; ?>; ?>
بحث تغییر خط فارسی با قدمتی دستکم 160ساله مطرح بوده است. امروز نیز این بحث هنوز طرفدارانی دارد که معتقدند خط کنونی ما ابزار مناسبی برای نوشتن زبان فارسی در قرن بیستویکم نیست. اما این موضوع مخالفان سرسختی هم دارد.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، خط کنونی فارسی در طول تاریخ چندصدسالهی خود فراز و نشیبهای گوناگونی را از سر گذرانده، اما تا امروز بیشتر فارسیزبانان همچنان از این خط به عنوان خط اصلی برای نوشتن زبان فارسی استفاده میکنند. خط فارسی بهموجب اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز خط رسمی کشور ماست.
البته در کنار بیشتر کسانی که این خط را در نوشتار خود به کار میبرند و آن را بخشی از هویت ایرانی و حتا اسلامی خود میدانند، دستکم از 160 سال پیش تاکنون همواره عدهای بر این باور بودهاند که خط فارسی در طول تاریخ به مشکلاتی دچار شده و به دلیل این مشکلات جوابگوی نیازهای فارسیزبانان نیست و باید آن را با خطی استاندارد جایگزین کرد. مخالفان اما معتقدند، داشتن هر مشکلی در خط فارسی راه حلی دارد و حذف خط فعلی نه تنها راه حل مناسبی نخواهد بود، بلکه خود مشکلات متعددی در فرهنگ و زبان فارسی پدید خواهد آورد. برخی از مخالفان تغییر خط فارسی نیز پیشنهاد استفاده از یک خط دوم را در کنار خط کنونی مطرح میکنند.
در سلسله گفتوگوهای ایسنا، نظرات کارشناسان و صاحبنظران دربارهی مبحث تغییر خط دنبال شد که گزارشی از این گفتوگوها در پی میآید.
*این خط قابل تصحیح نیست
کوروش صفوی، استاد زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و نایبرییس انجمن زبانشناسی ایران، خط کنونی فارسی را قابل تصحیح نمیداند و میگوید: مشکل این است که ما تمام مدت به سراغ تصحیح نظام نوشتاری میرویم، اما خط ثابت میمانَد. این خط که ما به آن خط عربی میگوییم و از آرامی امپراتوری دورهی هخامنشیان برایمان مانده است، قابل تصحیح نیست. به این دلیل که ماهیتا برای کاربردهای امروزی کارآیی ندارد.
این زبانشناس که اِشکال خط کنونی ما را ننوشتن مصوتها میداند، با اشاره به این مشکل، میگوید: این یکی از ایرادهای عمدهای است که خط عربی دارد و به همین دلیل هم شرایطی را برای ما ایجاد میکند که هرقدر هم که نظام نوشتاریمان را تصحیح کنیم، چون خط قرار است ثابت بماند، باز هم همان مشکلات خود را خواهد داشت.
او دربارهی تأثیرات احتمالی تغییر خط فارسی بر هویت و فرهنگ ایرانی، میگوید: این خط از دورهی هخامنشیان تا به حال که بوده، هیچ ربطی به هویت تاریخی نداشته و ندارد. در خیلی از جاهای دنیا هم نمونههایی را میبینیم؛ مثلا ترکیه اصلا خط عربی را برداشت و خط رومیایی را به جای آن گذاشت و فکر نمیکنم به هویت تاریخیاش لطمه خورده باشد. متخصصانی هم که باید به سراغ نوشتههای دورهای که خط عربی استفاده میشد، بروند، آن خط را یاد میگیرند. این که مشکلی نیست.
*خطی که با قرن بیستویکم سازگاری ندارد
صفوی معتقد است که با تصحیح نظام نوشتاری مشکلات جدیدی بهوجود میآید و در اینباره میگوید: اعتقاد من بر این است که ما هرقدر روی رسمالخط کار کنیم، هیچ دردی که دوا نمیشود هیچ، کارهایی هم میکنیم که هزینهاش به درد نتیجهی کار نمیخورد... مطمئنا اعضای فرهنگستان هم به این مسأله واقفاند که خیلی به سراغ اینها نمیروند. در فرهنگستان شیوهنامههایی برای نوشتن برخی از واژهها میدهند، اما بیشتر از آن به سراغش نمیروند. اگر بخواهی دقیق به سراغ این موضوع بروی، اولین کاری که باید بکنی، این است که خط را عوض کنی. چون اصلا خطی است که با قرن بیستویکم سازگاری ندارد. این مشکلی است که ما با خطمان داریم.
