۱
دوشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۱۰

سفر تاچر به تهران و دیدار با محمدرضاپهلوی+عکس

سفر تاچر به تهران و دیدار با محمدرضاپهلوی+عکس
در آخرین ماه‌های حیات نظام شاهنشاهی بنا به رونق و شکوفایی بازار نفت و به تبع آن اقتصاد نفتی ایران، سران کشورهای بزرگ و کوچک جهان سفرهای سیاسی، دیپلماتیک و سیاحتی پرطمطراقی به ایران داشتند. یکی از آنها ماگارت تاچر، بانوی آهنین سال‌های دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی جهان و یکی از شخصیت‌های برجسته سیاسی انگلستان بود که گرچه در آن زمان سمت رسمی و دولتی نداشت اما رقیب حزبی دولت کارگری جیمز کالاهان بود. او در اتوبیوگرافی خود انگیزه سفر به ایران را چنین اظهار کرد: «من پیش از اینکه نخست‌‏وزیر انگلستان شوم، چند سفر سیاسی به خارج کرده بودم که از آن جمله سفر به شوروی، آمریکا، آلمان، ایران و ‌‏‌‏‌‏‌‏اسرائیل... بود که در این سفر‌ها سعی داشتم از نزدیک با مردم‌‏‌‏‌‏‌‏ عادی برخورد کنم که این کار تقریباً در این سفر‌ها میسر‏‌‏ ‌‏‌‏می‌‏شد.» از قضا تاچر دقیقا در روزهایی به تهران سفر کرده بود که تظاهرات خیابانی مردم و کوچه بازار و اعتراضات دانشجویی به تدریج اوج می‌گرفت. او اگرچه خود شاهد آن اعتراضات نبود اما ابعاد آن در نشریات جهان منعکس می‌شد. تاچر در‌‌ همان دیدار کوتاه خود تصویر بسیار دقیقی از وضعیت بغرنج اقتصاد ایران ارایه داد که اگرچه حل آن، برای دست‌اندرکاران حکومتی دیرهنگام می‌نمود اما عمل به آن، آن هم در وقت مناسب گره اصلی و بنیادینی را از گلوگاه مشکلات اقتصادی حاکمیت باز می‌کرد. تاچر کمتر از یک هفته در ایران ماند و به شهرهای تهران، اصفهان و شیراز مسافرت کرد. او با بسیاری از سیاستمداران تراز اول کشور دیدار کرد و از نزدیک با مشکلات حاکم بر کشور آشنا شد. جز هیات پنج نفره از عالی‌رتبه‌ترین شخصیت‌های حزب محافظه‌کار انگلیس، آنتونی پارسونز برای ایرانیان نام‌آشنا‌ترین شخصیتی بود که در این سفر به عنوان سفیر ایران، بانوی آهنین را همراهی می‌کرد. مارگارت تاچر که در آن موقع رهبر حزب مخالف در انگلیس بود به اتفاق جان دیویس که در کابینه سایه، وزارت خارجه و امور کشورهای مشترک‌المنافع را برعهده داشت پس از کسب اجازه سفارت انگلستان از وزیر دربار و موافقت شاه به ایران مسافرت کرد. برنامه مسافرت آنان بر اساس روال معمول برای آشنایی اعلام شده بود و بر اساس آن برنامه‌ای از سوی سفیر انگلستان ـ آنتونی پارسونز ـ تهیه شد که در طی چند روز اجرا گردید.
