به گزارش مردم سالاری آنلاین، دبیرکل سابق مجمع جهانی اهل بیت با اشاره به انتخابات اسفندماه گفت: قطع رابطه، حضور نداشتن و مشارکت نکردن، از دست دادن حق خود انسان است. یعنی حقی که دین، شریعت، قانون و نظام به من داده است، از حق خودم استفاده نکنم. من باید از حق قانونی خودم استفاده کنم؛ اگر حق من توانست اکثریت را بیاورد، این طرف باید مورد توجه قرار گیرد اگر نه، طرف دیگر مورد توجه قرار میگیرد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن اختری در پی می آید:
با توجه به چارچوبی که رهبر معظم انقلاب درباره انتخابات تبیین کردند، ارزیابی شما از فضای انتخابات چیست؟
با تبریک و تهننیت چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (قدسالله نفسه الزکیه) رهبر فرزانه، عظیم و بینظیری که بزرگترین و ریشهدارترین انقلاب را در عصری که در آن زندگی میکنیم، ایجاد کردند. سالروز پیروزی انقلاب را بر همه مومنین، مسلمانان، آزادگان و علاقهمندان به حضرت امام تبریک و تهنیت عرض میکنم و امیدوارم این انقلاب به لطف خداوند متعال، به انقلاب جهانی حضرت امام زمان حضرت مهدی(عج) متصل گردد.
بر اساس آنچه که تاکنون دیده میشود، روز به روز اقبال به انتخابات در حال افزایش است. خصوصاً کاندیداهای مختلف و گوناگون از طیفها، گرایشها و مجموعههای مختلف کشور اقبال خیلی خوبی برای نامنویسی و کاندید شدن، نشان دادهاند.
در عین حال، مثل دورههای گذشته تعدادی از کاندیدها مورد موافقت نبوده است و تأیید نشدهاند اما مجموعۀ تأییدشدگان، مجموعه بسیار خوبی است. البته من از جزئیات مطلع نیستم، اما بر حسب گفتهها برای هر یک کرسی به طور نسبی در حدود چهل نفر برای رسیدن به کرسی مجلس شورای اسلامی، رقابت میکنند.
این اقبال در مجموع اقبال خوبی است و حرکتی که در میان گروهها از نظر حضور از خود نشان دادهاند، تا الان خوب بوده است. گرچه خب، در برخی از طیفها ممکن است نارضایتیهایی وجود داشته باشد و ناراحت باشند، اما در مجموع در هر انتخاباتی این گونه است؛ یک عده تأیید و عدهای رد صلاحیت میشوند و طرفداران تأیید نشده و کسانی که رد صلاحیت شدهاند به طور طبیعی نگران و ناراحت هستند و خوشحال نیستند اما بقیه مردم در پی این هستند که بتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند.
البته لازم است که همفکری، همافزایی و مشارکت عمومی در اصل مسأله تبلیغات انتخابات صورت گیرد. در عین حال که در تبلیغات انتخاباتْ مسائل اخلاقی، شرعی، عرفی و اجتماعی و احترام به یکدیگر و جایگاههای افراد باید رعایت شود، امیدواریم که نامزدها در کار تبلیغاتی بتوانند فعالیتهای خوبی داشته باشند و فعالیتها، سالم و بیانگر باشد.
همچنین بنده تقاضا میکنم که نامزدها در زمان تبلیغات، مسائلی که میخواهند مطرح کنند، توانمندیهایی را که بگویند و قولهایی که در میان مردم در کوچه و بازار و شهر و روستا اعلام کنند، توجه داشته باشند مطالب، وعدهها و قولهایی دهند که اولاً در توانشان باشد، و دوماً در توان دولت و نظام باشد تا بتوانند با توجه به شرائط محیط و اجتماعی به آنها عمل کنند و صرفاً مسائل و وعدههای نظری را به مردم نگویند. از طرف دیگر توقعات بیجا برای مردم ایجاد نکنند.
