اما ماجرای نگارش این نامه و چند چون ماجرا چه بود؟ سوالی که خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با اشرفی اصفهانی، جویا شده است.
او ضمن تاکید بر این نکته که این اتفاق برای چندمین بار است که رخ می دهد، تاکید می کند؛«با لباس شخصی تخریب می کنند، اما وقتی نیروی انتظامی میآید بلافاصله لباس خود را عوض میکنند، لباس روحانی میپوشند یک عمامه هم سر خود میگذارند که مثلا ما روحانی هستیم و با آنها برخورد نشود.»
او از نامه نگاری ها برای حل این مشکل خبر می دهد و می گوید؛«با توجه به پیگیریهای مکرری که نسبت به این مکان مقدس داشتم و نامههای متعددی که به آقای اعرافی و سایر مسئولین مربوطه دادم به این نتیجه رسیدم که ما نه تنها ما به هدف خود نرسیدیم، بلکه حتی نام و اعتبار شهید محراب دارد زیرسوال میرود.»
در ادامه مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با حجت الاسلا محمد اشرفی اصفهانی را بخوانید؛
****
*آقای اشرفی اصفهانی! در نامه ای که خطاب به مدیر حوزه های علمیه کشور داشته اید توقف و انحلال حوزه علمیه شهید محراب را اعلام کردید. لطفا در این خصوص توضیح دهید، ماجرا چه بود؟
ما کلنگ مجموعه مذهبی-فرهنگی جامع امیرالمومنین را در سال ۷۰ زدیم. آن زمان آن مجموعه فقط یک تپه خاک بود که الان به مجموعه عظیم فرهنگی-مذهبی جامعه امیرالمومنین تبدیل شده است. یکی از اهداف من این بود که نام پدر هم در این مجموعه احیا شود و راه و آثار ایشان را در قالب یک حوزه علمیه ادامه دهیم. متاسفانه خواسته یا ناخواسته آقای علیرضا پناهیان توسط اوقاف به مجموعه هدایت شدند.
ایشان در ابتدا عنوان کردند که میخواهم در کنار شما راه شهید را ادامه دهم و خدمتگزار بیت شهید اشرفی اصفهانی هستم. اما برخلاف همه این حرفها عمل شد و ایشان افراد و نیروهایی با عنوان طلبه به مجموعه آوردند که نه طلبه بلکه افراد گمراهی بودند. متاسفانه من دیدم که هم از یک سو به نام اشرفی اصفهانی دارد به اسم ایشان ضربه زده میشود و هم می خواهند از نام ایشان سوءاستفاده دنیوی کنند.
این بود که من با توجه به پیگیریهای مکرری که نسبت به این مکان مقدس داشتم و نامههای متعددی که به آقای اعرافی و سایر مسئولین مربوطه دادم به این نتیجه رسیدم که ما نه تنها ما به هدف خود نرسیدیم، بلکه حتی نام و اعتبار شهید محراب دارد زیرسوال میرود. همین افراد که می گفتند برای خدمت به اشرفی اصفهانی آمده ایم در چندروز اخیر به موسسه ایشان حمله کردند، دیوار را خراب کردند و تابلویی که مزین به عکس شهید محراب بود را شکستند و عکس ایشان را پایین انداختند.
من واقعا دیگر نتوانستم این حرکتهای آقایان را تحمل کنم و به این ترتیب به وظیفه شرعی خود عمل کردم و رسما گفتم که اگر اینها بخواهند تحت اینجا نفوذ و منافع خود را تامینکنند و از سمت دیگری بخواهند ضربه بزنند، ما اینجا دیگر موسسه و حوزه علمیهای تحت عنوان شهید اشرفی اصفهانی نخواهیم داشت. آقای شیخ علیرضا پناهیان هم که با آدرس غلط به اینجا آمد بساط مجموعه خود که به نام دارالحکمه به نام اشرفی اصفهانی ضربه زد را هرچه زودتر جمع کند و از اینجا برود.
