کمتر از یکماه از جلسه رأی اعتماد مجلس به کابینه پیشنهادی دولت چهاردهم میگذرد، همان جلسهای که حتی برخی وزرای پیشنهادی چون ظفرقندی، میدری و صالحی علی رغم فضاسازی ها و پخش شبنامهها علیه شان از سوی طیف تندر، باز هم رأی اعتماد نمایندگان را دریافت کردند.
بعد از آن تلاش نافرجام نمایندگان تندروها، حال آنها فاز جدیدی را کلید زده اند و انتصابات در دولت را زیر سوال می برند و حتی «وفاق ملی» را مقابل «نفاق» می گذارند.
وی در توصیه ای به دولت سایه می گوید؛ «دولت سایه باید به پزشکیان کمک کند چراکه کمک به پزشکیان کمک به اکثریت ملت است و اگر انتقادات کمک آفرین باشند، به این معنی که واقعا در جهت پیشرفت کشور و دولت و کابینه باشد، دولت سایه در نظر اکثریت مردم آبرومند میشود »
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم را میخوانید:
******
*آقای غرویان! طیف سیاسیونی که در دولت گذشته فضا را به سمت خالص سازی بردند این روزها در مقابل هرگونه اقدام دولت جدید که چند هفته از شروع به کارش می گذرد صف آرایی می کنند، فاز اول تلاش برای انداختن چند وزیر پیشنهادی بود که موفق نبودند در فاز دوم هم انتصابات را زیر سوال می برند، خاستگاه سیاسی و فکری این طیف را کجا می دانید؟
باید چند نکته در این مورد عرض کنم. مشخص است که در انتخابات دو طیف فکری و سیاسی مقابل هم صفآرایی کردند و در نهایت انتخابات میان جلیلی و پزشکیان برگزار شد. جلیلی یک طیف فکری را نمایندگی میکرد و پزشکیان طیف فکری دیگر را.
به اصلاح اصولگرایان و اصلاحطلبان در این دو شخصیت حرفهای خود را مطرح میکردند. در نهایت ملت با رأی اکثریت طیف فکری پزشکیان را انتخاب کرد. حضرت امام (ره) فرمودند میزان رأی ملت است و رای ملت هم در این انتخابات خودش را نشان داد.
بنابراین به نظر من طیف مقابل یعنی کسانی که تحت نام اصولگرایی فعالیت میکنند، باید رأی مردم را معیار قرار بدهند. البته خود رهبری هم فرمودند موفقیت پزشکیان، موفقیت نظام، ما و ملت است و بهرحال همه مراحل قانونی ریاست جمهوری پزشکیان مورد تایید شورای نگهبان و رهبری بوده است و مورد تنفیذ واقع شده است.
همچنین مراحل بعد از تنفیذ که انتخاب کابینه است، به روش کاملاً مردم سالاری و دموکراتیک برگزار شده، کمیتههای مختلف از جناحهای مختلف افراد را بررسی و اعضای کابینه را مشخص کردند و همان افراد از مجلس رأی اعتماد گرفتند. بنابراین مخالفت کردن با این انتخاب، اعضای کابینه و رأی رئیس جمهور مخالفت کردن با قانون اساسی، رأی ملت، نظر رهبری و نظر شورای نگهبان است. به عبارت دیگر غیر از این محمل دیگری نداریم. لذا کارشکنی کردن و ایستادن برابر حرکت کردن دولت وجهی ندارد.
البته انتقاد از مجاری متعادل و متعارف خودش اشکال ندارد، انتقاد به همه دولتها و وزرا بوده و هست اما جوسازی کردن و انتقادهای افراطی ابراز کردن، حمل بر غرضورزی میشود، به نظر من این انتقادهای غرضورزانه از روی هوای نفس و تعصبات حزبی و گروهی، از نظر اخلاقی درست نیست و از نظر شرعی هم حرام است.