نامزدها باید با ارزیابیهای درست و اندیشههای نوین؛ راهکارهای مستقیم، آسان و عملیاتی برای وعدهها یا قولهای خود داشته باشند تا زمانی که پیروز شدند بتوانند آنچه وعده دادند را اجرا کنند.
به عقیده بنده در مجموع تا الان حرکت، حرکت خوبی است گرچه مردم نیاز به تبلیغ، ترویج، تشویق و ترغیب دارند. مردم باید بدانند کنار نشستن و بیتوجه بودن، احساس مسئولیت نکردن، وارد نشدن در میدان انتخابات و ورود نکردن به رأی دادن، راه صحیحی نیست. راه صحیح؛ حضور، انتخاب، رأی دادن و مشارکت کردن است.
اگر کاندیدای محبوب من احیاناً رأی نیاورد، باید بر اساس رأی اکثریت، نتیجه را بپذیرم. اگر نمایندهای انتخاب شد که مورد حمایت من نبود و رأی آورد، من باید از او پشتیبانی و حمایت کنم و اگر پیشنهادات و راهکارهایی به نظرم میرسد و درخواست هایی دارم، مثل بقیه به نمایندهای که انتخاب میشود ارائه دهم و از او پشتیبانی کنم.
بنابراین، قطع رابطه، حضور نداشتن و مشارکت نکردن، از دست دادن حق خود انسان است. یعنی حقی که دین، شریعت، قانون و نظام به من داده است، از حق خودم استفاده نکنم. من باید از حق قانونی خودم استفاده کنم؛ اگر حق من توانست اکثریت را بیاورد، این طرف باید مورد توجه قرار گیرد اگر نه، طرف دیگر مورد توجه قرار میگیرد.
شاهد بودیم که در مجلس اول حدود دویست روحانی برجسته حضور داشتند، اما تعداد آنان در دورههای اخیر کم شده است. حضرتعالی میزان نفوذ روحانیت در امور سیاسی امروز را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این مسئله معتقدم که ما نباید امروز را با دوره اول و مجلس، و سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس مقایسه کنیم. چون همانطور که میدانیم حرکت انقلاب به رهبری حضرت امام (قدسالله نفسه الزکیه) بود و حوزه علمیه، علما و مراجع در صدر حرکت بودند و پیشاپیش مردم حرکت میکردند.
مردم با هدایتها و رهنمودهای حضرت امام به صحنه آمدند، به شخصیتهای ارزنده و برازنده در دوره اول مجلس از فضلا، علما و کسانی که در انقلاب سالیان سال در زندان و تبعید بودند، توجه داشتند و بسیاری از مردم اغلب این شخصیتها را میشناختند. آنان به عنوان رهبران دینی در طول 15 سال در مناطق مختلف کشور فعالیت میکردند. همچنین بسیاری از شخصیتهایی که در دوره اول از تهران کاندید شدند و رأی آوردند، کسانی بودند که در حرکت انقلاب به خصوص در سالهای 57 و 56 در تظاهرات، مجالس و برنامههایی که برگزار میشد پیشرو بودند و مردم به اینها اطمینان داشتند، آنان را میشناختند، خوب انتخاب کردند و انتخاب درستی بود.
در دوران دفاع مقدس هم این گونه بود؛ بزرگانی بودند که در مناطق مختلف کشور در دفاع مقدس و حمایت از انقلاب و فعالیتها، پیشرو بودند، مسئولیت داشتند و کارها را انجام میدادند. به تدریج با توجه به افزایش جمعیت و حرکتهایی که به وجود آمد و برنامههایی که وجود داشت، بسیاری از شخصیتها و جوانان دیگر روی کار آمدند و رشد کردند . بسیاری از عزیزان، کسانی بودند که در نظام اسلامی و زیر دست علما و دانشمندان فداکاری که در دانشگاهها بودند، تربیت شدند، رشد کردند و به میدان آمدند. به صورت قهری امروز شخصیتهای بسیار زیادی مثل اساتید دانشگاه، دانشجویان، فعالان بخشهای مختلف اجتماعی، اداری، سیاسی، با توجه به گذشت 45 سال در جامعه رشد کردند، در میدان معروف شدند، کار کردند، و زحمت میکشند و فعالیت دارند.