من حتی به دفتر مقام معظم رهبری هم نامه نوشتم که تنها راه آن این است که تا وقتی ایشان اینجاست، مجموعه رنگ آرامش نخواهد دید و باید زودتر از این مجموعه برود چرا که هرروز یک داستان پیش میآید؛ مردم هم عصبانی شدهاند و ممکن است یک عکسالعمل مردمی پیش بیاید که دیگر نتوان آن را جمع کرد. لذا وظیفه شرعی خود دانستم که موسسه و حوزهعلمیهای به نام اشرفی اصفهانی نداشته باشیم، حوزه منحل شود و آقای پناهیان هم دار و دسته خود را جمع کند و برود مکان دیگری برای کار و توطئه پیدا کند.
* ایشان چه زمانی آمده بودند وارد مجموعه شما شده بودند؟
ایشان با یک نقشه به عنوان عضو هیئت امنا در دولت قبل وارد شد. ما از اول ماهیت این آدم را نمیدانستیم؛ متاسفانه ماهیت او به مرور زمان برای ما مشخص شد.
* گفتید آمدند و دیوار را شکستند و تابلو را انداختند؟
بله، الان چند روز است که حتی در پارکینگ مجموعه ما را بستند و یک ورق زدند و جوش زدند که حتی ماشینها تردد نکنند. شرکتی پایین مجموعه مشغول به کار است که الان تعطیل شده. موسسه فرهنگی مان را که در سالگرد شهید محراب با حضور آقای علی جنتی وزیر وقت ارشاد و حاج حسن آقای خمینی یادگار امام افتتاح شده بود را تخریب کردند. زدند دیوار را خراب کردند، به نام ایشان اهانت و جسارت کردند، عکس ایشان را لگدمال کردند و شیشه را شکستند و اوضاع را بههم ریختند.
* یعنی طرفداران و نیروهای آقای پناهیان این کار را کردند؟
بله همه نیروهایی که به عنوان طلبه هستند؛ وای به احوال جامعه ما که به قول معروف استاد اخلاقش اینها باشند.
*شما این کسانی که زدند شکستند و اینکارها را کردند را میشناختید؟
من نه ولی بچههای دیگر آنها را میشناختند.
*یعنی خودشان آنها را دیدند؟
اصلا از آنها فیلم گرفتند و این فیلم را هم پخش کردند. حتی از کپسولهای آتش نشانی استفاده کردند و انگار کف مسجد برف آمده است. اما خدا رحم کرد که از بچهها آسیب ندید. البته دست یک نفر آسیب دید و ما هم شکایت کردیم و دادگاه آنها در جریان است.
به هرحال یک قصه و داستان عجیبی برای ما پیش آمده و اعصاب همه را بههم ریختهاند. مردم هم اینجا به شدت ناراحت و دنبال هستند و ما مرتب آنها را به شکیبایی، صبر و تحمل دعوت میکنیم تا بلکه این ماجرا از مجاری طبیعی خود حل شود و آقا دکان خود را از اینجا جمع کنند به یک محل دیگری بروند.
* آیا این اقدامات مسبوق به سابقه بوده؟
بله
* این اتفاق چندمین بار است که رخ می دهد؟
یک بار پارسال اتفاق افتاد، یک بار چهار، پنج سال قبل و ...؛ تاریخ دقیقش را یادم نیست اما دفعه اول و دوم و سوم نیست؛ بلکه چندمینبار است که این اتفاق افتاده. من هربار هم ماجرا را به مسئولین مربوطه مخصوصا آقای اعرافی، رئیس حوزههای علمیه منتقل کردم؛ برای ایشان پیامک فرستادم و ایشان هم قول دادند که مسئله را حل کنند. اما ظاهرا ایشان هم نتوانستند برای این مسئله راهحل پیدا کنند.
وقتی ایشان نمی توانند این مشکل را حل کنند ما باید به چه کسی متوسل شویم؟ ما همواره و ملتمسانه با ایشان در ارتباط هستیم و خیلی ایشان هم محبت و لطف و بزرگواریشان به ما ثابت شده است اما متاسفانه من فکر میکنم در پشت پرده به ایشان فشارهایی وارد میشود که من نمی توانم آن طور که باید حق مطلب را ادا کنم.
