بنا به روایت تابناک، اما سوپرانقلابی ها که حول سعید جلیلی گرد آمده اند، این اظهارات را به شدت محکوم کرده و آن را تهدیدی علیه منافع ملی دانستند. در مقابل، اصلاحطلبان معتقدند که ظریف با این سخنان بهطور زیرکانه به ترساندن طرف مقابل پرداخته و به نفع ایران در عرصه بینالمللی عمل کرده است.
اصلیترین محور انتقادات، تابعیت آمریکایی فرزندان ظریف بود که منتقدان آن را دلیلی بر غیرقانونی بودن حضور او در دولت و انجام فعالیت دیپلماتیکی میدانستند. سوپرانقلابیها معتقد بودند که ظریف به دلیل تابعیت قهری فرزندان خود، نباید در پستهای حساس حکومتی حضور داشته باشد. این انتقادات تا جایی پیش رفت که برخی اصولگرایان، نه تنها ظریف، بلکه دولت پزشکیان را نیز به زیر سؤال بردند و خواستار شفافسازی در مورد این انتصاب شدند.
طرفداران ظریف در پاسخ به این انتقادات اظهار داشتند که ظریف با موافقت رهبری در سمت خود باقی مانده است. عدهای ازسوپرانقلابی های خشمگین برای اولین بار و با صراحتی بی سابقه با پذیرش ضمنی این موضوع، انتقادات خود را به سمت رهبری سوق دادند برخی دیگر، با تأکید بر لزوم برکناری ظریف، این انتصاب را مغایر با منافع ملی توصیف کردند و بر ضرورت اقدام فوری برای برکناری او تأکید داشتند.
حجت عبدالملکی، که سابقه وزارت در دولت قبل دارد، در توییتی نوشت: «یک عضو غیرقانونی دولت، در اجلاس داووس اظهاراتی متعارض با امنیت ملی داشته است. شورای عالی امنیت ملی باید به این موضوع رسیدگی کند.»
عبدالله گنجی، روزنامهنگار اصولگرا، نیز در دفاع از جلیلی اظهار داشت: «همین جلیلی پایش را برای ایران داده است. شما و ظریف چه دادهاید؟» برخی دیگر از کاربران اصولگرا، با اشاره به تابعیت ظریف، خواستار بازداشت او پس از بازگشت از داووس شدند.
وحید یامینپور، از مدیران دولت قبل، نیز در واکنش به سفر ظریف به داووس و اظهارات او درباره خطر رئیسجمهور شدن سعید جلیلی، در ایکس واکنش نشان داد: «فردای روزی که آمدید هنیه را در تهران زدند، بعد فرماندهان حزبالله و سیدحسن و جنگ لبنان و حمله هوایی به ایران و بعد سقوط سوریه...حالا هم فاجعه تورمی و دلار و طلا... مثلا جنگ با ما و منطقه قرار بود چه کند که نکرده؟ جنگ بعدی با ارسال پالس ضعف داخلی آغاز میشود که شما انجامش میدهید.». این انتقادات نشاندهنده انتقاد تند سوپر انقلابیها به ظریف است.
در مقابل، اصلاحطلبان و حامیان ظریف، سخنان او را زیرکانه و در راستای منافع ملی ارزیابی کردند. یکی از کاربران اصلاحطلب در توییتی نوشت: «مصاحبه ظریف با فرید زکریا را با دقت دیدم. بسیار حرفهای و دقیق بود. حرف ظریف درباره جلیلی هم ترساندن طرف مقابل بود و به نظر من زیرکانه بود. جلیلی اگر یک جا به درد کشور بخورد همینجاست که میشود دنیا را از او ترساند.»
حمزه غالبی، فعال رسانهای اصلاحطلب، در توییتی دیگر نوشت: «در نگاه نخست خوشم نیامد که چرا مسائل داخلی را بین خارجیها مطرح کرده، اما بعد فهمیدم که به طرف خارجی میگوید ما ایرانیها اکنون که دوباره روی خوش نشان دادهایم، فرصت را دریابید، چون ممکن است روی دیگر ما را ببینید.»
