نشست رسانهای نمایش «دیگر کدام ما زندگی کردن را دوست دارد» نوشته محمد چرمشیر ظهر امروز (۱۵اردیبهشت) با حضور عباس غفاری كارگردان نمایش و بازیگران و دیگر عوامل نمایش در سالن نشستهای مجموعه تئاترشهر تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، كارگردان نمایش «دیگر کدام ما زندگی کردن را دوست دارد» ضمن تشكر از مخاطبانی كه این روزها با توجه به شرایط سخت اقتصادی زمان و هزینه صرف میكنند تا برای تماشای نمایش به سالنها بروند، گفت: واقعیت این است كه این روزها پول خرج كردن پای مسائل فرهنگی كار بسیار دشواری است و در شرایطی كه تئاتر ما مسیر اشتباهی را برای خصوصی شدن انتخاب كرده است و هیچ حمایتی هم نمیشود كار بسیار ارزشمندی توسط مردم و رسانهها در این رابطه صورت میگیرد.
وی همچنین از نهادهایی كه شعار كارهای فرهنگی میدهند اما كوچكترین حمایتی حتی در تبلیغ از آثار نمایشی میكنند، ادامه داد: یكی از این نهادها شهرداری تهران است كه به رغم سردادن شعارهای فرهنگی هیچ حمایتی از تبلیغ آثار نمیكند، ما برای نصب یك بیلبورد تبلیغاتی باید هر ماه دو میلیون تومان پرداخت كنیم كه قطعا نه در توان گروه ما و نه در توان هیچ گروه دیگری نیست و اگر حمایت رسانههای گروهی نباید اصلا كسی از اجرای تئاتر در تئاترشهر باخبر نمیشود.
این كارگردان تصریح كرد: درست است كه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران داعیه كار فرهنگی دارد و سالی یكی دو جشنواره تئاتر هم برگزار میكند اما اگر به بودجه همین برنامهها در برابر دیگر جشنوارهها و پروژههای فرهنگی این سازمان دقت كنید تئاتر از كمترین بودجه حمایتی برخوردار است.
غفاری همچنین در ارتباط با دوری چهارساله خود از صحنه اجرای نمایش، اظهار كرد: دوری من خودخواسته نبود و ما وقتی میگوییم حرفهای هستیم باید كار كنیم. اما تنها من نیستم كه در این مدت امكان كار كردن پیدا نكرد و دوستان و هنرمندان دیگری هم بودند كه امكان به صحنه بردن آثار خود را نیافتند. اگر از شورای نظارت و ارزشیابی هم سوال كنید متوجه میشوید ظرف این چهارسال متنهای زیادی برای اجرا به آنها دادم كه یكی پس از دیگری رد شد، اما باید به این نكته هم اشاره كنم كه حتی یك كلمه از متن نمایشنامه محمد چرمشیر ممیزی نشد.
او با اشاره به اینكه همواره در پایان كار دولتها موفق به اجرای نمایش میشود، افزود: دوری چهارساله از اجرا و یا كار نكردن هنرمندان برای كشوری به وسعت ایران كه ادعای امالقرای فرهنگی دارد بسیار تاسف آور است. از آقایان مدیر تقاضا میكنم تنها یكبار تفاوت قیمت نان امروز نسبت به چهارسال گذشته را محاسبه كنند و به این نكته توجه داشته باشند كه هنرمند وقتی چهارسال امكان كار كردن پیدا نمیكند چه سختی بر او وارد میآید.
كارگردان نمایش«دیگر کدام ما زندگی کردن را دوست دارد» هنچنین اضافه كرد: البته به لطف دعوت حسن معجونی برای حضور در جشنواره مونولیو دوسال قبل نمایشی اجرا كردیم كه با استقبال مواجه شد و پس از آن زمان آقای مسافر آستانه درخواست كردم تنها چهار مجوز اجرا در تریا را به گروه بدهند كه موافقت شد و به دلیل استقبال بالای مخاطبان در این مدت از چهار روز به یك هفته و سپس یك ماه تمدید شد كه حاصل آن شروع شدن پروژه تئاتر محیطی در تریای تئاترشهر بود. اما به هرحال لطف دوستان موجب شد در مدتی كه كار نكردم مطالعه بیشتری داشته باشم و با دیدن آثار نمایش هنرمندان جوان نكاتی را یاد بگیرم كه نقش اجرای آثار دانشجویان در تالار مولوی سالن انتظامی خانه هنرمندان كمك زیادی به من كرد.