او یکی از امکانات حل مشکلات خط فارسی را استفاده از خط رومیایی میداند و در اینباره یادآوری میکند: اگر ما هم استفاده نکنیم، نسل بعد از ما در حال استفاده از خط رومیایی است؛ یعنی دیگر جوری نیست که من بتوانم جلویش را بگیرم. یک بچهی ۱۶ ساله در طول روز پنج خط به فارسی نمینویسد، اما در پیامک و کامپیوتر، 300 خط به رومیایی تایپ میکند. این خط خودش آرام آرام دارد جا میافتد؛ بنابراین اگر ما پیشبینی میکنیم که نسل بعدمان مسیر دیگری را جلو میرود، حداقل ما این مسیر را برایش درست کنیم.
منظور صفوی از درست کردن مسیر برای نسل بعدی، هماهنگ کردن خط رومیایی برای آنهاست. او میگوید: الآن در استفاده از خط رومیایی، هیچ نوع هماهنگیای بین بچهها نیست، هرکس هرجور که دلش میخواهد، مینویسد. میتوانیم پیشبینی کنیم که اگر قرار است بچهها از خط رومیایی استفاده کنند، حداقل یک هماهنگی بینشان باشد. ما میتوانیم در این مسیرها جلو برویم و میتوانیم هم بگوییم نه، خطمان باید حتما همین خط عربی باشد. در این صورت، همین است که هست.
یکی دیگر از استدلالهای او برای استفاده از یک خط دیگر به جای خط کنونی فارسی این است که یادگیری خط کنونی دشوار است. او یادآوری میکند: خطوطی که یادگیریشان خیلی سخت است، باعث میشوند که تعداد بیسوادهای کشورهایی که از این خطوط استفاده میکنند، نه تنها کم نشود، مدام بیشتر هم بشود.
این زبانشناس میداند که بسیاری از افراد با پیشنهادش موافق نخواهند بود: اینها برنامهریزیهای زبانی خاصی میخواهد. اگر فرهنگستان بخواهد امروز روی چنین کاری اقدامی کند، فکر نکنید که همه موافقت میکنند و بهراحتی میشود این کار را کرد. اما وقتی خط این است، در رسمالخط عوض کردن هم تنها میشود شاخ و برگها را عوض کرد. بیشتر از این نمیشود کاری کرد.
*دخل و تصرف در خط هزاران عیب دارد
برخلاف کوروش صفوی، بسیاری از کارشناسان از جمله محمد دبیرمقدم، میرجلالالدین کزازی، فرزان سجودی و... به دلایل مختلف با تغییر خط فارسی مخالفاند. از سوی دیگر، افرادی همچون مسعود خیام و کوروش کمالی سروستانی پیشنهاد استفاده از یک خط دوم را در کنار خط فارسی مطرح میکند.
محمد دبیرمقدم، معاون علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر گروه زبانشناسی دانشکدهی زبانهای خارجی و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، معتقد است، خط با فرهنگ و تاریخ یک کشور سخت عجین است و میگوید: ببینید چقدر با خط فارسی کار هنری شده است؟ هرگونه دخل و تصرف در خط حسنی ندارد و هزاران عیب دارد.
او با اشاره به این نکته که زبان تغییر میکند، اما خط ثابت میماند، یادآوری میکند: در همهی کشورهایی که سابقهی نوشتار در آنها قدیمی است، همین مسأله وجود دارد که چرا خط با زبان انطباق ندارد. هرچه خط کهنتر باشد، انطباقش با گفتار فاصله میگیرد... اگر هم خط عوض شود، زبان باز هم راه و سرعت تغییراتش را دارد، بنابراین دوباره همان مسائل شکل میگیرد.
*به خاطر هوس زودگذر یک نسل؟
صدرالدین طاهری، باستانشناس و استاد دانشگاه هنر اصفهان، با طرح این پرسش که آیا به صرف اینکه برخی جوانها اینگونه مینویسند، باید تسلیم شد و نوشتار دیرپا و ریشهدار مادریمان را فدای هوس زودگذر یک نسل کرد، اضافه میکند: گروه بسیار پرشماری از جوانان ایراندوست در شبکههای اجتماعی، نوشتن به دبیرهی پارسی را بسیار خوشتر میدانند.
