به گزارش
مردم سالاری آنلاین، مصطفی کواکبیان سیاستمدار اصلاحطلب ایرانی است که بهعنوان نماینده تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در دوره دهم و در دوره هشتم بهعنوان نماینده سمنان، مهدیشهر و سرخه در مجلس شورای اسلامی فعالیت میکرد، وی دانشآموخته کارشناسی و کارشناسیارشد علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است. وی مدرس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. کواکبیان در حال حاضر دبیرکل حزب مردم سالاری است.
با او به گفتوگو نشستیم تا درباره چیستی گفتمان وفاق ملی و چارچوب های آن و سفر رئیس جمهور به آمریکا نظراتش را جویا شویم. متن کامل این گفتوگو به شرح ذیل است:
*به عنوان سوال اول، آقای دکتر به نظرتان چیستی و چارچوب های اصلی گفتمان وفاق ملی چیست و این موضوع شامل چه مرزبندی هایی میشود؟
بسمالله الرحمن الرحیم بنده هم سلام و عرض ادب دارم خدمت مخاطبان عزیز و همچنین تشکر از دوستان خبرگزاری فارس که زمینه این گفتگو را فراهم کردند.ببینید ما واقعیتش در فرهنگ سیاسی و در بحث علوم سیاسی شاید این تعبیر وفاق را به خصوص در مجامع آکادمیک و علمی خیلی نداریم، ببینید مثلاً در دنیا احزاب یا برای دستیابی به قدرت قبل از انتخابات با همدیگر ائتلاف میکنند که خب معمولاً در نظامهای دموکراتیک دنیا اینگونه نیست که قبل از انتخابات ائتلاف صورت بگیرد، عمده بحث ائتلاف پس از انتخابات است.
مبنای کنار گذاشتن نیروها باید همان فساد اخلاقی و مالی به صورت مستند باشد
لذا واژه وفاق شاید در ادبیات دینی ما کاربرد بیشتری دارد تا در ادبیات سیاس!جنبه وفاق ملی هم غیر از آن انسجام و اتحاد کلی، در سطح ملی باید شکل بگیرد یعنی اینگونه نیست که مثلاً ما بگویم بین یکی دوتا حزب با همدیگر مثلاً اتحادی باشد، وقتی میگوییم وفاق ملی یعنی برای کل آحاد مردم و انسجام و اتحاد مجموعه اقوام، مجموعه مذاهب، مجموعه مناطق همه با همدیگر این وفاق میتواند شکل بگیرد. حالا جناب آقای دکتر پزشکیان هم، واقعاً این بحث را داشتند که ما باید اختلافات را کنار بگذاریم و با اتحاد و انسجام بیاییم دست به دست هم بدیم و مشکلات را حل بکنیم. خلاصه دیدگاههایی که ایشان مطرح میکردند در بحث وفاق، سه تا نکته است؛ یکی اینکه این ضرورت دارد و این نیاز کشور ماست و باید دنبال بکنیم و نکته دوم اینکه برای رسیدن به این موضوع باید اختلافات را کنار بگذاریم و نکته سوم این است که باید وفاق ملی همهجانبه و فراگیر باشد و همه جریانات سیاسی و اقشار مختلف، مذاهب و اقوام همه را در بر بگیرد یعنی همه شمولی این بحث وفاق ملی را باید توجه بکنیم و اینکه اختلافات نباید مطرح بشود و دامن زده بشود.
گفتمان وفاق دو گروه مخالف دارد
*فکر می کنید مخالفان وفاق ملی چه کسانی هستند؟
این گفتمان دو گروه، مخالف دارد، یک گروه کسانی هستند که معتقد هستند که این شدنی نیست و ما بالاخره نمیتوانیم به وفاق ملی دست پیدا بکنیم حالا دلایل زیادی هم ممکن است برای خودشان داشته باشند و چون اعتقادی ندارند لذا خیلی مهم نیستند. فارس: آن گروهها چه کسانی هستند؟کواکبیان: حالا من بهطور مشخص نمیخواهم یک نام در جریانی بگویم یا حزبی را بگویم، ممکن است هم در دوستان اصلاحطلب ما، هم در دوستان اصولگرا هر دوتا باشد که میگویند این موضوع شدنی نیست و بیخودی وقت خودمان را تلف میکنیم و وفاقی هم حاصل نمیشود. یک گروه هم هستند که تفسیرشان از وفاق یک طوری هست که میگویند چون بالاخره مزایا و آن محاسنی که وفاق برای ما باید داشته باشد خیلی زمینهاش وجود ندارد، لذا آنها هم خیلی طرفدار وفاق نمیشوند.
