاهد چرخش قدرت باشد.
اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران، باید دل آزرده ناطق را محرمی باشند تا او راضی شود بازهم در جلسات مجمع شرکت کند و زعامت قوم را به عهده بگیرد. قطعا ناطق برای این کار شروطی دارد که یکی از آنها میتواند بازگشت آیتالله هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی به این جمع باشد. قطعا ناطق نوری بدون حضور چهرههای محبوب و با نفوذ جامعه نمیتواند نهاد « مذهبی و سیاسی» جامعه روحانیت را به سرانجام خود برساند.
ناطق نوری شاید شرطهای دیگری نیز برای این حضور داشته باشد که میتواند یکی از آنها تجدید نظر برخی از اعضای جامعه روحانیت در مورد دولت روحانی و وحدت با برخی از گروههای اصول گرایی مانند جبهه پایداری و به ویژه آیتالله مصباح یزدی باشد.
مصباحی مقدم سخنگوی این جامعه، از انتخاب دبیرکل در هفته آینده خبر داده است و باید دید که اعضای این جامعه در این مدت میتوانند به یک وحدت نظری در مورد دبیرکل آینده این جریان برسند یا پروسه انتخاب دبیرکل مدتها به طول خواهد کشید.
آنچه که بیش از هر احتمالی و با وجود شرایط و قرائن و با توجه به زمان باقی مانده تا انتخاب دبیرکل جامعه روحانیت، شانس آیتالله موحدی کرمانی بیش از گزینههای دیگر است.