*مبنا باید شناخت جامعه باشد
رضا شکراللهی، ویراستار، دلیل پیشنهاد صفوی را نداشتن شناخت کافی از جامعهی مصرفکنندهی خط فارسی میداند و با تأکید بر این نکته که تصمیمگیری برای تغییر خط فارسی باید بر مبنای شناخت صاحبنظران از جامعهی مصرفکننده باشد، میگوید: تنها معیاری که دکتر صفوی در آن مصاحبه بر اساس آن استدلال میکنند، این است که قشری از نسل جوان به اصطلاح خودشان «پینگلیش» یا به قول دکتر صفوی «رومیایی» مینویسند و در آن دچار تشتت هستند.
او با اشاره به فعالیتش در فضای وب، میگوید: در چند سال اخیر خود من از نزدیک شاهد چرخش مشتاقانهی کاربران زبان فارسی خصوصا نسل جوان از فینگلیش و رومیایی نوشتن به خط فارسی بودهام و این را میبینم.
*پیوند با متون قدیم بهخاطر خط نیست
شکراللهی با تأکید بر اینکه قائل به تاثیر تغییر خط بر قطع شدن پیوند آیندگان با متون قدیم نیست، میگوید: پیوند نسل جدید با ادبیات کهن فقط به خاطر خط فارسی نیست؛ بلکه به خاطر اشتیاقِ بخش خاصی از آدمهاست. اگر بنا بر بریدن از ادبیات مکتوب و کهن ما باشد، همین الآن میتوانیم بگوییم 95 درصد بریدهاند. صِرف فارسی یا عربی ماندن خط باعث تداوم این پیوند نبوده و نیست.
او یادآوری میکند: خصلت زبان پویایی و زنده بودن است و اگر نیازمند اصلاح باشد، خودش این اصلاح را در جامعهی مصرفکنندهاش انجام میدهد. نمیتوان گفت، ما باید خط فارسی را عوض کنیم.
*با دگرگونی دبیره همداستان نیستم
میرجلالالدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی، نیز با این دیدگاه که دبیره (خط) پارسی به دبیرهای دیگر دیگرگون شود، همداستان نیست و میگوید: به هیچ روی از دید من نمیتوان بر پایهی دشواریهای دبیرهی پارسی این دبیره را به یکبارگی دیگرگون ساخت یا دبیرهای دیگر را به جای آن به کار گرفت، زیرا این دیگرکرد دبیره پیامدها و زیانهایی خواهد داشت که بسیار پرگزندتر و گرانتر از آن دشواری و پیچش در دبیرهی پارسی است.
او در تشریح پیامدها و زیانهای تغییر خط، اضافه میکند: بنیادینترین زیان و آسیب این است که گسلی ژرف در میانهی گذشتگان و امروزیان یا آیندگان پدید خواهد آورد، به گونهای که آنان نخواهند توانست متنهای کهن را که به دبیرهی پیشین نوشته شدهاند، بخوانند.
*شناسنامهی ورود ما به جهان
احمد محیط طباطبایی، پژوهشگر و رییس کمیتهی ملی موزههای ایران، حفظ خط و زبان را عامل حفظ هویت و استقلال فرهنگی یک کشور میداند و میگوید: استدلال دشواری آموزش خط فارسی برای تغییر آن نادرست است. ما برای حضور در دهکدهی جهانی باید با شناسنامهی ایرانی حاضر شویم و یک شناسه داشته باشیم. یکی از شناسههای بزرگ ما خط و زبان فارسی است که رشتهی ارتباط هزارساله بین گذشته با حال را حفظ میکند.
*خط ابزار نیست
فرزان سجودی، زبانشناس و نشانهشناس، تغییر خط فارسی را دارای نقاط قوت و ضعف میداند و در پاسخ به کسانی که میپرسند با تغییر خط تکلیف متون کهنی مثل دیوان حافظ چه میشود، میگوید: اتفاقا با آن خط (خط رومیایی) میتوان حافظ را بهدقت و درست خواند، اما کسی که با ادبیات کهن آشنا نیست، با خط متعارف فعلی حافظ را صد بار غلط میخواند.
از نظر سجودی، تغییر خط جنبههای منفی هم دارد. او در اینباره میگوید: نکتهی منفی این است که خط فقط یک جعبه ابزار نیست؛ بلکه درواقع یک فضای زیست فرهنگی است، به همین دلیل وقتی خط عوض میشود، مشکلات را به لحاظ ابزاری حل میکند، اما به لحاظ فرهنگی حل نمیکند و فرد ناگهان به احساس فقدان تاریخ، از خودبیگانگی فرهنگی و ... دچار میشود.