دکتر پزشکیان با مقامات عالیرتبه آمریکا بر مبنای عزت، مصلحت و حکمت مذاکره رودررو و مستقیم داشته باشد
*به طور کلی چارچوب ها و مرزبندی های گفتمان وفاق چگونه تعریف می شود؟
آنهایی که واقعاً یک مشکلاتی داشته باشند که به هیچ مبانی باورمندی اعتقاد نداشته باشند خب آنها اصلاً نمیتوانند طرفدار وفاق باشند. مثلاً جریانات اپوزیسیون خارج از کشور، ما در داخل کشور این گونه جریانات کمتر داریم ولی در خارج کشور، اصلاً واژه وفاق ملی برایشان چندشآور است؛ یعنی خیلی نمیپذیرند این موضوع را و تجربه هم کردند مثلاً در همان داستان مهسا امینی، خیلی معتقد بودند بیاییم با همدیگر باشیم ولی از دل آنها ۱۰- ۱۵ تا جریان در آمد؛ سلطنتطلبها مثلاً یک جور میگفتند، سازمان منافقین یک جور میگفتند، سوسیالیستهایشان یک جور میگفتند، و واقعا هیچ کاری نتوانستند بکنند.برخیها هم معتقدند همه این موضوع گفتمان وفاق ملی به نفع جریان مقابل آقای پزشکیان هست و آنها بیشتر به کار گرفته بشوند و خیلی از اصلاحطلبها الان این را مطرح میکنند، از آن طرف هم باز بعضی از بالاخره مدعیان اصولگرایی هم معتقدند که معنای وفاق ملی این نیست که مثلاً همه طیفهای فکری داخل نظام و آنهایی که مشکلاتی داشتند، مسائلی داشتند، قضایایی داشتند، نباید باشند.
دولت پزشکیان باید دولت شایستگان باشد
حالا خود آقای پزشکیان گفت آقا خود من اولین مشکلدار بودم، من رد صلاحیت شدم، من را تازه هیئت اجرایی رد صلاحیت کردند. نکته دیگر تعابیری است که برای بعضیها از فتنه و این گونه حرف ها به کار می برند، من میخواهم بگویم که این دو تا تفسیر حقیقتاً ضربه به وفاق ملی میزند چه تفسیری که معتقد هست که ما باید اساساً هیچ نیرویی که در انتخابات به غیر پزشکیان رأی داده، نباید وارد مثلاً کابینه یا وارد دستگاه اجرایی یا وارد مسئولیتها بشود و از آن طرف هم آن تفسیری که میگوید هیچ نیرویی که سوابق خوبی نداشته نباید از اینها هم استفاده کرد. هر دو اشتباه میکنند ما اگر مبنا را واقعاً شایستهسالاری بگذاریم خب کسانی که بر مبنای شایستگی، ضمناً یک اعتقاداتی داشتند اما مبانی را پذیرفتند، زحماتشان نباید نادیده گرفته بشود.این یک واقعیت است که اثباتشی را نفی ماعدا نکنید، اگر این را ما تأکید میکنیم از آن طرف هم نگوییم اگر کسی رأی نداده باید کلاً نادیده گرفته بشود؛ هم افراط و هم تفریط در این تفسیر به نظر من باید رد بشود، خیلی تأکید نکنیم و من معتقد هستم که در این جریان خیلی محافلی که حالا ما گاهی میرویم نشان میدهند بعضی دوستان که تا اینجای ماجرا مثلاً از بین ۱۹ تا وزیر یکی دو نفر یا سه نفر مثلاً جزو اصلاحطلبان هستند و بقیه اساساً خیلی با این تقسیم بندی اصلاح طلبی نمیگنجند یا اصلاً در این تقسیم بندی نبودند یا اگر هم بودند بالاخره در جنبه اصول گرایی بودند، این خب یکمی بحث دارد. در بحث بکار گیری معاونین هم باید این مسئله توجه بشود.
