به گزارش مردم سالاری آنلاین، مهاجرت نیروهای متخصص از ایران آنقدری شده که سببساز نگرانی شود، نیروهای متخصصی که در همین کشور آموزش میبینند اما زمان بهرهبرداری که میرسد مهاجر میشوند و از ایران میروند، برخی هم خیلی قبلتر از آنکه فارغالتحصیل شوند بهفکر مهاجرت هستند، بهگفته علی جعفریان رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران: «دانشجوی سال اول پزشکی بهفکر مهاجرت است.» حالا با همین موضوع نشستی با عنوان «آسیب شناسی مهاجرت نخبگان» در خانه اندیشمندان علوم انسانی ایران برگزار شد. محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه، یکی از سخنرانان این نشست بود، او مهاجرت نخبگان را از سه زاویه زمامداران، مردم، و وضعیتی تحت عنوان ناامیدی بررسی کرد.
ظریف در ابتدای سخنان خود با اشاره به فراموش شدن نگاه «انسان محور» توسط زمامداران گفت: «مشکل عمده به نگرش ما برمیگردد که مزیت نسبی ایران و انقلاب اسلامی را فدای حوزههایی کردیم که در آنها مزیت نداریم، مهمترین مزیت نسبی ما مردم هستند و نگاه انسان محوری که باعث شد در ابتدای انقلاب نفوذ گستردهای هم در داخل کشور و هم در جهان داشته باشیم، اما به دلایلی نگاه ما از توانمندی نرمافزاری به توانمندیهای سختافزاری منحرف شد، درحالیکه علاوه بر توسعه، توانمندی و بازدارندگی انسان محور است و ابزار محور نیست.»
او ادامه داد: «کسیکه جنگ را مقاوت کرد، کسیکه در برابر تحریم مقاومت میکند، کسیکه باعث شد جنگ سال ۲۰۰۲ به ایران نیاید و به عراق برود، کسیکه باعث شد در سال ۲۰۰۸ فوردو را نزنند (حمله نظامی) مردم بودند، و هرچه ما از این مردم دور شدیم توانمندی و جذابیتمان برای مردم کمتر شد. لذا جاذبهای نیست که مردم را نگه دارد و جذب کند، این مشکل مربوط به سامانه زمامداری است که به مهاجرت نخبگان میانجامد.»
محمدجواد ظریف در بخش دوم سخنان خود به بازتولید نا امیدی در جامعه اشاره کرد و آن را یکی از دلایل مهاجرت نخبگان دانست، او گفت: «مشکل دوم در افزایش مهاجرت بین سامانه زمامداری و مردم وجود دارد، که آن امید به آینده است، هرکسی که میخواهد مهاجرت کند نگران آینده است، جوان برای آینده خودش نگران است و افراد میانسال برای آینده فرزندانشان نگران هستند، لذا امید به آینده ارتباط بسیار مستقیمی با مهاجرت دارد.»
ظریف ادامه داد: «مهاجرت معکوس نخبگان در سالهای ۹۴-۹۵ در حال شکلگیری بود، برای اینکه امید ایجاد شده بود، همان امید بود که میزان تورم را پایین آورد وگرنه اتفاق اقتصادی نیفتاده بود، متاسفانه خودمان امید را نابود کردیم، چون امید مانند عزت تا حد زیادی برساخته است دستگاه تبلیغاتی میتواند امید و عزت را برسازی کند، اما ما متاسفانه با یک سیاست منسجم ناامیدی و ذلت را در این کشور برسازی کردیم.»
وزیر سابق امور خارجه با ذکر یک خاطره بیان کرد: «من درکربلا بودم یک برادر جانباز حزبالله لبنان به من گفت که شما برای اسلام و تشیع عزت آفریدی، در همان کربلا یک آقای روحانی به من گفت خدا ذلیلت کند که ما را ذلیل کردی، چطور میشود که یک مجاهد لبنانی فکر میکند که ما عزت آفریدیم اما یک روحانی ایرانی فکر میکند که ما ذلت آفریدیم؟ او پای تلویزیون لبنان نشسته و واقعیتها را دیده اما این روحانی ایرانی پای صدا و سیما نشسته که یک بمباران ذلت آفرین است. آقای اوباما گفت «اگر میتوانستم یک پیچ و مهر از برنامه هستهای ایران باقی نمیگذاشتم ولی نمیتوانم.»، اما تلویزیون ایران قسمت «ولی نمیتوانم» را منتشر نمیکند، یعنی بهجای اینکه از حرف اوباما عزت و امید برسازی کند، ذلت و ناامیدی برسازی میکند، در این وضعیت جوان ما چهکار کند؟ نتیجهاش این میشود که جوان ]از کشور[ میرود.»