از سوی دیگر، بسیاری از علما در حوزههای علمیه مشغول فعالیتهای علمی هستند. لذا کمتر به میان جامعه آمدند تا برای به دست گرفتن مسئولیت یا انتخاب شدن، اعلام موجودیت کنند. لذا به صورت قهری امروز با پیروزی انقلاب، این تفاوتها را دارد و باید به آن توجه کنیم.
در عین حال، عقیده من این است که کاندیدهای روحانیون الان کمتر از آن زمان است و چون کمتر هستند، کمتر هم رأی میآورند. امروزه شاهدیم شخصیتهایی که در مجلس یا جاهای دیگر عهدهدار مسئولیت هستند، اکثراً افراد ارزشی، کارکرده، زحمتکش و دلسوز هستند.
البته شناخت مردم از شخصیتهایی که خودشان را کاندیدا میکنند، بر اساس معیارهایی که در مناطق مختلف از نظر خانوادگی، محلی و منطقهای وجود دارد، با هم متفاوت است. لذا من خیلی معتقد نیستم که این نقص بسیار بزرگی است. باید روحانیون خودشان را کاندید کنند، وارد میدان شوند، افراد جوان بیایند و مردم از وجود روحانیون استفاده کنند.
حقیقتاً روحانیون از نظر اخلاقی، دینی و عملیاتی نشان دادهاند که در مجموع، مجموعۀ سالم، خوب، فعال و انقلابی بودهاند. جناب آقای دکتر ولایتی که هفده سال وزارت خارجه را عهدهدار بود، از روحانیونی که به عنوان سفیر انتخاب کرد الان هم راضی است. ایشان میگفت: روحانیون افراد شایستهای بودند، خوب کار کردند، سالم بودند و مشکلی در کار دیپلماسی و عمومیشان نداشتند.
لذا این مسئلۀ مهمی است که مردم باید توجه داشته باشند که روحانیون دلسوز، علاقهمند و خدمتگزار هستند و اگر امری به آنان واگذار شود، مسئولیت را دلسوزانه عهدهدار میشوند. اگر هم به روحانیت مسئولیتی واگذار نشد، با مردم در مسیر همراه هستند.
برخی معتقدند اقبال مردم به روحانیت در امور سیاسی کم شده است.
من چنین برداشتی ندارم و معتقدم که مردم با روحانیونی که آشنا هستند آنان را از نزدیک میشناسند، اقبال بیشتری دارند.
البته تبلیغات مسموم در همه جا وجود دارد، و ممکن است برخی تحت تأثیر تبلیغات مسموم قرار گیرند، اما میبینیم که روحانیون در هر کجا که پیشقدم هستند، اکثریت مردم باایمان و علاقه و عشق بیشتری به آن سو حرکت میکنند.
رهبر معظم انقلاب در دو مرحله بر مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت انتخابات تأکید کردند، اما امروزه ما با برخوردهای حذفی روبرو هستیم. شما با نظارت استصوابی و برخوردهای شورای نگهبان و حذف یکسری افراد موافق هستید یا نه؟
من معتقدم که نه تنها در نظام جمهوری اسلامی بلکه در بسیاری از نظامهای دیگر و همه کشورها بر اساس قوانین و شرائط خودشان، در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس معیارها و نظارتهایی وجود دارد. برای نمونه در برخی کشورها که احزاب و تشکلها وجود دارند میگویند، شخصی که انتخاب میشود، حتماً باید نمایندگی تشکل یا مجموعهای را داشته باشد. آنها شرط میکنند که این مجموعه باید حدأقل چند هزار نفر عضو داشته باشد تا بتواند یک نماینده را معرفی کند. اینگونه نیست که هر کس راه افتاد بگوید من بروم و خودم را کاندیدا کنم یا انتخاب شوم، یا اساساً بر اساس معیارهایی که وجود دارد نمیتواند کاندید شود یا اگر کاندید شود رأی نمیآورد؛ در همه جا این معیارها وجود دارد.