*هیچ خطی کامل نیست
کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر و مدیر دانشنامهی فارس، با توجه به پیشینهی 160 سالهی بحث تغییر خط فارسی و پیشنهاد اخیر کوروش صفوی مبنی بر لزوم استفاده از خط رومیایی به جای خط فارسی، میگوید: ایشان با باور به تحول، به این پیشنهاد علمی رسیدهاند و از نارساییهای خط فارسی سخنها گفتهاند که بیتردید برخی از آنان نیز کاملاً راست است.
او تأکید میکند: نباید در گستره، تأثیر و نتیجهی آشفتگیها و نبود کاراییهای خط فارسی چندان مبالغه کرد که گویی دیگر خطها از این نارساییها بری هستند. هیچ خطی را نمیتوان نمونهی کامل خطی دانست که از نظر زبانشناسی نظری و زبانشناسی کاربردی بینقص و کامل باشد.
کمالی سروستانی با اعتقاد به اینکه خط بهتنهایی نه موجب پیشرفت است و نه مانع آن، میگوید: تغییر خط نیازمند شرایط خاص سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و روانیِ جامعه است و جامعهی امروز ایران آمادگی این تحول را ندارد؛ حتا اگر به صلاح و کارا باشد. شاید بتوان با برخی از بزرگان همداستان شد که میگویند تغییر خط فارسی نه ممکن است و نه لازم، اما ابداع خط جدید با الفبای رومیایی برای نوشتن فارسی در کالبدی جدید بویژه در متون فنی و نیز پیامکها، ایمیلها و تابلوها ضروری است.
*خط دوم اختراع شد
مسعود خیام، پژوهشگر و نویسندهی کتاب «خط آینده»، معتقد است که جامعهی ما به دو خط نیاز دارد؛ به این معنا که باید خط کنونی فارسی را حفظ و از آن برای نامههای اداری، شعر و شاعری، متنهای ادبی و... استفاده کنیم، اما خط دومی هم برای کارهای علمی و کامپیوتری و در تابلوهای مکانهای مختلف تدبیر کنیم.
او میگوید: این خط دوم که در پیامک به آن «فارگلیسی» یا «فینگلیش» میگویند، عملا به دست بچهها درست شده است که در عمل مقدار زیادی ناپختگی در آن دیده میشود. بارها به فرهنگستان گفته شد، اما اعتنا نکرد؛ در نتیجه خط دوم اختراع شد. حالا فرهنگستان چه زیر بار برود و چه نه، این خط دوم هست و همه دارند با آن کار میکنند. اگر فرهنگستان چشمهایش را ببندد، اوضاع بدتر هم میشود، وگرنه مشکلات این خط را رفع و رجوع کند و یک رسمالخط فارسی لاتین یا خط فنی فارسی بیرون بدهد.
*مخاطرات فرهنگی تغییر خط
عباسعلی وفایی، دبیر شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی و رییس دانشکدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی، منوچهر دانشپژوه، استاد دانشگاه، حسن انوری، فرهنگنویس، ابراهیم خدایار، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس، هوشنگ مرادی کرمانی، داستاننویس و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فاطمه کلاهچیان، ابراهیم مالمیر و غلامرضا سالمیان، اعضای هیأت علمی گروه ادبیات و زبان فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه، خط را بخشی از فرهنگ و زبان فارسی میدانند و معتقدند، تغییر خط پیشینهی فرهنگی ما را به خطر میاندازد.
*شکلِ واژههای عربی را تغییر ندهید
فریدون جنیدی، شاهنامهپژوه و استاد زبانهای باستانی، معتقد است، ما باید واژههای عربی را آنگونه که آنها به کار میگیرند، به کار ببریم و نباید شکل واژههای عربی را تغییر دهیم.
*نمی دانیم با تغییر خط چه پیش میآید
توفیق سبحانی، نویسنده و پژوهشگر، میگوید: ما نمیدانیم که با تغییر خط چه پیش میآید. کسانی که میگویند خط باید تغییر کند، باید آن را اجرا کنند تا ببینند مشکلاتش چیست.
او تجربهی ترکیه را در تغییر خط ناموفق ارزیابی میکند و میگوید: ترکیه این کار را کرده است، اما بسیاری از کتابهای آنها امروز در گوشهی کتابخانه مانده و نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
*مشکلات خط جدی نیست
محمد مراد ایرانی، مدرس زبان و ادبیات فارسی، نیز معتقد است، مشکلات موجود در رسمالخط فارسی آنچنان جدی نیست که بخواهیم تغییر کلی ایجاد کنیم و یا آن را عوض کنیم.
متن کامل گفتوگوهای ایسنا با کارشناسان یادشده، در سایت این خبرگزاری در دسترس است.