به گزارش مردم سالاری آنلاین، سیدمحمود میرلوحی، چهره سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین در واکنش به نتیجه انتخابات مجلس دوازدهم گفت: این نتیجه از انتخابات مجلس دوازدهم پیشبینی شده بود و مورد عجیبی نیست. در حقیقت برآوردها حاکی از آن بود که مسیر به سمت خالصسازی و تنگتر شدن دامنه انتخاب جامعه حرکت میکند و در نتیجه جریانهای تندرو وارد مسیر خواهند شد. لذا مسیر همین مسیر بود، متاسفانه شورای نگهبان و مجریان انتخابات ظاهراً بنا ندارند واقعیتها را بپذیرند. مسیری که آنها طراحی کردند همین نتیجه را داشت، لذا نتیجه انتخابات مجلس دوازدهم مورد تعجب برانگیزی نیست و بنده هم تعجب نکردم.
وی افزود: عملاً دیدگاهها و افکار شناخته شده جامعه را محدود کردند کمااینکه در ۳ انتخابات گذشته عملاً اصلاحطلبان حذف شدند و این دفعه اعتدالیون هم حذف شدند کما اینکه روحانی و وزیر اطلاعات دولت او حذف شدند. نکته دیگر این است که در این انتخابات بر مسیر اشتباهی تبلیغ میکردند و می گفتند ۱۵ هزار نفر را تأییدصلاحیت کردیم، اگر این ۱۵ هزار نفر هر کدام ۲ هزار رأی داشتند الان تعداد رأیدهندگان باید ۳۰ میلیون میشد. بنابراین ۱۵ هزار نفر را بیحساب و کتاب تایید صلاحیت میکنند که بتوانند به راحتی آنهایی که رأیآور هستند، شرایط دارند، رأی و طرفدار دارند، نتوانند وارد انتخابات شوند. کما اینکه فردی با سیستم سایبری روی دست چنارهای اصولگرا میزند. این اتفاق طبیعی است و مورد عجیبی نیست.
میرلوحی در ادامه تصریح کرد: در کشورهای توسعه یافته چارچوبها و ساختارهای حزبی وجود دارد که طبق قانون اساسی احزاب مسئولیت برعهده میگیرند و دولت و مجلس تشکیل میدهند چنانچه ترکیه و پاکستان که در جوار ما قرار دارند، به این ترتیب عمل میکنند. در این کشورها حزب وجود دارد اما در کشور ما حزب به مثابه پوست چسبان نگاه میشود، آن وقت جریانهایی تحت عنوان جوانان انقلابی راه میافتند، آن مسیرها و جریانها را میسازند و در نبود و غیبت اصلاحطلبان و اعتدالیون آمدند و درو کردند، از طرفی گفته میشود اصولگرایان یکدست شدند، یکدستی کجاست؟ بین آنها رقابت افتاده و اختلاف بین چنارها و پاجوشها شکل گرفته است.
این چهره اصلاحطلب ادامه داد: در انتخابات مجلس دوازدهم مشارکت جدی رخ نداده و همان اتفاقی که در شورای دوم اسلامی شهر تهران صورت گرفت، درانتخابات مجلس دوازدهم تکرار شد، البته در انتخابات شورای دوم مردم به صحنه نیامدند اما این دفعه اجازه ندادند بخشهای سیاسی وارد انتخابات شوند، لذا خود به خود خلأ بازیگران رخ داد و در غیبت بازیگران اصلی سیاسی کشور، اینها توانستند با صد هزار رأی به مجلس بروند. تعجب میکنم مگر میشود در تهران که ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار رأیدهنده حضور دارند، فردی با ۵۰۰ هزار رأی نفر اول تهران شود، همین قالیباف در انتخابات قبل ۱ میلیون و ۲۰۰ رأی داشت حالا با داشتن ۴۰۰ هزار رأی می خواهد نماینده شهر تهران شود که حداقل در آن حدود ۴ میلیون دانشگاه رفته دارد و ۳۰۰ مرکز فرهنگی و هنری در آن وجود دارد. و یا در مجلس خبرگان هم وضعیت به همین ترتیب است، در هر صورت مرحوم هاشمی رفسنجانی ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار رأی در انتخابات داشت و در مجموع ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار رأی در صندوق مجلس خبرگان ریخته شد اما الان قمی با ۸۰۰ هزار رأی وارد مجلس خبرگان میشود.
میرلوحی با اشاره به پیام میزان مشارکت اظهار کرد: این میزان رأیآوری افراد و مشارکت پیامهای تلخ و نگرانکنندهای دارد. البته نتیجه مسیری که در نظر گرفته شده همین است. به عبارت دیگر براساس سازوکاری که نظارت استصوابی در نظر گرفته فقط همین پاجوشها میتوانند با ۱۰۰ هزار رأی بیایند. کسب ۲ میلیون رأی در تهران اقتضائات خود را دارد. این سایبریها که ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار رأی آوردند، از طرف خود همین افراد حمایت و پشتیبانی شدند، اینها بودند که بر چهره نیروهای اصلی و اصیل انقلاب، اطرافیان امام و استخوان خورد شدههای جنگ، دفاع و مبارزات چنگ میزدند و پنجه میکشیدند و هنرشان این بود اما این شتری بود که در خانه آنها خوابید. به اینها آموزش دادند که چگونه پنجه به صورت روسای جمهور قبلی، روسای سابق مجلس، مرحوم هاشمی، آقای خاتمی و میرحسین بکشند،لذا وقتی پنجه میکشند اطرافیان هم یاد میگیرند، ناخنهایشان آموزش میبیند و نمیشود گفت فقط به چهره آنها ناخن بکشد، در هر نهایت به چهره خودشان هم پنجه میکشند.