وی با تاكید بر این نكته كه معاونت هنری وزارت ارشاد موظف است برای هنرمندان موسیقی، تئاتر و تجسمی ایجاد شغل كند و امكان فعالیت را مهیا سازد، افزود: نباید گفته شود كه ساخت و ساز وظیفه ما نیست و به این بهانه اداره تئاتر به مخروبهای برای تجمع معتادان تبدیل شود. تئاتر نصر و پارس نباید به بهانه بازسازی و تعمیرات تعطیل شود. اگر بودجه وجود ندارد باید برویم و پیدا كنیم نه اینكه در دفتر كار بنشینیم و با یك نماینده مجلس مذاكرده كنیم.
او ادامه داد: چطور است كه انجمنهای خانه تئاتر میتوانند برای برگزاری مراسم سالیانه و جشنهای خود حتی برای شام میهمانان حامی مالی جذب كنند اما مركزهنرهای نمایشی نمیتواند برای بازسازی سالنها حامی پیدا كنند؟
غفاری همچنین به از كار افتادن تالار مولوی اشاره كرد و گفت: بعد از گذشت سهماه همچنان معلوم نیست این مجموعه مدیر دارد یا نه؟ و چه برنامهای برای آینده این سالنها وجود دارد. بارها گفتهام وقتی یك سالن نمایش تعطیل میشود ۸۰۰هنرمند حرفهای و ۲۰۰۰دانشجو بیكار میشوند و من از دوستان كمیسیون فرهنگی مجلس، معاونت هنری وزارت ارشاد و مجموعه دولت دهم عاجزانه تقاضا دارم به وعدههای خود عمل كنند، چراكه این وضعیت بیكاری هنرمندان در كشور اصلا در شان كشور ما نیست.
وی افزود: در كجای جهان هنرمندی مانند دكتر علی رفیعی ناچار میشود برای گرفتن سالن نمایش این همه مدت تلاش كند؛ هنرمندی مثل حمید سمندریان سالها دوندگی كرد تا امكان اجرا پیدا كند. به قدری در این چندسال حرفهای تكراری زدیم برای خود ما تبدیل به لطیفه شده است. افرادی مثل آتیلا پسیانی و امیررضا كوهستانی به هركجای جهان سفر میكنند مورد توجه قرار میگیرند و به نوعی سفیران فرهنگی كشور محسوب میشوند اما برخورد با هنرمندان در كشور اصلا در شان آنها نیست. ما نباید از مسئولان برای تماشای نمایش كارت دعوت بفرستیم بلكه آنها باید افتخار كنند كه برای دیدن تئاتر، فیلم و شنیدن موسیقی به سالنها بروند.
كارگردان نمایش در ادامه اظهارات خود به علاقه بالای هنرمندان تئاتراشاره كرد و گفت: با تمام فشارها و توهینهایی كه هنرمندان تئاتر هر روز تحمل میكنند تنها عشق باعث میشود در راه خود استوار باشند. شاید حالا كه زمان اجرای نمایش من رسید نباید درباره این مسائل صحبت كنم چون احتمال دارد حمایت مالی از كار تحت تاثیر قرار بگیرد اما چرا نباید حقیقت را گفت؟
این هنرمند همچنین در رابطه با دلایل تقدیم اجرای نمایش خود هر روز به یكی از بانوان پیشكسوت تئاتر كشور اظهار كرد: اعتقاد دارم همواره گذشتگانی بودند كه پافشاری آنها موجب شد ما امروز بتوانیم در این جایگاه قرار بگیریم. اگر در دهههای ۲۰ و ۳۰ بانوانی نبودند كه بر اعتقادات خود پافشاری كنند هنوز هیچ خانمی نمیتوانست به عنوان بازیگر، طراح صحنه و كارگردان فعالیت داشته باشد.
وی افزود: اگر خانمهای ارمنی در نمایش كلنل وزیری كتك نمیخوردند؛ امروز بسیاری از بانوان ارمنی و مسلمان ما نمیتوانستند روی صحنه نمایش بروند. اگر تحمل سختی توسط بازیگر فیلم دختر لر برای رفتن مقابل دوربین نبود امروز این امكان برای دیگران به وجود نمیآمد. اما باید از همین طریق از بانوانی مانند هما روستا، آزیتا لاچینی و دیگران عذرخواهی كنم كه به دلیل زمان كم برای اجرا امكان نام بردن از آنها مهیا نشد.
