دیدار لیگقهرمانان اروپا در شرایطی امشب برگزار میشود که یک ایرانی نقش بسزایی در آن ایفا خواهد کرد: بهمن فروتن. تئوریسین بزرگ کشورمان که در پرورش مربیانی که به فینال امشب رسیدهاند نقش بزرگی داشته است. بهمن فروتن که مدرس رسمی کمیته آموزش فوتبال آلمان است در سالهای ۲۰۰۶ – ۲۰۰۵ در کلاس آموزش «دفاع خطی» دو شاگرد مهم داشت که آن زمان کمتر شناخته شده بودند؛ یورگن کلوپ و پیتر هرمان. در واقع مربی بزرگ دورتموند که این روزها تیمهای بزرگی را خواهان خودش میبیند زمانی که مربی تیم ماینتس بود سر کلاس مربیگری بهمن فروتن نشست تا آموزش ببیند. البته یک چهره دیگر هم هست؛ پیتر هرمان. کمک مربی یوپ هاینکس چند صباحی است در تیم بایرن مونیخ مشغول به فعالیت است ولی این مربی هم درست در کنار کلوپ سر کلاس درس بهمن فروتن نشست. البته او آن زمان کمک مربی تیم لورکوزن بود و سر از تیم بایرن مونیخ در نیاورده بود. حالا کار به جایی رسیده که دو شاگرد بهمن فروتن در فینال لیگقهرمانان اروپا رودرروی یکدیگر قرار گرفتهاند. اما سوال آزاردهنده اینجاست که ما از این پتانسیل خیرهکننده کشورمان چطور استفاده کردیم؟ چه امکاناتی در اختیار بهمن فروتن قرار دادیم تا حداقل به شکوفایی فوتبال کشورمان و آموزش مربیان وطنی که طبیعتا هیچیک در حد و اندازه یورگن کلوپ نیستند، کمک کند. پاسخ به این دو سوال هیچ است! بهمن فروتن پیش از اینکه روز پنجشنبه ایران را به مقصد آلمان ترک کند گفتوگوی کوتاهی در این مورد با بهار انجام داد و به تعریف کردن یک خاطره بسنده کرد: «پیش از اینکه دوره آموزش مربیگری را برگزار کنم سر کلاسهای کارگردانی تئاتر رفته بودم. در آنجا صحنه بسیار سادهای را باید تمرین میکردند؛ یکی لیوان آب را باید از روی میزی برمیداشت و آن را جای دیگری میگذاشت. این صحنه نزدیک به ۲۰ بار تکرار شد تا کارگردان راضی شد. زمانی که سر کلاس مربیگری بودم و چهار بک خطی را آموزش میدادم از یکی از مربیان خواستم لیوانی را از روی میز بردارد و بیاورد. هر گاه که آورد به او گفتم نه؛ به این شیوه مثلا باید بیاوری. این کارها را بارها تکرار کردم تا اینکه بقیه مربیها گفتند آقا اینجا آمدهایم برای آموزش فوتبال. چرا باید این کار مدام تکرار شود؟ به آنها گفتم از بلند کردن یک لیوان آب، چیز سادهتری نداریم ولی این کار در تئاتر ۲۰ بار تکرار میشود. میخواهم به شما بگویم در ظاهر شاید فکر کنید دفاع خطی مورد سادهای است ولی همین مورد ساده را هر روز باید بارها و بارها با تیمتان تمرین کنید. شنیدم این مورد چنان یورگن کلوپ را تحتتاثیر قرار داد که او هم رفت و کارگردانی تئاتر را امتحان کرد.»