در چند روز اقامت او در ایران که در محل سفارت انگلستان از ایشان پذیرایی می‌شد، تاچر و هیات همراه‌ با تمام مقامات تراز اول ایران و از جمله هوشنگ انصاری، رییس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران ملاقات و مذاکره کردند. قباد فخیمی در اثر خود با عنوان «سی سال نفت ایران» آورده است: «اگر مذاکراتی که خانم تاچر با وزیر اقتصاد سابق و مدیرعامل جدید شرکت ملی نفت ایران به عمل آورد نمونه‌ای از مذاکراتی باشد که خانم تاچر با سایرین به عمل آورده است باید گفت که خانم تاچر در سفر خود پیامی بسیار مهم ارایه نمود که اهمیت آن به موقع خود درک نشد و در انظار پنهان ماند.»‌
قباد فخیمی می نویسد: «وقتی تاچر وارد شرکت ملی نفت ایران شد هوشنگ انصاری بعد از معرفی همکاران خود پس از خیر مقدم به خانم تاچر و همراهانشان و برای آشنایی خانم تاچر با اوضاع ایران، طبق معمول با طرح مطالب پیشرفت‌های ایران، مذاکرات این جلسه بدون دستور جلسه را آغاز نمود.» او ادامه می‌دهد: «در جلسات ملاقات‌های تشریفاتی از این قبیل که معمولا به قصد آشنایی تشکیل می‌گردد و مطالب کلی مورد مذاکره قرار می‌گیرد پروتکل این قبیل جلسات حکم می‌کند که طرفین شرکت‌کننده احترام یکدیگر را مراعات نموده و اگر ادعاهایی بی‌ضرر در بیانات کلی طرفین وجود داشته باشد با سکوت، احترام هم را محفوظ می‌دارند. این پروتکل به خصوص وقتی میهمانی از کشورهای پیشرفته با میزبان جهان سومی خود ملاقات می‌‌کند بیشتر مراعات می‌شود. به نظر من خانم تاچر قبلا در مورد انصاری تحقیق کرده بود، به خوبی با سوابق و خصوصیات اخلاقی و کاری ایشان آشنایی داشت و در این جلسه خانم تاچر با انصاری، این پروتکل اصلا از طرف خانم تاچر مراعات نگردید. از‌‌ همان ابتدای جلسه که حالت گفت‌وگوی دو نفری خانم تاچر و انصاری را داشت، خانم تاچر مختصر و مفید با لحنی بسیار محکم مخالفت خود را با آنچه که انصاری خلاصه پیشرفت‌ها و موفقیت‌های ایران در ده سال گذشته و پس از انقلاب سفید ذکر می‌نمود، اظهار می‌کرد. به صورتی که بسیار ساده و روشن ایراداتی را مطرح می‌نمود که انصاری به آن افتخار می‌کرد که در دوران وزارتش در اجرای آنها نقش داشته است، ولی پاسخی برای مارگارت تاچر نداشت. مدت دو ساعت تمام ما شاهد این صحنه جالب بودیم و انصاری تمام هوش و ذکاوت خود را به کار گرفت و ‌‌نهایت سعی را به عمل آورد تا از زبان مارگارت تاچر حداقل برای یکی از مواردی که شرح می‌دهد پاسخی مثبت و آفرینی بشنود؛ ولی توفیق یارش نشد.
به طور خلاصه تاچر با تکیه بر کمبودهای برنامه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بی‌سوادی، افزایش اختلافات طبقاتی، ضعف نیازمندی‌های زیربنایی و غیره، برنامه‌های انقلاب سفید و تمدن بزرگ را نامناسب و ناموفق تلقی نمود. خانم تاچر تیغ تیز حملات خود را بیش از هر چیز متوجه برنامه‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های خارجی در ایران نمود و آنها را به انصاری تذکر داد. تاچر گفت: کشور شما نه کشاورزی و نه صنعتی است، یک طرف صنعتی نمودن ایران را در رأس برنامه‌های خود قرار می‌دهید و از شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران و انتقال تکنولوژی دعوت می‌کنید و از طرف دیگر با قانون واگذاری ۴۹ درصد سهام کارخانجات به کارگران همه آنها را فراری می‌دهید تا سرمایه‌های خود را خارج نمایند. شما نه کاپیتالیست هستید و نه سوسیالیست، شما در حقیقت نمی‌دانید چه می‌خواهید.
کد مطلب: 27073
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *