وی درباره آغاز روند مذاکرات معاونان وزارت امور خارجه با طرف اروپایی از روز جمعه، گفت: گفتوگو همیشه میتواند راهگشا باشد البته طرف مقابل (اتحادیه اروپا) باید از موضع برتریطلبی و کانون هنجار جهانی بودن خارج شود. واقعاً اروپاییها هنجار محور نیستند؛ ببینید چگونه با جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین، غزه و لبنان برخورد میکنند لذا آنها در جایگاهی نیستند که خود را کانون تعیین هنجار برای دنیا بدانند.
معاون راهبردی رئیسجمهور ادامه داد: شاهد وضعیت بیسابقهای در جامعه جهانی هستیم، دولتی که خود را عضو دائم شورای امنیت میداند، کشوری را که پایبند به قطعنامه همین شوراست، مجازات میکند. وی با طرح این سؤال که «اروپاییها چه کردند؟» تصریح کرد: آنها هم با آمریکا همراه شدند. آنها نخست در اعلامیهها و بیانیهها با آمریکا مخالفت کردند اما هیچ اقدامی نکردند. تعهدات اروپا نسبت به ایران، منوط به اجرای تعهدات از سوی آمریکا نبود بلکه منوط به اجرای تعهدات توسط ایران بود. به مدت یکسال آژانس گزارش داد و تأیید کرد که ایران در حال اجرای تمام تعهدات خود است بهرغم اینکه آمریکا از برجام خارج شد و تمام تعهدات خود را نقض کرد.
ظریف خاطر نشان کرد: اروپاییها نه تنها تعهدات خود در برجام را اجرا نکردند حتی تعهداتی که بعد از خروج آمریکا از برجام دادند نیز اجرا نکردند. اروپا پس از خروج آمریکا از برجام، ۲ بار تعهد کرد و حتی یکی از آن ۱۱ تعهد را اجرا نکرد، لذا اروپاییها در موقعیتی نیستند که ادعایی در برابر ایران داشته باشند و به همین دلیل قطعنامهای که در شورای حکام تصویب کردند هیچ جایگاه حقوقی ندارد و از نظر حقوقی بیپایه و اساس است.
معاون راهبردی رئیسجمهور ادامه داد: ایران اعلام کرده که آماده بازگشت به تعهدات خود است اما یادمان نرفته در دوران کرونا به خاطر تحریمها چه بلاهایی سر مردم ایران آوردند. آنها باید نشان دهند که آماده جبران خسارات هستند. اروپا و آمریکا بدانند که در موضع مدعی نیستند، باید پاسخگو باشند و تنها با ایجاد یک توازن و موضع برابر است که میتوانیم به توافق برسیم. ظریف افزود: «مبنای توافق جدید حتماً برجام است، توافقی که ماهها و شاید دهها هزار نفر ساعت در ایران، آمریکا، اروپا، روسیه و چین روی آن کار شده است. توافقی که به تعبیر اروپاییها، یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماتیک جهان است. لازم است مجدداً درباره بعضی موضوعات و تاریخهایی که به دلیل نقض برجام توسط آمریکا از آنها عبور کردهایم، صحبت کنیم».
شاید نقطه کانونی اظهارات آقای ظریف این عبارت است که گفته است «مبنای توافق جدید، حتماً برجام است». این اظهارات فارغ از اظهارات به ظاهر انتقادی آقای ظریف، عبور از حقوق پایمال شده ایران در برجام و دل خوش کردن به مذاکره و توافق دیگر است.
همین جا باید سؤال کرد که تکلیف وعدههای خلاف واقع درباره برجام مبنی بر این که آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود، امضای کری تضمین است، و تحریمهای یکجا در روز اجرای برجام لغو میشود و برگشتناپذیر است و...، چه میشود؟ و همینطور خسارتهای ایران ناشی از اجرای یکطرفه تعهدات به مدت پنج سال و نقض تعهدات طرف غربی از سوی آمریکا و آژانس؟
صرفنظر از مشکل حقوقی و منع قانونی تصدی معاونت در دولت برای آقای ظریف، او از نظر سیاسی و سوابق مدیریتی باید پاسخگوی این خسارتها باشد و نمیتواند به جای پاسخگویی و دستکم عذرخواهی از اشتباهات زنجیرهای فاحش در تدوین غلط و اجرای غلطتر برجام، حقوق پایمال شده را ببخشد و توافق جدید را در حالی زمزمه کند که حتی طرف اروپایی در همین یک ماه گذشته دو تحریم هوائی و کشتیرانی و یک قطعنامه در آژانس را علیه ایران به اجرا گذاشته است.
در بلاتکلیفی و سرگردانی امثال ظریف همین بس که حتی نمیدانند با کدام طرف و درباره کدام موضوع مذاکره کنند؟ با دولت ترامپ که توافق موجود را پایمال کرد، ۱۳ شرط برای مذاکره گذاشت و نشان داد تعهدات دولت آمریکا برایش محترم نیست؛ یا با طرفهای بیاراده و ناتوان اروپایی که به تعبیر چند سال قبل آقای ظریف، همه شرافت خود را به ترامپ فروختند؟ با طرف فاقد شرف درباره چه چیزی باید مذاکره کرد؟ واگذاری برنامه هستهای یا توان دفاعی و قدرت منطقهای ایران؟ آقای ظریف روندی را با برجام ریلگذاری کرد که نتیجه آن بیش از دو برابر شدن تحریمها، امکان نقض بیهزینه توافق از سوی غرب و ضمناً تعبیه مکانیسم ضدایرانی ماشه در برجام بود؛ و حالا ایشان بدون هیچ شرمندگی و خجالتی میگوید: مبنای توافق جدید حتماً برجام است(!)