ترقی در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید « اجماع بر روی یک نفر جنبه پوششی ندارد بلکه فداکاری و ایثار است.»
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین، حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را میخوانید:
****
*آقای ترقی! ارزیابی شما از فضای مناظره سوم به چه صورت است؟ آیا داوطلبین به منویات رهبری توجه کردند؟
در سومین مناظره ما شاهد منحرف شدن برخی از نامزدها از آن چارچوبی که رهبری مورد تاکید قرار دادند، بودیم. در حقیقت شاهد زیر سوال بردن برخی از مبانی، خطوط قرمز نظام و حرکت به سمت زیرسوال بردن سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی بودیم.
همچنین مقداری مسائل اخلاقی میان کاندیداها رعایت نشد، البته به نظر میرسد طرح این دیدگاهها و نقطه نظرات برای رأی جمع کردن بود و آدم نمیتوانست آن صداقت لازم را پشتسر این دیدگاهها مشاهده کند اما برای جمع کردن رأی یکسری قول و وعدههایی داده شد که امکان تحقق آن به سادگی امکانپذیر نباشد.
*به این نکته اشاره کردید که برخی برای جمع کردن رأی شروع به تخریب رقیب یا دادن وعده هایی میکنند، به نظر شما این روش ها برای به تحرک در آوردن مرددین و قشر خاکستری و در کل جذب رأی اثرگذار است؟
تا الان که نمیتوانیم چنین تاثیری را در جامعه مشاهده کنیم. البته برخی از رفتارها و کنشها و واکنشها ممکن است بر روی بخشی از طرفداران آنها تاثیر داشته باشد اما چنین چیزی که به راحتی جامعه را به یک واکنش تکاندهنده وادار کند که تحرک خاصی در اقشار خاکستری صورت بگیرد، اتفاق نیفتاده و برخی از اقشار این رفتارها را رفتارهای کوتاه مدت صوری و غیرواقعی تلقی میکنند تا اینکه آن را رفتار واقعی و مبتنی بر یک باور تلقی کنند.
*کاندیدای پوششی عبارتی است که از انتخابات ۱۴۰۰ به بعد پررنگتر شد کما اینکه زاکانی به نفع رئیسی کنارهگیری کرد، الان هم این گمانه مطرح میشود که او و قاضیزاده هاشمی کاندیدای پوششی هستند، بودن این افراد چه تاثیری بر رأی جناح اصولگرا دارند و ضمن اینکه در صورت انصراف رأی آنها به سمت کدام کاندیدا ریخته میشود؟
اینکه نامزد پوششی را اقدام غیر ارزشی تلقی کنیم، اقدام درستی نیست البته با توجه به حجم بالای ثبتنام کنندگان امکان دارد چنین تئوری و نظری مطرح باشد که تعدادی برای پوشش آمدند که بعد به نفع فرد دیگری کنارهگیری کنند اما اینکه در جمع ۶ نفره که شورای نگهبان از میان ۸۰ نفر تایید کرده، به نظر من کاندیدای پوششی وجود ندارد اما وقتی عدهای و چند نفری از جایگاه فکری و خاستگاه ایدئولوژیک برخودار باشند به صورت طبیعی انتظار جریان فکری از افراد این است که آرای خود را متمرکز کنند.
به این معنی که اگر تفاوت میان رأی اینها با رقیب زیاد نباشد و تجمیع آراء منجر به موفقیت آنها شود، عقلانیت اقتضا میکند که اینها آرای خود را از پراکندگی جدا کنند و بر روی یک نفر متمرکز کنند، که آن فرد بتواند برنده انتخابات جریان مذکور باشد، در چنین شرایطی جنبه پوششی ندارد بلکه فداکاری و ایثار است که افرادی که رأی کمتری دارند، سبد رأی خود را به سبد رأی داوطلبی که از وضعیت بهتر و مقبولیت بیشتری برخوردار است، میریزند تا امکان موفقیت فراهم شود.
لذا این رفتار رفتاری فداکارانه و تشکیلاتی است، ضمن اینکه درست وقتی انجام میشود که داوطلبان حرفها و موضعگیریها خودشان را در مورد نحوه اداره کشور و بهبود آن ارائه دادند و طبیعتاً آن دیدگاهها میتواند در آینده مورد استفاده نامزد موفق قرار بگیرد و به هدف خود در جهت اصلاح جامعه رسیدند.
*البته آقای زاکانی خود را رئیس جمهور خواند، اما در مجموع تصور میکنید این فداکاری و ایثار از طرف زاکانی، جلیلی و قاضیزاده هاشمی به نفع قالیباف صورت بگیرد؟
بنده امیدوار هستم چراکه در هر صورت وضعیت کنونی نشاندهنده این است که هیچ کدام از کاندیداها از آن نصاب لازم برای موفقیت در دور اول برخوردار نیستند و احتمال دارد به دور دوم کشیده شود، اگر از الان متمرکز شوند و بتواند بر روی یک نفر اجماع پیدا کنند، احتمال اینکه به موفقیت برسد، بسیار بیشتر است، از طرفی این اقدام از نظر هزینه برای کل نظام مقرون به صرفه است و فرد منتخب میتواند از وجود این افراد در کابینه خود و یارانش استفاده مناسبتری کند.
*از میان داوطلبین زاکانی بیشتر وارد تنشها میشود، از طرفی به نظر میرسد قاضیزاده هاشمی به دنبال استفاده از سبد رأی احمدینژاد است، صحبتهای جلیلی به نظر میرسد آن طور که باید شنیده نمیشود و از طرف دیگر قالیباف با ژست ریاست جمهوری به ارائه برنامههای خود میپردازد، به نظر شما بر روی کدام یکی از این افراد میتوان اجماع کرد؟
قالیباف و جلیلی این ظرفیت را برای اجماع دارند اما بستگی دارد که اجماعی صورت بگیرد و بررسی دقیقی انجام شود که اگر هر کدام به نفع دیگری کنار رفت، آیا آرای او به سبد رأی آن فرد دیگر ریخته میشود و یا جای دیگر میرود، این نکته بسیار مهم است که کنارهگیری یک نفر به سبد رأی رقیب اضافه کند، لذا نیاز به بررسی دقیق توسط کارشناسان و اهل فن دارد که این بررسیها انجلم شودو در نهایت منجر به موفقیت شود نه اینکه در معرض خطر قرار بگیرد.
*فضا را چطور می بینید، فضای اجماع بیشتر به سمت قالیباف است یا جلیلی؟
به نظر میرسد برای هر کدام استدلالی وجود دارد. یک استدلال این است که اگر قالیباف کنارهگیری کند، به طور قطع آرای او به سبد جلیلی ریخته نخواهد شد اما چنانچه جلیلی به نفع قالیباف کنارهگیری کند، احتمال اینکه آرای او به سبد رأی قالیباف اضافه شود، بسیار بیشتر است، البته مخالف این دیدگاه هم وجود دارند که معتقدند هیچ اجماعی صورت نگیرد و اجماع به دور دوم موکول شود.
*بنابراین در صورت انصراف جلیلی انتخابات به دور دوم کشیده نمیشود و ...
تا اندازهای این استدلال وجود دارد، البته امکان دارد افراد پاسخهایی برابر این استدلال داشته باشند اما یک استدلال همین است که احتمال موفقیت را بیشتر میکند.