*جلیلی که رقیب پزشکیان در انتخابات بود در قامت رئیس دولت سایه اظهارنظر میکند و انتقاداتی که به انتصابات و اقدامات پزشکیان میشود معمولاً از طرف چهرههایی نظیر ثابتی، نبویان، رائفی پور و... که نزدیک به جلیلی، هستند، مطرح میشود، به نظر شما این افراد که برخی از آنها در حال حاضر در مجلس هستند، میتوانند برای دولت دردساز شوند؟
البته هر حرفی، نقدی و انتقادی که مطرح میشود، در فضای فکری جامعه اثرگذار است اما ملت به این اخلاص، صفای باطن و شفافیت پزشکیان رأی دادند و اعتماد هم دارند، الحمدالله تا اینجا که مشاهده کردیم ملت آن بیغل و غش بودن را در پزشکیان کشف کردند و به آن رسیدند، پزشکیان هم خیلی رک، صریح و شفاف صحبت میکند و چیزی را از ملت پنهان نمیکند و ملت هم همین را میخواهند.
به نظر من دولت سایه باید به پزشکیان کمک کند چراکه کمک به پزشکیان کمک به اکثریت ملت است و اگر انتقادات کمک آفرین باشند، به این معنی که واقعا در جهت پیشرفت کشور و دولت و کابینه باشد، دولت سایه در نظر اکثریت مردم آبرومند میشود اما اگر چوب لای چرخ گذاشتن و انتقادهای بیاساس و بیخود باشد به این معنی که عنوان کارشکنی پیدا کند، آبروی خود این افراد را میبرد و در نظر ملت جایگاه این افراد تنزل بیشتری پیدا میکند.
آقایان باید حواسشان باشد که ملت هوشیار و بیدار هستند و از طرفی پزشکیان هم با اخلاص وسط میدان کار آمده و سیاسی کاری نمیکند و میخواهد با همه توان به مردم خدمت کند. بنابراین هنه قوا و جناحها باید با دولت پزشکیان همکاری کنند که او بتواند برای ملت کاری انجام دهد و اگر افرادی که انتقادات این چنینی میکنند، مردم بفهمند که انتقادات آنها چوب لای چرخ گذاشتن، سنگاندازی و کارشکنی در مقابل حرکت دولت است، پاسخ آنها را خواهند داد. البته مردم میفهمند.
*از کلید واژه حرام شرعی درباره انتقادات غرضورزانه استفاده کردید، این منتقدین تندروی دولت که بعضاً ملبس به لباس روحانیت هستند، از این حرام شرعی بیخبر هستند؟
قطعاً مطلع هستند اما در مورد برخی افراد متاسفانه، سیاستزدگی و اغراض سیاسی غلبه میکند، البته من اسم نمیبرم اما کاملا مشهود است که این سیاستزدگی و اغراض حزبی و گروهی بر آن تدین، دینداری و تقوای اخلاقی غلبه پیدا کرده است.
البته در روایات هم داریم که « شجاعترین انسانها فردی است که بتواند بر هوای نفس خود غلبه پیدا کند.» متاسفانه این افراد این شجاعت غلبه بر هوای نفس گروهی، حزبی و شخصی را ندارند، لذا از این حرکتها انجام میدهند. ملت هم تماشاگر صحنه هستند و این حرکتهای این چنینی تاکنون غیر از آبروریزی دستاورد دیگری برای آن افراد نداشته لذا بهتر است این گونه مخالفتها را کنار بگذارند و سنگاندازی نکنند.
اینکه میگویم انتقادات غرضورزانه حرام است به این دلیل است که این نوع سنگاندازیها و مانعتراشیها و انتقادات غرضورزانه مخالفت با ولی فقیه است و خود اینها در مبانی فکری که دارند ولی فقیه را حاکم شرعی میدانند که هر گونه مخالفت با رأی و مشی او حرام شرعی است و مخالفت با حاکم شرعی محسوب میشود که از نظر شرعی حرام است. بنابراین نباید برابر قانون، تاییدات شورای نگهبان، رأی مردم و نظر رهبری بایستند والا کار حرام انجام میدهند.