لذا بر اساس نظاممندی که در قانون وجود دارد باید معیارها مورد توجه قرار گیرد. ما همه میدانیم که شورای نگهبان یکی از ارگانها و نهادهای قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی است که نظام به او تکیه کرده و پشتیبان نظام، امام و رهبری بوده است. حضرت آیتالله جنتی حفظهالله کسی است که از زمان امام انتخاب شده است، حضرت امام این مسئولیت را در اولین مرحله به دوش ایشان گذاشتند و ایشان با شخصیتهای دیگری از فقها و حقوقدانها بودهاند.
در مسیر بررسی و ارزیابی افراد، قضایایی در اجتماع و جامعه وجود دارد، موضعگیریها وجود دارد که بر اساس معیارهای خودشان بیان میکنند. ممکن است من اقدامی کنم و آنها بگویند که این با معیارهای ما جور در نمیآید. حتی مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای دامظلّه در بیانات انتخاباتی قبلی خودشان اشاره کردند که بالاخره میگوییم اینکه کسی شناخته شد به اینکه به ارزشهای اسلامی پایبند است یا نیست، یا چطور است.
در مورد خود عنوانهایی که انتخاب میشود نظر آقا این است که در اینها بیشتر توجه شود. اگر بنا به رأی من باشد شاید بگویم که باید به بعضی از نگاهها در جامعه توجه شود، بزرگمنشیهایی رعایت شود، حد و حدودی را برای کلیه افراد در هر شأن و شئونی مراعات شود. نمایندگی مجلس یک جور است، ریاست جمهوری یک جور است و خبرگان یک جور است؛ یا مثلاً در شورای شهر. در هر کجا معیارهایی وجود دارد که باید روی آن بهتر دقت شود.
با ایمانی که به حضرت امام و مقام معظم رهبری دارم عرض میکنم که اعضای شورای نگهبان از نظر دینی، سیاسی و تشخیص، افراد درست و سالمی هستند. البته ممکن است کسی اشتباهی داشته باشد، اما بالاخره اینها افراد مورد اعتماد نظام و مقام معظم رهبری هستند. اگر احیاناً رأیی دادند و من نپسندیدم، باید تحمل کنم. اگر اعتراضی دارم از نظر قانونی با استدلال و ادلّه، نامه بنویسم و اعتراض خودم را اعلام کنم. هر کس حق دارد از شخصیت و جایگاه خودش دفاع کند؛ یا آنها قانع میشوند و اگر قانع نشدند تشخیص متعلق به آنهاست. وقتی ما یک قاضی را برای قضاوت میپسندیم، در نهایت باید داوری وی را بپذیریم.
البته قبل از حکم، اگر بتوانیم با ادله، رأی و نظر خودمان را به کرسی بنشانیم و قاضی را قانع کنیم، این کار را باید انجام دهیم؛ اگر نتوانستیم در نهایت ما باید نتیجه را بپذیریم و در مقابل نتیجه، بیش از حدی که قانون تعیین کرده است، اعتراض نداشته باشیم.
با توجه به اینکه آقای دکتر حسن روحانی قبل و بعد از انقلاب خدمات زیادی به کشور کرده است، نظر شما درباره برخوردی که با ایشان شد، چیست؟
درباره شخص، نباید صحبت کرد.
این سؤال بخش مهمی از جامعه امروز است.
