«ظریف یک مذاکره کننده سرسخت است، میداند که چه میخواهد و با صراحت اعلام میکند.» این جملهای بود که روز گذشته جان کری وزیر خارجه آمریکا بعد از سه دور مذاکره سخت و فشرده با دیپلمات خندان دولت روحانی بر زبان آورد تا در روزهایی که بسیاری از داخلیها تلاش دارند مرد شماره یک دستگاه دیپلماسی کشورمان را مرعوب دشمن و نقض کننده خط قرمزها و ...نشان دهند، بیانگر آن باشد که ظریف هنوز هم همان «دشمن قابل احترام»ای است که زمانی هنری کسینجر به او نسبت داده بود.
اما این اولین بار نیست که غربیها اعتراف به توانمندیهای تاجرزاده دیپلمات کشورمان میکنند. او نه امروز که سال های دور گذشته در قلب آمریکا، شهره و آوازه سیاستمداران و محافل سیاسی این کشور شده بود آنگونه که شاید بتوان گفت در جامعه آمریکایی بیش از محافل ایرانی شناخته شده بود.
چنانچه زمانی وارن هوگ، یکی از نویسندگان روزنامه هرالدتریبیون طی مقاله ای با عنوان«صدای ایران در سازمان ملل با لهجه امریکایی سخن میگوید»، به تحسین عملکرد محمد جواد ظریف در سازمان ملل متحد پرداخت.این نویسنده در مقاله خود درباره شخصیت و عملکرد ظریف نوشته بود «جواد ظریف چنان زیاد در دانشگاهها، مجامع سیاسی و اجتماعی و باشگاههای سیاسی برای سخنرانی حضور پیدا میکند که لیسا آندرسون، رییس موسسه امورعمومی و بینالمللی دانشگاه کلمبیا اخیرا به طور کنایهآمیزی از او پرسید که آیا قرار است در رقابتهای انتخاباتی در امریکا شرکت کند؟!»
او در ضمن مقاله اش با اشاره به اینکه ظریف معروف به دفاع سرسختانه از مواضع ایران در مقابل رهبران آمریکایی بود می نویسد«ظریف این راحت بودن با ظواهر و عادات امریکایی را، با ابزارهای ارتباطی نظیر کنفرانس ویدئویی و تلویزیونی و سایت اینترنتی شخصی ترکیب کرده است تا محدودیتهای فضا برای خودش را بشکند و بر روابط ایران – امریکا تاثیر بگذارد.»
توصیف وارن هوگ از ظریف شاید به خوبی توصیف گر ظریف این روزهای سیاست ایران باشد. او که از نخستین روزهای قدم گذاشتنش به ساختمان وزارتخارجه خود را با دیوار بلندی به نام پرونده هسته ای ایران روبرو دید که باید بعد از ۱۰ سال آن را میشکست.
دیپلمات ایرانی که انگلیسی را با لهجه آمریکایی حرف میزند، بعد از مدت ها بی خبری رسانه ها با همان پرونده هسته ای و با سرعت به صدر اخبار رسانه ها وتحیلی های خارجی بازگشت و اینبار نه به عنوان سفیر و رایزن ایران در سازمان ملل که در ردای وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران.
وزیری که به سرعت سطح مذاکرات هسته ای را از معاونان ۶ قدرت هسته ای دنیا تغییر داد و وزرای خارجه همان ۶ قدرت هسته ای را وادار کرد زودهنگام راهی ژنو؛ شهر ساعت های دقیق شوند تا در نخستین ساعات سوم آذرماه بعد از ۱۰ سال قفل پرونده هسته ای را باز کند و توافقنامه ژنو امضا گردد.
ظریف اما در سه ماه مذاکره سخت و فشرده با غربی گرچه با همان لبخند زدن هایش رسانه های دنیا را معطوف به خود کرده بود اما دیپلمات خندان ایرانی همان زمان که با صدای بلند بر سر جان کری وزیر خارجه آمریکا فریاد زد تعجب و بهت جهانی را برانگیخت. بهتی که شاید تا سال ها در خاطره جان کری باقی بماند و آن را در زمره خاص ترین خاطرات دوران وزارتش به ذهن بسپارد.
حال این روزها که قرار است توافقنامه ژنو به کناری نهاده شود و توافقنامه ای نهایی جایگزین آن شود باز هم لبخند می زند اما سخت. سخت بودنی که دیروز از زبان وزیرخارجه آمریکا بار دیگر بر آن صحه گذاشته شد تا رییس دستگاه دیپلماسی به خوبی نشان دهد حمایت های چندین باره رهبری نظام و رییس دولت از او نتیجه همین محکم و سخت بودن او در مقابل قدرت های خارجی است.
