برخوردهای دوگانه با فساد مدیران دولتی از جمله مواردی است که مصطفی هاشمیطبا، عضو کابینه دولت اصلاحات در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین مطرح میکند و میگوید البته برخورد با اغماض تنها شامل دولت سیزدهمیها نمیشود بلکه افرادی نظیر جلیلی هم در دایره این برخوردها قرار میگیرد.
او از نوع مواجهه با مقصران فساد میلیاردی چای دبش هم گلایه دارد و می گوید « برای وزیر کشاورزی که مواردی نظیر چای دبش و نهادههای دامی در دوره او رخ داده و در آن نقش داشته، ۳ سال زندان در نظر گرفتند و بعد هم مرخصی میدهند و بیرون میآید.»
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با مصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید:
***
*آقای هاشمیطبا! فساد چای دبش، وامهای میلیاردی برخی مدیران، حقوقهای نامتعارف و... از جمله فسادهایی است که در طول ۳ سال عمر دولت سیزدهم افشا شد اما جنس برخوردها و مواجهه با این قسم اتفاقات با آنچه مثلا درباره دولت یازدهم و دوازدهم یا طیف منتقد دولت سیزدهم شاهد بودیم متفاوت بود، این برخوردهای دوگانه چه توصیفی از نگاه شما دارد؟
برخوردها از دوگانه بیشتر است بلکه چندگانه و حتی هزارگانه است، برای مثال به خاطر دزدی یک گوسفند دست یک نفر را قطع میکنند اما برای وزیر کشاورزی دولت سابق که مواردی نظیر چای دبش و نهادههای دامی در دوره او مطرح شده و خود در آن نقش داشته، ۳ سال زندان در نظر گرفتند و بعد هم مرخصی میدهند و بیرون میآید.
در نهایت بله، برخوردها دوگانه است. البته درباره بورس جزئیات را نمیدانم و مطلع نیستم که افراد به حق گرفتند یا ناحق، اما کلاً برخوردهای دوگانه به وضوح مشخص است.
*دلیل اصلی برخوردهای دوگانه چیست؟
به نظر میرسد قدرتهایی در ایران هستند که در نگاه به قانون تاثیر دارند، یعنی قانون را به صورت دیگری میبینند و از همه بدتر اینکه بعضاً برای فسادی که انجام دادند، محمل مذهبی هم درست میکنند. برای مثال میگویند واجب است درباره مواردی که لازم میدانند، تهمت درست کنند.
متاسفانه از این موارد زیاد است. در مورد احکام قضایی هم میگویند اگر قاضی مدرک نداشته باشد خودش باید تشخیص دهد و تشخیص او مهم است، بعد هم قضات افراد مختلفی هستند که تعابیر مختلف دارند، لذا مشکل قانونگذاری و استنباطهای شخصی و دینی از طرف افراد وجود دارد.
برای نمونه در قضیه بورس که مدیرعامل آن ۲میلیارد تومان برای خودش وام گرفته، میگویند برای وام هم سپرده گذاشته و در نهایت ۳۰ میلیون تومان قسط میدهد، ماهی ۴۰ میلیون تومان در جیبش میگذارد و در نهایت هم ۲ میلیارد تومان دستش است.
*میتوان این برداشت را کرد که با مدیران و یا وزرای دولت سیزدهم که فساد آنها مشخص شده با اغماض برخورد شده است؟
اول از همه باید به خالیبندیها و دروغگوییها رسیدگی کنند اما قضیه به این ترتیب شده که رسیدگی نمیکنند، به برخی رسیدگی میکنند به بعضی رسیدگی نمیکنند.
*نگاه جناحی در این نوع مواجهه اثرگذار بوده است؟
من اصلاً نمیفهمم. جلیلی به دلیل تصمیمگیریهای که بابت قضیه کرسنت کرده حدود دهها میلیارد به این ایران ضرر وارد کرده است، تا جایی که حتی احمدینژاد هم مخالف تصمیمگیری جلیلی بوده اما او هنوز هست و میگوید من دولت سایه هستم، بعد هم پرچم عراق را دور گردنش میاندازد و از طرفی هم عضو شورای عالی امنیت ملی است. من واقعا این موارد را نمیفهمم خیلی از موارد را نمیفهمم.
*یعنی می گویید با توجه به ضرری که جلیلی به کشور وارد کرده، باید با او هم برخورد شود اما....
من نمیفهمم. ما در ایران نه قانون، نه مقررات و نه حکم داریم. الان درباره همین اصطلاحی که جلیلی درباره دولت سایه به کار میبرد، سوال این است که او از کجا دولت سایه شده؟ شاید به او الهام میشود و جبرئیل بر او نازل میشود.
*البته جلیلی دست پیش را گرفته و میگوید در قضیه کرسنت زنگنه باید محاکمه شود؟
معلوم است که خطا از کجا است و چه کسی اجازه نداده کار انجام شود و ما محکوم شدیم اما خیلی راحت از آن عبور میکنند.
*در قضیه FATF هم در جریان مناظرههای انتخاباتی گفته شد که جلیلی و طیف نزدیک به او به دلایل جناحی مانع تراشی کردند.
خیلی از موارد است. یکی همین FATF است که از کنار آن کلی سواستفاده میکنند، چراکه مراودات ما با بانکهای جهان قطع شده است. البته بنده مقالهای در این مورد نوشتم و مواردی را لیست کردم و گفتم من نمیفهمم چه کار میتوان کرد.
* می شود این برداشت را داشت که اصولگرایانی از جنس جلیلی کمتر زیر ضرب می روند و ...
کدام اصولگرا؟ کدام آدم اصولگرا به کشور خود لطمه وارد میکند؟ حتما اینها اصولگرا نیستند. نمیدانم باند، گروه و حزبی هستند که من از آن خبر ندارم.