به گزارش مردم سالاری آنلاین به نقل از اکوایران، زمانی که روسای جمهور آذربایجان و روسیه در 22 آوریل در کرملین دیدار کردند، قره باغ، اوکراین یا ایران در کانون توجه آنها نبود، بلکه این پنجاهمین سالگرد پروژه ساخت راه آهن شوروی بود.
مناسبت این بازدید، حداقل به طور رسمی، سالگرد آغاز ساخت خط آهن اصلی بایکال آمور (BAM) در شرق دور روسیه در سال 1974 بود. این پروژه توسط حیدر علی اف در سمت معاون اول شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی رهبری میشد.
پنجاه سال بعد، پسر علی اف - الهام علی اف، رئیس جمهور کنونی آذربایجان - و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در مسکو با گروهی سازندگان خط آهن آمور ملاقات کردند. آنها آنجا بودند تا آنچه را که پوتین در این مراسم، نسخه اولیه «چرخش به شرق» روسیه نامید، جشن بگیرند، که پیش زمینه تلاشهای امروز روسیه برای جدا کردن خود از اقتصاد تحت سلطه غرب است.
به نوشته وبسایت رادیو آزادی، این پس زمینه نوستالژیک مناسبی بود. نه تنها راهآهن در رأس دستور کار آذربایجان و روسیه قرار دارد، بلکه چندین دهه پس از حیدر - که در نهایت به یکی از بلندپایهترین مقامات اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد - دوباره یک علیاف نفوذ قابلتوجهی در مسکو دارد.
تهاجم روسیه به اوکراین کمی بیش از دو سال پیش واکنشی زنجیرهای از پیامدهای ژئوپلیتیکی را در قفقاز به دنبال داشت و آذربایجان، به دلیل منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک خود، تقریباً در همه آنها پیروز بوده است.
جنگ اوکراین، آذربایجان را برای اروپا مهمتر کرد - که هم به منابع انرژی این کشور و هم به موقعیتش در مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب نیاز دارد تا وابستگی قبلی خود به روسیه را برطرف کند - و همچنین برای روسیه که به شدت به موقعیت آذربایجان در مسیرهای ترانزیتی شمال به جنوب که به آن امکان میدهد تحریمهای غرب را دور بزند، نیاز دارد.
در عین حال، گرفتاری روسیه در اوکراین به این معنی بود که مسکو توانایی کمتری برای اجرای توافق آتش بسی داشت که در سال 2020 میان ارمنستان و آذربایجان میانجی گری کرده بود. علیرغم حضور 2000 نیروی حافظ صلح روسی، آذربایجان توانست به طور مداوم فشار خود را در سرزمین ارمنینشین قره باغ کوهستانی افزایش دهد که در نهایت منجر به بازپسگیری کامل این قلمرو در سپتامبر 2023 شد. این به نوبه خود، ارمنستان را تشویق کرد از اتکای سنتی خود به تضمینهای امنیتی روسیه دور شود، به نفع روابط تنگتر با غرب.
دستور کار اقتصادی این دیدار به نفع آذربایجان بود که مشتاق اداره امور خود بدون دخالت هیچ قدرت خارجی از جمله روسیه است.
پروژه کلیدی مسکو کریدور ترانزیتی بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) است که مجموعهای از مسیرهای ریلی، دریایی و جادهای است که روسیه را به ایران و بنادر آن در خلیج فارس متصل میکند. بهترین مسیر از آذربایجان میگذرد، تنها کشوری که هم مرز با روسیه و ایران است و هماکنون دارای یک راهآهن است که این دو کشور را به هم متصل میکند.
در حالی که کریدور شمال-جنوب مدتهاست که مورد توجه بوده است، پس از جنگ در اوکراین و متعاقب آن تلاشهای غرب برای منزوی کردن اقتصادی روسیه، انگیزه جدیدی برای آن پیدا شده است.
در ماه مه 2023، روسیه و ایران قراردادی را برای تکمیل ساخت خط آهن از مرز ایران و آذربایجان، در آستارا، به رشت، در شمال ایران امضا کردند. این آخرین حلقه راه آهن گمشده برای اتصال سنت پترزبورگ به خلیج فارس است.
در سال 2016، آذربایجان موافقت کرد که بخشی از این پروژه را (همراه با ایران) تامین مالی کند و دو سال بعد به دلیل تحریمهای بینالمللی علیه ایران، این پروژه را کنار گذاشت. اکنون این روسیه است که میخواهد هزینه ساخت خط رشت - آستارا را پرداخت کند.
پوتین بارها از کریدور شمال-جنوب به عنوان یک عنصر کلیدی در برنامههای جهت دهی مجدد به اقتصاد جهان به دور از سلطه غرب صحبت کرده است. و سالگرد راهآهن آمور به او فرصتی داد تا این را تکرار کند. در مقابل، آذربایجان در مورد نقش خود در کریدور شمال-جنوب نسبتاً ساکت بوده است.
لورنس برورز، یکی از همکاران اندیشکده چتم هاوس، میگوید که تغییر از قدرت سخت به پروژههای حمل و نقل منطقهای باید به عنوان نوعی عقب نشینی استراتژیک برای روسیه در قفقاز تلقی شود.
برورز در ایکس نوشت: «خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از قره باغ... نشان دهنده یک پیروزی استراتژیک مهم برای باکو است. قدرتهای منطقهای، بهویژه روسیه و ایران، با یکدیگر همکاری میکنند تا یک تعادل استراتژیک جدید در قفقاز جنوبی برقرار کنند. این بهترین گزینه جایگزین روسیه برای هژمونی یکجانبه است.