ظریف که پیش از مذاکرات هسته ای در پیامی توئیتری به سران هسته ای دنیا تاکید کرده بود وارد بازی مقصر دانستن کسی نخواهد شد و شیوه او این مشی را بر نمی تابد، مشی دیپلماتیک خود را بر لبخند زدن برای صلح آمیز نشان دادن و غیرتهدیدآمیز بودن برنامه هسته ای کشورمان نهاده است و در عین حال سرسختانه در مقابل رویکرد سخت آمریکا ایستاده است تا از خط قرمزهایی که رهبری نظام بر آن تاکید دارد فراتر نرود.
رسانههای خارجی نیز رفتار ظریف در این دور از مذاکرات را زیر ذره بین خود برده اند و آن را مشی ای مناسب و جذاب ارزیابی کرده اند. آنگونه که لس آنجلس تایمز می نویسد«مذاکره کننده ارشد ایران همزمان که این مذاکرات گرمتر شده است با لبخند زدن و دادن اطمینان در این خصوص که ایران مایل است با قدرتهای جهانی در صورتی که یک شانس عادلانه برای گسترش تکنولوژی هستهایاش داشته باشد مذاکره کند سبکی خوب و جذاب را در پیش گرفته است. مقامات اروپایی این رویکرد ظریف را به عنوان روشی تلقی میکنند که از طریق آن وی تلاش میکند ایران تهدیدآمیز به نظر نیاید و کشورهای غربی به عنوان یک گردن کلفت دیده شوند.»
ظریف از کجا آمد؟چه کرد؟
تاجرزاده تهرانی، شغل پدری را ادامه نداد. شاید به همان دلیلی که او را در مسیر دیپلمات بودن قرار داد «من هم به صورت کاملا اتفاقی و هم به دلیل تصمیم اداره مهاجرت، دیپلمات شدم.» ظریف اما همان زمان که در مقر سازمان ملل نام نماینده ایران در این سازمان را یدک می کشید و چه بعد از آن نشان داد دیپلمات بودن با سرشت او عجین شده است. اویی که هر زمان پای تصمیم گیری های مهم و حساس در دولت ها از دولت دوران جنگ تا هاشمی و خاتمی به میان می آمد همواره نامش به عنوان یکی از کارکشته ترین دیپلمات ها مطرح بود.
آنگونه که در سال ۱۳۶۶ که جنگ ایران و عراق ماههای پایانی خود را سپری میکرد و فشارهای بینالمللی بر ایران به منظور پذیرفتن متن اولیه قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت به اوج رسیده بود، تیم مذاکرهکننده ایران تلاش کرد بجای درج مفادی که انتظارات ایران را برآورده نمیکرد، بندهایی از طرح اجرایی دبیرکل وقت سازمان ملل متحد را جایگزین نماید. نوشتن نامه این درخواست رسمی به محمدجواد ظریف، تنها دیپلمات ایرانی وقت مسلط به زبان انگلیسی در نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد سپرده شد تا بتواند مفهوم مورد نظر ایران را به شفافی بیان کند. ظریف نیز با انتخاب کلمات مناسب، توانست نامهٔ موردنظر ایران را تنظیم و در بین کشورهای عضو منتشر کند. این درخواست که با افزودن آن به قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت موافقت شد، در وزارت امور خارجه ایران به «Tantamount Letter» مشهور شد.
ظریف در دوره سازندگی نیز در جریان مذاکرات مربوط به آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان حضور داشت. علاوه بر این، در جریان مذاکرات منتهی به شکل گیری دولت جدید افغانستان در بن آلمان نیز ظریف کمک زیادی به شکل گیری دولت افغانستان و روی کار آمدن کرزی کرد.آنگونکه که دابیس در مقاله ای چند سال بعد نوشت: « « ظریف( توانست) به یک برون رفت نهایی دست پیدا کند که بدون آن اصلا حکومت کرزای تشکیل نمی شد.»
مروری بر همین سوابق مختصر از نقش آفرینی های ظریف در برههها و مقاطع حساس از تصمیم گیری های دپیلماتیک کشور در عرصه خارجی گویای آن است که ظریف دولت روحانی باز هم قرار است مردی تاریخ ساز شود. او که گام به گام و محتاطانه پرانتزهای توافقنامه نهایی را به نفع حقوق ملت ایران برمی دارد و جای آن را با عباراتی مناسب پر می کند تا شاید توافقنامه نهایی اینبار دور از ژنو سوئیس، در وین اتریش امضا به امضا برسد.
منبع:نامه نیوز