در موضوع زنگزور با روسیه و در موضوع میدان گازی آرش با کشورهای عضو همکاری خلیج فارس مذاکره شود
وقتی که بحث دولت وفاق ملی مطرح میشود باید یک طوری باشد که با توجه به ایدهها و تفکرات و رویکرد و سوابق آقای دکتر پزشکیان جوری نشود که بگویند آقا، دکتر پزشکیان را یک عده دارند دور میزنند و این تفسیر ازش بر بیاید و لذا افرادی را میآورند سر کار که خیلی با ایدههای خودش بحث و مثلاً زاویه داشتند. من خیلی جاها واقعاً رفتم در بسیاری از استانها و بسیاری از محافل، این را میگویند که آقا، بعضیها به کار گرفته شدند که زاویه برخوردیشان با آقای دکتر پزشکیان در زمان انتخابات مسجل بوده و مسلم بوده ولی من معتقدم اگر کسی هم رأی نداده بود یا فعالیتی نکرده بود در ستاد آقای دکتر پزشکیان ولی واقعاً شایسته هست باید از وجودش استفاده بشود مگر اینکه فردی در بحث مفاسد مالی، مفاسد نمیدانم اجتماعی یا مفاسد دیگری شهره باشد.یعنی بنده اگر باشم میگویم هیچ وقت آقای عشقی در هیچ دولتی نباید به کار گرفته بشود؛ چه اصولگرا باشد، چه وفاق ملی باشد. خب اینجور آدمها که واقعاً من دیدم بیش از اینکه اصلاح طلب ها موضع بگیرند، اتفاقاً اصولگراها موضع گرفتند که خب یک آقایی که مثلاً خرج ناهارشان چقدر است، وامهایی که میگیرند و میدهند به خودشان چقدر است و بعد هم توجیه قانونی هم میکنند و اینها خب یا مثلاً کسانی که در فساد چای دبش نقش داشتند، حالا بر فرض عرض شود خدمتتان که بیایید بگویید کی و کی اما من معتقدم اینجور چیزها قابل اغماض نیست.
*دقیقاً شاخصهای دقیقی که مثلاً افرادی که نمیتوانند در نظام مسئولیت بگیرند چیست؟ حالا شما مثلاً یک شاخص فساد مالی گفتید. بقیه آن شاخصها چیست؟
ببینید من میگویم اگر کسی مثلاً حالا واقعیتش بدون حب و بغض استعلام گرفتند، وزارت اطلاعات یک اسنادی دارد، سازمان حالا حفاظت اطلاعات سپاه که حالا اضافه شده یک مدارکی دارد، نیروی انتظامی یک مستنداتی دارد، ثبت احوال در بحث مثلاً چه میدانم شناسنامهشان یک مشکلاتی میبینید یا دادستانی یک حکم محکومیتی برایشان زده، خب اینها دیگر طبق قانون نباید اینجا مطرح بشوند، اگر هیچ کدام از این مراجع چندگانه مستندی ندارد باید به کار گرفته شود یعنی خط قرمز همین است که یک مدارکی که آن هم باز مدارک مستند و نه باز سلیقهای، واقعاً وجود دارد حتماً نباید به کار گرفته بشود. این خط قرمز است.