بنابراین حامیان ظریف معتقدند که او در این مصاحبه بهطور زیرکانه و حرفهای سیاستهای ایران را به نفع کشور مطرح کرده است. در این میان، برخی اصلاحطلبان بر این باورند که اشاره ظریف به سعید جلیلی و ادعای ایجاد جنگ در صورت ریاستجمهوری او، در واقع یک استراتژی برای ترساندن طرف مقابل بوده است.
به عقیده این گروه، ظریف بهطور غیرمستقیم به جامعه جهانی این پیام را داده است که ایران ممکن است در آینده سیاستهای تهاجمیتری را اتخاذ کند، بنابراین باید فرصتهای دیپلماتیک را غنیمت بشمارند.
به علاوه، تحلیل دادههای توییتر نیز نشان میدهد که توییتهای با موضوع سخنان ظریف در داووس با بیشتر واکنشها متعلق به سلطنتطلبها براندازهای غیرسلطنتطلب و طرفداران منافقین و کمتر از سی درصد به اصولگرایان و انقلابیها اختصاص داشته است. این آمار نشان میدهد که موضوع ظریف در داووس، تمامی گروههای سیاسی را درگیر کرده است و بیشترسوپر انقلابیها درکنار مخالفین نظام، منتقد ظریف هستند.
از سوی دیگر در حالی که رویداد داووس از اهمیت بینالمللی بالایی برخوردار است، صدا و سیما بهعنوان رسانه ملی نیز از پوشش خبری در بخشهای اصلی آن خودداری کرد و به سرعت در روزهای بعد، سوپرانقلابی ها را به تلویزیون آورد تا جای پای ظریف در افکار عمومی داخلی را پاک کند.
این تصمیم، که نشان از اختلافات سیاسی اصولگرایان و دولت مستقر است، و صدا و سیما که بر سوپر انقلابی ها بیشترین تمرکز را دارد، ظریف را به دلیل وابستگیهای سیاسی و نقش او در دولت پزشکیان به رسمیت نمیشناسد و بهطور سیستماتیک تلاش دارد تا ظریف را از قطار دولت پیاده کند.
سیاست خارجی ایران مثل سیاست داخلی، پختگی و چارچوب های لازم برای فعالیت در دوره خطیر فعلی را ندارد و به نظر می رسد ناهماهنگی ها کم کم به یک معضل بزرگ تبدیل می شود
همچنین صدا و سیما با رویکردی انتقادی نسبت به مذاکرات هستهای و برجام، سعی در القای بیفایده بودن مذاکره با غرب دارد. حضور ظریف در داووس، که بستری برای تعاملات بینالمللی است، با این رویکرد در تضاد است و به همین دلیل از پوشش خبری آن اجتناب شده است.
این اختلافنظرها نشان میدهد که سیاست خارجی ایران همچنان یکی از مهمترین محورهای تقابل سوپرانقلابیها و اصلاحطلبان است.
سیاست خارجی ایران مثل سیاست داخلی، پختگی و چارچوب های لازم برای فعالیت در دوره خطیر فعلی را ندارد و به نظر می رسد ناهماهنگی ها کم کم به یک معضل بزرگ تبدیل می شود، معضل بزرگی که دیر یا زود برای حل آن و جلوگیری از تبدیلش به یک بحران باید برای آن تدبیرهای جدیدتری صورت بگیرد.
واقعیت این است که در شرایط خطیر و خاص فعلی، یا باید به نسخه ظریف عمل کرد یا نسخه سوپرانقلابی ها یا اگر راه سومی لازم است آن را ساخت و تبیین کرد. هفته های آتی و افرایش احتمال مذاکره با آمریکا این وضعیت را جدی تر خواهد کرد.