یک بازی قدرت بالقوه دیگر برای روسیه در قفقاز وجود دارد که به وضوح در نشست پوتین-علی اف به آن اشاره نشد: مسیرهای مواصلاتی که سرزمین اصلی آذربایجان را به منطقه نخجوان آن از طریق ارمنستان وصل میکند، کریدور زنگزور.
ایجاد این مسیر در توافقنامه آتش بس با میانجیگری روسیه که به جنگ 2020 بین ارمنستان و آذربایجان پایان داد، تعیین شد. در آن توافقنامه مقرر شده بود که گاردهای مرزی روسیه امنیت را در طول مسیر تامین کنند.
با این حال، از آن زمان تاکنون، تقریباً همه مادههای دیگر در توافق آتشبس نقض شده است، و اگر نگوییم رسمی، عملاً مرده است. با توجه به کاهش اعتماد ایروان به روسیه، ارمنستان، همراه با مذاکره کنندگان آمریکایی و اروپایی، به دنبال امکانات دیگری برای تامین امنیت، مانند شرکتهای خصوصی یا سازمانهای بین المللی است.
اما سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در ژانویه بار دیگر تاکید کرد که حضور روسیه در جادهها باید طبق توافق 2020 تنظیم شود.
علناً، باکو به حمایت از گزینه روسیه ادامه میدهد. اما در پشت صحنه، آذربایجان نیز ممکن است تلاش کند روسیه را از صحنه خارج کند.
فواد شهبازوف، تحلیلگر مستقل آذربایجانی میگوید: «هر دو طرف در مورد روسیه تردید دارند. روسیه طرفی است که بیشتر برای این کریدور فشار میآورد زیرا میخواهد برای مدت طولانی تحت عنوان امنیت در اینجا بماند. آذربایجان این را بلند نمیگوید، اما نمیخواهد روسها از راههای مواصلاتی محافظت کنند.
شجاعت احمدزاده، محقق غیرمقیم در مرکز توپچوباشوف در باکو، که بر روابط بینالملل و امنیت تمرکز دارد، میگوید: «پافشاری باکو بر پیروی از توافقنامه 2020 ممکن است یک تکنیک چانهزنی باشد. اول، فشار بر ارمنستان را حفظ میکند. ثانیاً، این موضوع را بیشتر به یک مناقشه بین روسیه و ارمنستان تبدیل میکند و از اختلاف بین آنها سوء استفاده میکند، که میتواند به آذربایجان در تقویت اهرم مذاکره خود کمک کند.
علیاف در ماه فوریه در کنفرانس امنیتی مونیخ با ولودومیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین دیدار کرد. علیاف بر حمایت آذربایجان از تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین تاکید کرد... «ما کشوری هستیم که اشغال و نقض تمامیت ارضی را به خوبی درک میکنیم.»
در همین حال، لئونید اسلوتسکی، سیاستمدار تندرو روسی اخیراً علی اف را «قابل اعتمادترین رهبر در فضای پس از شوروی» خواند.
آذربایجان مدتهاست که به دنبال این بوده است که با همه طرفها بازی کند و روابط خود را با شرکای مختلف متعادل کند، و افزایش نفوذ آن در پی جنگ اوکراین تنها توانایی آن را در انجام این کار تقویت کرده است.
این تنها وابستگی روسیه به آذربایجان نیست. دو کشور هنوز منافع مشترک بسیاری دارند.
یکی از منافع مشترک، ضدیت با چرخش ارمنستان به غرب است. در همین حال، روابط نسبتاً خوب آذربایجان با غرب، باکو را از انجام اقدامات تاکتیکی ضدغرب، مثلاً علیه فرانسه یا ایالات متحده منع نمیکند.
یکی دیگر از منافع مشترک، همکاری نزدیک اقتصادی است که در واقع از زمان آغاز جنگ اوکراین افزایش یافته است: کاراوایف خاطرنشان کرد که خودروساز روسی آوتوواز مونتاژ خودروهای لادا را در آذربایجان آغاز کرده است و این دو کشور به دنبال توسعه تولید واگنهای ریلی و هواپیماهای روسی در آذربایجان هستند.
الکساندر کاراوایف، اقتصاددان در آکادمی علوم روسیه نوشت: «برای روسیه، آذربایجان یک مقصد راحت برای جابجایی شرکتهای صنعتی و بخشهایی از تجارت روسیه است که تحت محدودیتهای اتحاد غربی قرار گرفتهاند.»
اما سرگئی مارکدونوف، تحلیلگر روسی در کانال تلگرامی خود نوشت، روابط آذربایجان و روسیه از لحاظ تاریخی بالا و پایین داشته است و دلایل زیادی وجود دارد که درباره دوستی طولانی مدت آنها شک کنیم. او نوشت: «باکو و مسکو در حال نزدیکتر شدن هستند، این یک واقعیت است. اما حجم غرب ستیزی و نوستالژی طرفدار شوروی بین آنها فرق میکند».
مارکدونوف خاطرنشان کرد که جوانان آذربایجانی اغلب نسبت به روابط با روسیه بدبین هستند و سیاستگذاران در مسکو عادت دارند احساسات مشابه در ارمنستان را در نتیجه «شاکیان و غرغروها» بدانند.
او افزود: «اکنون، یکی از آن « غرغروها» - اشاره به روزنامهنگار سابق اپوزیسیون و نخستوزیر کنونی، نیکول پاشینیان - «در حال ایجاد چرخش در سیاست خارجی کشورش است».