میدانم، به خاطر رفاقت و دوستی که داریم و مسائل دیگر اجتماعی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم. نظر کلی من این است که اگر شورای نگهبان درباره هر شخصیتی اظهار نظری کرد که با نظر وی موافقت ندارد، او باید اعتراض کند و ادله خودش را بیاورد، ببیند که آنها چه گفته اند تا پاسخ آنها را بدهد. آنها هم در این مسائل، باید در حدی که خود قانون مشخص کرده است، دقت کنند و توجه داشته باشند. باید هر دو طرف به آنچه که مورد رضایت خداوند متعال است و باید هر کسی در پیشگاه خداوند دلیل و حجت داشته باشد، توجه کند.
برخورد با آقای دکتر حسن روحانی چه قدر میتواند بر میزان مشارکت تأثیر بگذارد؟
الان من نمیتوانم درباره این موضوع نظر خاصی بدهم. باید قضایا مقداری پیش برود و مسائل دیگری روشنتر شود.
حضرتعالی خبر دارید آیا کسانی در این زمینه برای تأیید مجدد ایشان رایزنی میکنند یا نه؟
من خبر خاصی نگرفتم و اطلاع خاصی ندارم.
دوستان دیگری هم رد صلاحیت شدند. باید با ادلهای که وجود دارد، به نقاط ضعف پاسخ داده شود. خوب است برخی بتوانند پادرمیانی و صحبت کنند شاید باز هم راههایی وجود داشته باشد.
تأیید چنین افراد و برگشت آنها به گردونه انتخابات چه قدر میتواند در داغ کردن تنور انتخابات تأثیر داشته باشد؟
قطعاً هر مقدار که بتوانیم شخصیتها را در جامعه مورد عنایت و توجه قرار دهیم، آنها را حفظ کنیم، شئونِ جهات مختلف قانونی رعایت شود، مقامات مورد توجه مردم محترم شوند و از نظر جایگاه حکومتی، حاکمیتی، مرجعیتی و ولایت فقیه به این مسائل توجه داشته باشیم، بیش از پیش میتواند در گرم کردن و شور و هیجان انتخابات تأثیر داشته باشد.
حضرتعالی میتوانید بین عملکرد شورای نگهبان فعلی با شورای نگهبان دوران حضرت امام تفاوتی قائل شوید؟
من الان درباره این موضوع فکر نکردم که بخواهم جواب بدهم. درباره تفاوت، موقعیت نظامِ آن روز و امروز با هم دیگر یکسان نیست.
در مجلس اول و دوم که نظارت استصوابی نبود، افکار و شخصیتهای گوناگون با سلائق مختلف و حدود دویست روحانی حضور داشتند و مجلس موفقی بود.
شرائط اجتماعی و عمومی که در آن روز بوده، با شرائط امروز قابل مقایسه نیست. فضای خاص ابتدای پیروزی انقلاب، حضور جهات مختلف، مسئله تجاوز صدام جنایتکار و جنگ تحمیلی، شرائط را متفاوت میکند.
چون شما از جوانی با آقای روحانی رفیق بودید و ارتباط داشتید، ایشان را در مجموع چگونه شخصیتی میبینید؟
من ایشان را یک انسان متفکر، دانشمند، ارزشی و در خط ولایت فقیه، امام و مقام معظم رهبری میدانم.
چه توصیهای به شورای نگهبان و نهادهای ذیربط و مسئول دارید که نسبت به این قضیه یا تجدید نظر کنند یا رویه را به گونهای ترسیم کنند تا فضا برای مشارکت بیشتر باز شود؟
البته من در جایگاهی نیستم که به آنها توصیه کنم؛ آنها به توصیههای مقام معظم رهبری توجه داشته باشند. اعضای شورای نگهبان هر مقدار بتوانند با حجج شرعی و باورهایی که دارند از نظام کمک و پشتیبانی کنند، بعضی مشکلات و معضلات را بتوانند رفع و برطرف کنند و زمینه مشارکت را بیشتر کنند، قطعاً به سود نظام و تقویت نظام جمهوری اسلامی خواهد انجامید.