بر مبنای عزت و مصلحت و حکمت باید مذاکره کرد
*آقای پزشکیان در نشست خبری راجع به ارتباط ایران با آمریکا و یک سری نکاتی مطرح کردند، میخواستیم ببینیم نسبت ایران با آمریکای جدیدی که حالا احتمالاً انتخاباتش دو سه ماه دیگر احتمالاً برگزار میشود چیست و این را چه گونه ارزیابی میکنید؟
البته یک تعبیری را آقای دکتر پزشکیان به کار گرفتند، بحث برادری که منظور ایشان این است که آنها برادریشان را ثابت بکنند، خب ما میتوانیم مذاکره مستقیم داشته باشیم و گفتگو داشته باشیم ولی در خبرگزاری آنها یک جوری گفتند که حالا که قرار است برادری بشود، ما هم حرفهایی داریم و ما بحثهایی داریم یعنی اتفاقاً آقای دکتر پزشکیان توپ را انداختند در زمین آنها که آنها ثابت کنند برادریشان به ایران. حالا من یک جایی شوخی کردم و گفتم که اگر کاملاً هریس بیاید آن وقت برادر خواهری میشود و فقط بحث برادری نیست! البته خوشبختانه آن کلیات بالاخره حمایت رهبری را آقای پزشکیان همه جا رعایت کرده و اینجا هم با مشورت مقام معظم رهبری چه اشکالی دارد و بعضی از مقامات عالی رتبه امریکا در همین سفر نیویورک مستقیماً، بالاخره مذاکرهای داشته باشند؟ باور بفرمایید نفس همین مذاکره آن وقت میبینید که در بازار ارز چقدر تأثیر دارد، مثلاً آقای روحانی یک گفتگوی تلفنی داشت، خب همان که تلفنی صحبت کردند به جای تلفنی کنار هم بنشینید و صحبت کنید اشکالی ندارد. ما یک منطق داریم بر مبنای عزت و مصلحت و حکمت که واقعاً با پشتیبانی ملت میشود حرفهایمان را بزنیم و آنها هم حالا حرفهایشان را بزنند ولی من معتقد هستم که دستاورد سفر نیویورک، باید یک جوری باشد که یک مقداری بالاخره آن تفاوتش با دولتهای قبلی مشاهده شود و همین حرفهایی هم که آقای دکتر پزشکان زدند یک مقداری به صورت محسوس و ملموس آنجا مطرح بشود.
امیدواریم هرچه سریعتر رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد انجام شود
یادم میآید که اعضای فراکسیون دیپلماسی و منافع ملی در مجلس دهم که همه طیفها هم در آن بودند و یک فراکسیون بزرگ بود که فکر کنم بزرگترین فراکسیون مجلس دهم بود. من گاهی همان موقع هم واقعاً صحبتهایی که میرفتیم وزارت خارجه همین آقای دکتر عراقچی و آقای دکتر ظریف و دوستانی که بودند این بحث را واقعاً مطرح میکردیم و الان هم من معتقد هستم که آقای دکتر پزشکیان حتماً یک متن منقحی در راستای مباحث کلان کشور باید داشته باشد و اشکالی هم ندارد از رو بخواند، همهاش که نباید آدم صحبت کند، از رو هم بخواند گاهی الزامش بیشتر است، من واقعاً معتقد هستم که روسای جمهور این چند دوره، سفرهای مجمع عمومی سازمان ملل را باید یک بزنگاه تاریخی تلقی کنند که جای مهمی است و مباحث مهمی میتواند مطرح بشود. حالا غیر از آن ملاقاتهای حاشیهای که معمولاً در سفر هست و آن سخنرانی که برای روسای جمهور تنظیم میشود، یک ملاقاتهای ویژهای را هم آقای دکتر پزشکیان داشته باشد با حفظ همان چهارچوب عزت و مصلحت و حکمت این سفر را متفاوت کند وگرنه به صرف اینکه ما یکسری همراه ببریم، یک سری خبرنگار ببریم، یکسری ملاقاتهایی بکنیم و هیچ اتفاقی نیفتد، به نظر من این شاید درست نباشد. من بعضاً به دوستان وزارت خارجه هم در رابطه با همین سفر بالاخره توصیههایی گفتم و انشالله بتوانیم دستاورد خوبی از سفر ایشان داشته باشیم، همانطور که در سفر به عراق خیلی بالاخره پیامهای خوبی بود، ملاقاتهایی بود و این دستاوردها را انشالله بتوانیم در سفر نیویورک هم داشته باشیم.