* بنا بر آنچه تا کنون شاهد آن بوده ایم گروه های این چنینی به عنوان کنشگر سیاسی وارد عمل میشدند و مثلا یک ستاد انتخاباتی را تخریب میکردند و یا کنسرتی را بههم میریختند. اما در مورد فضایی مثل حوزه علمیه، نادر است ...
بله سابقه نداشته.
*تحلیل خود شما از این ماجرا چیست، فکر میکنید با این کارها به دنبال چه چیزی هستند؟
۴۰ سال از عمر این مجموعه ما میگذرد. همه مسئولین از شخص رهبر معظم انقلاب گرفته تا روسای جمهور گذشته مثل مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی، آقای روحانی، آقای رئیسی و آقای پزشکیان همه میدانند، زمین مجموعه ما یک تپه خاک بود. من به عنوان یک وظیفه شرعی در محرم سال ۷۰ اینجا حضور پیدا کردم، ساکن شدم و به ساخت این مجموعه اقدام کردم. هم مردم استقبال پرشوری از خود نشان دادند و هم مسئولین حمایت کردند.
مخصوصا شهردار تهران چه شهردار فعلی و چه شهرداران سابق همه اینها آنچه که وظیفه داشتند انجام دادند؛ کمک مالی نکردند اما کمک زبانی و کمک انجام دادند. اما این آقا که به قول معروف دست او از همه جا خالی است طمع کرد که تحت هر عنوانی شده اینجا بیاید.
*با خود شما صحبت کردند و گفتند می خواهند کمک کنند؟
بله گفتند به شما کمک کنم اما کمک که نکرد هیچ؛ در عمل نشان داد که راه شهید اشرفی اصفهانی را لگدمال و اهداف را لوث می کند؛ طوری که جایگاه ایشان دارد زیر سوال میرود. لذا من دیدم واقعا دیگر اینجا صبر و شکیبایی جایز نیست.
* شما از خود آقای پناهیان هم شکایت کرده اید؟
بله من به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کردم، متاسفانه جایگاه ویژه آنطور که باید و شاید حق مطلب را نتوانست ادا کند.
* چه زمانی شکایت کردید؟
مال دو سال قبل به دادگاه ویژه شکایت کردیم. دادگاه ویژه وارد عمل هم شد ولی متاسفانه آنموقع هنوز این آقا ماهیت خود را نشان نداده بود. متاسفانه الان با گذشت زمان این ماهیت خود را دائم دارد نشان میدهد و این باعث شد که الان صد در صد به دادگاه ویژه شکایت کنیم. مطمئنا برخورد اینبار با دوسال قبل متفاوت خواهد بود.
*شما فرمودید افرادی که آورده اند، طلبه نیستند؟
بله، همه اینها برای خرابکاری است. با لباس شخصی تخریب می کنند، اما وقتی نیروی انتظامی میآید بلافاصله لباس خود را عوض میکنند، لباس روحانی میپوشند یک عمامه هم سر خود میگذارند که مثلا ما روحانی هستیم و با آنها برخورد نشود.
*شما اسم آقای پناهیان را آوردهاید، فکر میکنید به جز ایشان، از جاهای دیگر هم خط میگیرند؟
نه، من فکر نمیکنم از جای دیگر خط بگیرند. فقط شخص ایشان است و نیروهایی که تحت امر ایشان هستند این کارهای زشت را انجام میدهند.
*فکر میکنید ماموریت خاصی داشتند آقای پناهیان؟
امیدواریم اینگونه نباشد، سرعقل بیایند و زودتر از مجموعه ما خارج شوند و این قصه دیگر تمام بشود. ادامه این داستان به صلاح ممکلت و کشور نیست و دارد جنبه امنیتی پیدا میکند. حتی فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده شهید باهنر سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که این داستان کمکم دارد جنبه امنیتی پیدا میکند و این نه به صلاح نظام و کشور است و نه صلاح بیت شهید اشرفی اصفهانی.