برگزاری انتخابات پارلمانی در فرانسه در روز ۱۶ تیر تبدیل به نقطهعطفی برای جنبشهای چپ در فرانسه شد. تا روزهای پیش از انتخابات پارلمانی انتظار میرفت که احزاب راست افراطی و در راس آنها مارین لوپن بالاخره میتوانند یک پیروزی معنادار در فرانسه بهدست آورند. اما در نهایت با تمام انتقاداتی که فرانسویها بر اقدامات دولت، وضعیت مهاجران و ... داشتند، باز هم این احزاب نتوانستند شانسی برای خود دست و پا کنند. پس از انتخابات اما اوضاع سیاسی در فرانسه به وضعیت سابق برنگشت. ابتدا نخستوزیر این کشور استعفای خود را به دست مکرون داد که مورد قبول واقع نشد. اما بعد در روز ۲۶ تیرماه استعفای گابریل اتل، نخستوزیر جوان فرانسه از سوی رئیسجمهوری این کشور پذیرفته شد. از آنجایی که ائتلاف چپ در انتخابات پارلمانی فرانسه پیروز شده، حالا فرانسویها منتظرند تا این حزب کاندیدای خود را برای سمت نخستوزیری به جای گابریل اتل که دوست نزدیک مکرون شناخته میشد معرفی کند.
در همان روز استعفای نخستوزیر امانوئل مکرون از «جناحهای جمهوریخواه» درخواست همکاری برای تشکیل دولت جدید کرد. امری که به نظر میرسید به معنای تمایل رئیسجمهوری فرانسه به دور کردن احزاب راست و چپهای افراطی از قدرت باشد.
در خبرآنلاین با عبدالرضا فرجیراد دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بینالملل در خصوص سناریوهای پیشروی فرانسویها به خبرآنلاین گفت: مکرون دست به یک قمار زد وقتی که راستگراهای افراطی در پارلمان اروپا رای بالایی را به دست آوردند او انتخابات را برگزار کرد. همه تصور میکردند که در انتخابات داخلی فرانسه هم ممکن است راستگرایان بتوانند همان رای مشابه پارلمان اروپا را به دست بیاورند اما نتوانستند. علتش این بود که چپهای فرانسه به کمک محافظهکاران و لیبرالها کمک کردند. میشود گفت هیچکدام از گروههای مطرح سیاسی یا احزاب سیاسی و ائتلافی در فرانسه نتوانستند اکثریت را در انتخابات به دست بیاورند. الان در پارلمان فرانسه همهگروهها چه راست افراطی، چه محافظهکاران، چه سوسیالیست و .... وجود دارد.
او تاکید کرد: امانوئل مکرون نتوانست موفقیت قبلی خود را تکرار کند. به همین جهت نخستوزیر که از حزب مکرون بود، استعفا کرد. اول رئیسجمهور فرانسه این استعفا را نپذیرفت و نهایتا با اصرار او، مکرون پذیرفت تا استعفا دهد. پارلمان جدید هنوز تشکیل نشده که ببینیم از میان این پارلمان چه کسی میتواند نخستوزیر فرانسه باشد. اما آن نگرانی که وجود داشت که راست افراطی به رهبری لوپن پست نخستوزیری را به دست بیاورد، عملی نشد و این نگرانی در جامعه فرانسه رفع شد. کلا در این کشور اگر مردم از موضوعی ناراحت بوده یا رضایت نداشته باشند به راست افراطی رای میدهند. اما وقتی احساس کنند خطر بالاست و ممکن است راست افراطی دموکراسی فرانسه و مسائل دموکراتیک را تهدید کند، احزابی که با یکدیگر در ضدیت هستند متحد میشوند تا راست افراطی نتواند اکثریت را به دست آورده و قدرت بگیرد.
فرجیراد در بخش دیگری از این گفتگو توضیح داد: جناح راست افراطی خیلی در خصوص مهاجران حساس است. آنها نه تنها میخواهند جلوی مهاجران و ورودشان را بگیرند؛ بلکه مایل به اخراج آنها هستند. اما اکثریت مردم و احزاب فرانسه با این روند مخالف هستند. درست است که مهاجرین مشکلاتی که برای فرانسه به وجود آوردهاند با این حال چرخه تولید فرانسه توسط همین مهاجرین صورت میگیرد. جمعیت فرانسه رشد بالایی ندارد و اگر بخواهد در رقابت اقتصادی در اروپا و جهان بماند باید کارگر مهاجر داشته باشد. ضمن اینکه نفوذ فرانسه در کشورهایی که قبلا مستعمره بودند بی ارتباط با مهاجرین نیست. فرانسه نمیتواند بدون پذیرش مهاجران پیشرفت کند. در آلمان و در دوران مرکل، در آلمان در طول یک سال یک میلیون مهاجر پذیرفته شدند. البته که اروپاییها دوست ندارند مهاجر بپذیرند اما مجبورند چون باید در رقابت اقتصادی بمانندو آنها هستند که کار میکنند و تولید را بالا میبرند و اقتصاد را پویا نگه میدارند و میتوانند در جهان امروز پیشرفت و با یکدیگر رقابت کنند. با همه اینها فرانسه نمیخواهد و نمیتواند بپذیرد که آلمان این همه مهاجر بپذیرد و فرانسه این کار را نکند. مهاجرین برای کشورهای اروپایی مشکلات سیاسی و اقتصادی به وجود آوردهاند. رشد جمعیت در این کشورها زیر یک است و کشور برای تولید و صادرات نیاز به کار مهاجرین دارد.