مریم كاظمی یكی از بازیگران این نمایش در توضیح نقش خود، بیان كرد: نمیتوانم توضیح خاصی در مورد بازی در این اثر ارائه كنم اما به طور كلی اعتقاد دارم نمایشنامههایی كه متن آن با شیوه اجرا تفاوت دارد سختیها و سادگیهای خود را دارد، از طرفی سخت بود به این دلیل كه باید آنچه واقعا درون من جریان نداشت را از طریق چشم به مخاطب انتقال بدهم.
وی ضمن اشاره به صحبتهای كارگردان در مورد شرایط سخت تئاتر كشور اظهار داشت: انتظار داشتن از مدیران بیهوده است چراكه او میداند فردی از یك سیستم است كه به او گفته میشود باید در چه چارچوبی عمل كند و نمیتواند از خود نظری داشته باشد. ما هستیم كه به عنوان هنرمند باید این مدیران را بسازیم و پرورش دهیم چون الگو دهنده هستیم. این ما هستیم كه باید پای ایدهآلهای خود بایستیم و جلوی آنچه غلط است را بگیریم.
این هنرمند در انتها تصریح كرد: تئاتر ما درحال حاضر تبدیل به روزمرگی شده كه در نمایش هم شاهد آن هستیم، فكر میكنم از خط خارج شدیم كه به مشكلات خودمان بازمیگردد چون كمتر به حقیقت توجه داریم و همیشه با زرقوبرقهایی مثل جشنوارهها سرمان گرم میشود و به روزمرگی دچار میشویم.
وحید آقاپور دیگر بازیگر نمایش درمورد ایفای نقش در این نمایش گفت: وقتی به آثار ۱۰سال گذشته فكر میكنیم تنها حال و هوایی از آثار در ذهن ما باقی مانده كه این به دلیل ذات تئاتر است چون قرار نیست مثل سینما ثبت شود، در این میان اگر اثر وجود داشته باشد كه حال و هوای خوشی برای ما به یادگار گذاشته باشد از آن به نیكی یاد میكنیم كه پس از خواندن متن همین احساس را داشتم چراكه نمایشنامه دردمندی بود و به آنچه مردم این روزها لمس میكنند نزدیكی داشت.
این بازیگر در پایان اظهار داشت: از نظر بازیگری زیاد از خودم راضی نیستم كه دلایل آن به مسائل شخصی بازمیگردد اما هنرمند در این نمایش به خود اتكای زیادی دارد و شعبده بازی و كارهای عجیب و غریب نیاز نیست كه یكی دیگر از عوامل مهم پذیرش همكاری بود.
غفاری در بخش پایانی صحبتهای خود همچنین از هم صنفیهای خود در خانه تئاتر هم انتقاد كرد و گفت: چرا اعضای هیئت مدیره خانه تئاتر برای تماشای آثار نمایشی همكاران منتظر دریافت دعوتنامه هستند و از آثار حمایت نمیكنند؟ مگر شما از ما رای نگرفتید تا مدیر شوید؟ چرا به دیدن كار هم صنف خود نمیآیید؟
وی ادامه داد: انتقاد دیگر از همصنفیهایم در انجمن منتقدان است كه پس از گذشت ۸روز از اجرا هنوز یك نقد ساده بر كار ننوشتهاند و این بسیار شرم آور است كه منتقدی بگوید این كار دیدن ندارد. این حرف عین بیسوادی است منتقد حتی برای بیان همین گفته هم باید نقد بنویسد و مخاطب را از نظر خود مطلع كند كه به چه دلیل كار را ببیند یا نبیند.
این كارگردان در پایان اظهار داشت: دوسال قبل وقتی انجمن بازیگران خانه تئاتر جوایز خود را به بازیگرانی از سینما داد انتقادهای زیادی مطرح شد كه با آن مخالف بودم اما امروز احساس میكنم بعضی انجمنها برای دریافت حمایت مالی به این روش روی آوردهاند كه باید موجب شرمندگی خانه تئاتر و مركزهنرهای نمایش باشد كه قول حمایت مالی از خانه را داده بود.