*اینکه منتقدین تندرو وفاق را برابر نفاق قرار میدهند، میتواند فضا را به سمت حاشیهسازی از جنس آنچه در دولت خاتمی و روحانی تحت عنوان کفن پوشان و دلواپسان اتفاق افتاد، هدایت کند؟
بازی کردن با کلمات خودش نوعی نفاق است. به این معنی که وفاق ملی و آنچه که هدف پزشکیان و دولت است و توافق، انسجام ملی و آشتی ملی را به دنبال دارد، معنایش روشن است. اگر کسی بخواهد اینها را به نحو دیگری برای مردم جلوه دهد و به نفاق ملی تبدیل کند، اگر توده مردم هم گول بخورند ولی خواص که گول نمیخورند و بهرحال در دانشگاهها و حوزهها متفکرینی هستند که کاملاً این صحبتها را میفهمند.
البته بنده زیاد ادعایی ندارم اما بهرحال در بین استادان حوزه و دانشگاه متفکرین و فیلسوفان سیاسی و اندیشمندانی داریم که کاملاً این موارد را میفهمند و با این مغالطههایی که برخی افراد میخواهند انجام دهند، گول نمیخورند. در هر صورت بهتر این است که این افراد مانند پزشکیان با ملت روراست باشند و مغلطهکاری و بازی با کلیدواژهها نکنند.
معنای وفاق ملی مشخص است، به این ترتیب که رقابتها کنار بگذاریم و تبدیل به رفاقت کنیم. مگر خود همین آقایان که از طرف جناح مقابل پزشکیان کاندید بودند، نمیگفتند که ما بعد از انتخابات باید رقابت را تبدیل به رفاقت کنیم؟ وفاق ملی همین است یعنی عنوان وفاق ملی برای همین رفاقتها است.
بنابراین مفاهیم کاملا روشن است و من عرض میکنم با توجه به اینکه بعد از انتخابات آرامشی در کشور به وجود آمده، بهتر است آقایان این آرامش را حفظ کنند و مجدداً شروع به جوسازیهای نفسانی و غرضورزانه نکنند که ذهن ملت را از این آرامش خارج کنند و فضای کشور را درگیر این حرفها کنند. بلکه اجازه بدهند ملت بعد از انتخابات نفسی بکشد و دولت هم بتواند در مسیر خودش کار کند.
*به نظر میرسد بعد از انتخابات عقلا و معتدلین اصولگرا از جمله طیف نزدیک به قالیباف پیام وفاق ملی مبنی بر رفاقت را دریافت کردند و در حال حاضر مقابل جناح تندرو قرار دارند، به نظر شما این همراهی اصولگرایان با دولت تاکتیکی برای کنترل تندروها است یا مبتنی بر اهداف و مقاصد خاص است؟
هر کدام از این اهداف باشد، این اقدام خوب است. بنده هم مشاهده کردم که قالیباف و طیف او با پزشکیان و دولت همراهی میکنند و این خودش نشاندهنده فهم بالای سیاسی است. به عبارت دیگر حالا که پزشکیان رأی اکثریت را آورده و ریاست قوه مجریه هم برعهده دارد، قالیباف هم از او حمایت کرد و توصیه کرد که ما باید در خدمت پزشکیان باشیم و در مجلس به رئیس جمهور کمک کنیم که بتواند به سمت اهداف مشترک همه ملت حرکت کند.
در هر صورت این کشور باید در بُعد سیاسی و اقتصادی رو به پیشرفت برود و این پیشرفت با همکاری ۳ قوه حاصل میشود. الحمدالله آقایان اژهای و قالیباف همکاری میکنند و واقعا از طرف ملت از روسای دو قوه مقننه و قضائیه که به کمک پزشکیان آمدند، تشکر کنیم.
توقع اکثریت هم همین است که جنگ و دعواهای انتخاباتی کنار گذاشته شود و اگر واقعا همه دلسوز ملت، ایران و کشور هستند، دست به دست هم بدهند و تحت همان وفاق ملی و آشتی ملی کشور را جلو ببرند و دست از کشمکشهای شخصی و گروهی بردارند.