وی درباره اینکه نتیجه انتخابات نشان داد مردم به لیستهای اصولگرایان بیاعتنا بودند، ابراز کرد: مردم به انتخابات بیاعتنا بودند.وقتی در تهران ۲۰ درصد از ۶ میلیون در انتخابات شرکت میکند، به نظر بنده اینکه افراد به چه کسی رأی دادند یا ندادند قابل تحلیل نیست، فقط آنهایی آمدند که دوستانشان گفته بودند به چه کسی رأی بدهید، رأی دادند. کسب ۲۰۰ هزار رأی در تهران کاری ندارد کما اینکه در انتخابات شورای دوم اسلامی شهر تهران که بنده در وزارت کشور مسئولیت داشتم، رفتم بازدید کردم، هیچکس حتی مجریان و اعضای شعب کار رها کرده بودند و به خانه رفته بودند، هیچکسی مراجعه نمیکرد. در همان زمان بنده به شعبه مسجد طالقانی در خیابان مقدس اردبیلی رفتم و دیدم خبری نیست، گفتم مگر اینجا شعبه نیست؟ زمان برگشتن یک نفر را دیدم و پرسیدم آقا مگر اینجا صندوق نبود؟ گفت چرا، گفتم پس صندوق و مردم کجا هستند؟ گفت حوصله افراد سر رفت، صندوق را تحویل دادند، در همان انتخابات احمدینژاد و تیمش با ۷۰ هزار رأی به شورا شهر آمدند، در حال حاضر هم چنین اتفاقی افتاده است.
میرلوحی همچنین افزود: وقتی نتیجه انتخابات در تهرانی که پردیس و اسلامشهر را هم شامل میشود، این است، نشان میدهد مرم پای صندوق نیامدند و وقتی نیامدند، هر اتفاقی میافتد. لذا این عده با مختصر تلاشی توانستند این رأی را جمع کنند. مردم به خیلیها نه گفتند و به اصولگرایان هم نه گفتند. وقتی مانند سال ۹۶ میان اصلاحطلبان و اصولگرایان رقابت شکل گرفت و حتی صدا و سیما به آنها کمک میکرد فردی مانند رییسی ۱۶ میلیون رأی میآورد. نیامدن مردم پای صندوق رأی فقط به این دلیل لیست نداشتن اصلاحطلبان نیست، بلکه همه اقشار مشکل دارند و فضای اقتصادی و امنیت کشور حضور مردم را تحت تأثیر قرار داده است.
این چهره سیاسی اصلاحطلب با اشاره به آرای باطله تصریح کرد: چرا باید در یزد آرای باطله این مقدار سهم داشته باشد؟ البته فضای مقداری متفاوت است، امام جمعه مقداری با مردم رفت و آمد دارد، هچنین پزشکیان توانسته ارتباط خوبی با مردم برقرار کند اما گیلان شرایط به نحو دیگری رقم خورد.
میرلوحی در ارزیابی رأی ندادن خاتمی در انتخابات مجلس دوازدهم خاطرنشان کرد: خاتمی پارسال بعد از آن حوادث بیانیه صادر و نظرات خود را مطرح کرد، امسال هم در کنگره چند حزب اصلاحطلب دیدگاه و نظرات خود را مطرح کرد، از جمله وقتی راهبرد جبهه اصلاحات منتشر شد، خاتمی همان جا گفت که این راهبرد مناسب و خوبی است، در حقیقت او در جریان روند تصمیمات جبهه اصلاحات قرار داشت و تایید کرده بود، لذا رأی ندادن خاتمی قابل پیشبینی بود البته نگفته بود در نهایت چه تصمیمی دارد حتی در جلسهای که خدمت خاتمی بودیم و دوستان در مورد انتخابات از او پرسید، به شوخی عبور کرد اما در هر صورت این رفتار خاتمی قابل پیشبینی بود. بالاخره خاتمی معتقد است انتخابات که اساس و رکن کشور است و بر آرای عمومی تأکید دارد اما مدتهاست که انتخابات مسمایی است و چیزی از انتخابات رقابتی، آزاد و مشارکت حداکثری باقی نمانده است.
وی در پایان یادآور شد: نکته دیگر این است که مشارکت با حلوا حلوا شیرین نمیشود. مشارکت حداکثری اقتضائاتی دارد، امیدواریم این پیام دریافت شود که قبل از انتخابات ۱۴۰۴ مشخص شود، میخواهند چه اقدامی انجام دهند، در عمل و رفتار بازنگری میکنند و یا با همین روند ادامه میدهند.در حال حاضر قانون انتخابات بسیار عجیب و غریب شده و رقابت در انتخابات را محدود میکند و از طرفی عامل یکدستسازی و یکسانسازی شده است، همچنین عملاً وزارت کشور از تصمیمات اصلی حذف و تبدیل به تدارکاتچی شده و اراده شورای نگهبان در انتخابات تأثیرگذار است، در هر صورت این نهاد بود که صلاحیت روحانی را رد کرد. از طرف دیگر مجلس خبرگان رهبری همه اختیارات را به ۶ نفر فقیه شورای نگهبان داده است. در این دوره از انتخابات که محسن اسماعیلی حذف شد و همچنین یک نماینده زن در خبرگان وجود ندارد.