* فکر میکنید که اگر آقای پزشکیان بخواهد از مسئله دفاع کند در سازمان ملل به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران، آن چه چیزی میتواند باشد؟
بالاخره مباحثی که ما در تنشهای با اروپا و آمریکا داشتیم، به نظر من آن مواضع به حق ما را آقای پزشکیان باید دفاع بکند، رئیس جمهور باید جوری مجاب بکند آنها را که آن تبلیغات بی موردی که هست علیه ایران از بین بود. من معتقدم که یک موازنه مثبت و تعاملی با جهان ما باید داشته باشیم، یک جوری باید جلوه بشود که ما منافع ملیمان خط قرمزمان باشد؛ چه در مواجهه با اروپا، چه در مواجهه با آمریکا و همه کشورها. در مواجه با چین هم همین طور، در مواجه با روسیه هم همینطور. بالاخره ما تعارف نداریم، بحث زنگ زور باید با روسها بهطور واضح مطرح بشود که یک نوع بالاخره خفگی استراتژیکی ممکن است برای ما در این منطقه داشته باشند و در بحث میدان گاز آرش و اینها ما به صورت مشخص باید تکلیفمان را با بسیاری از این کشورهایی که بالاخره به عنوان همسایه هستند مشخص کنیم. حالا همهاش که در یک سفر انجام نمیشود ولی من میخواهم بگویم خط قرمز منافع ملی باشد. در صحبتهای با منافع ملی شاید ما بعضی چیزها را بخواهیم گوشزد بکنیم به چینیها، بعضی چیزها را بخواهیم به روسها، به اروپاییها، به امریکاییها، به بعضی از کشورهای همسایه در همه این مباحث به نظر ما میرسد که میشود برنامه ریزی بشود و به نحو احسن این سپرده از این سفر بشود.
*نکته دیگری اگر خودتان دارید بفرمایید؟
یک بحثی باید بگویم که بعضی دوستان ما مقداری گلایه مند بودند از بعضی تعابیری که نسبت به آقای میرحسین موسوی که در نشست خبری مطرح بود، من نمیپذیرم که آقای دکتر پزشکیان مثلاً غرض خاصی داشته و یک جورایی میخواسته مثلاً شخصیت مثلاً آقای میرحسین را نادیده بگیرد، به هر حال شاید نحوه بیان اینگونه جلوه بکند ولی واقعاً من معتقدم که این را نباید مستمسکی بعضی از ما قرار بدهند که بین اصلاح طلبها بگویند که ایشان دارد همه معیارهای مثلاً ما را نادیده میگیرد، نه آقای دکتر پزشکان همین است یعنی وقتی واقعاً آن زمانی که میگفت با همین برنامهها و سیاستها و کلیات برنامه و ساختار و اینها، شاید خیلیها فکر میکردند ایشان دارد تبلیغات مثلاً انتخاباتی میکند، اما باورش همین است و معتقد است که بالاخره در چارچوب سیاست کلی نظام باید کار کرد. من خیلی جاها گفتم که بحث حاج آقای کروبی حل شده و گفته میشود مثلاً رفع حصر انجام شده، در مورد سرکار خانم رهنورد و آقای میرحسین، ما بیاییم و از رهبری هم درخواست بکنیم که موضوع حل شود دیگر بعد از چند سال واقعاً، من این مسئله را در تلویزیون گفتم یعنی در مجلس گفتم و اینجا هم من دارم تأکید میکنم که نظر آقای دکتر پزشکان هم این است که ما باید حل بکنیم، حالا نحوه گفتنش هرجور که هست، منظورش این است که حل بشود و انشالله بتوانیم در این وفاق ملی این بخشش را هم داشته باشیم که تمام نیروهای بالاخره سیاسی که در نظام نقش داشتند و مباحثی داشتند، بتوانند در این بحث وفاق مشارکت داشته باشند.
*آقای دکتر ممنونیم که دعوت ما را برای حضور در این برنامه پذیرفتید
خیلی محبت دارید دستتان درد نکند خیلی خوشحال شدیم. موفق باشید