وزیر امور خارجه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به اشاره به سهم رمدم در افزایش مهاجرت گفت: «آنچه که از جانب مردم به مهاجرت میانجامد آرزومندی است، یعنی فاصله بین آرزوها و واقعیتها، کسانی که مهاجرت میکنند عموما نمیدانند آن طرف چه خبر است بلکه فقط آرزوهایی دارند، من راجع به کسانیکه ناگزیر به مهاجرت هستند صحبت نمیکنم، صحبت من درباره گروهی است که براساس آرزومندی مهاجرت میکنند.»
او ادامه داد: «این مشکل از زمان صفویه در جامعه ایرانی بوده است، یعنی سیاست و برنامهریزی براساس آرزویهای ما است، یک بار یکی از اساتید اقتصاد به من گفت تمام برنامههای توسعه ما از زمان پهلوی تا کنون براساس آرزو بوده نه واقعیت، ما آرزو میکنیم که خارج برویم وضعمان بهتر میشود اما در بسیاری از موارد بهتر نمیشود، به عنوان کسیکه بیش از ۳۰ سال در خارج از کشور بودهام بگویم که جز معدودی زندگی بسیار معمولی دارند که با همان زندگی در ایران راضی نمیشدند.»
محمد جواد ظریف برای جمع بندی بخش اول صحبتهایش گفت: «فاصله گرفتن از انسان به عنوان اهرم قدرت، ایجاد ناامیدی، و برنامه ریزی براساس آرزو را دلایل اصلی مهاجرت میدانم.»
بخش دوم صحبتهای وزیر سابق امور خارجه کشورمان درباره مهاجرت به ایرانیهای هجرت کرده و مهاجران خارج از کشور معطوف شد، ظریف گفت: «مهاجرت یک واقعیت تلخ است، اما نگاه ما به جهان تهدید محور است، نگاه ما به محیط همسایگی هم تهدید محور است، چرا من گفتم میدان به دیپلماسی غلبه میکند؟ برای اینکه تهدید بر فرصت غلبه میکند. نگاه تهدید محور نمیتواند مبنای توسعه باشد، ما به مهاجرت هم به عنوان تهدید نگاه میکنیم درحالیکه ایرانی خارج از کشور برای ما یک فرصت است نه یک تهدید، نخبه ما در خارج از کشور برای ایران یک فرصت است نه یک تهدید، ما باید زمینه را برای جذب فرصتها فراهم کنیم.»
او ادامه داد: «به هر دلیلی یک نفر از ایران مهاجرت کرده است، باید نگرش را عوض کنیم که کسیکه از ایران رفت و مهاجر شد دشمن ما نیست، کسیکه خارج نشین شد همانقدر که من ایران را دوست دارم او هم ایران را دوست دارد، همانقدر که من نکران آینده ایران هستم او هم نگران آینده ایران است، همانقدر که من نگران اسم خلیج فارس هستم او هم نگران اسم خلیج فارس است، همانقدر که من از تحریم بدم میآید او هم بدش میآید. چهار نفر که خارج از کشور برای منافع شخصی خودشان دکان باز کردهاند ما را به اشتباه نیندازند که تمام جامعه ایرانی خارج از کشور مثل آنها هستند، جامعه ایرانی خارج از کشور وطن پرست است، عرق ملی دارد و دنبال آبادانی کشورش است.»
او بیان کرد: «چرا ایرانی خارج از کشور نباید احساس کند که راحت میتواند به کشورش بیاید، چرا نباید احساس کند که هر زمان که خواست میتواند به ایران بیاید و در دانشگاه تدریس کند و بعد هم از ایران خارج شود، چرا احساس آرامش را برای ایرانی خارج از کشور فراهم نمیکنیم؟ چرا ایرانی خارج از کشور نباید احساس کند وقتی به سفارت و سرکنسولگری ایران میرود به خانه خودش رفته است؟ من همیشه به ایرانیهای خارج از کشور میگفتم اینجا (سفارت) برای شماست ما مستاجر هستیم.»
ظریف در پایان گفت: «حال که واقعیت مهاجرت کردن از ایران وجود دارد، اما حداقل با تغییر نگرش نسبت به کسانیکه مهاجرت کردند بهترین رفتار را داشته باشیم، ایرانی خارج از کشور را از خودمان بدانیم، او را فرصت بدانیم، ایرانی هرجا که هست پایه قدرت ملی ما است، بپذیریم که بزرگترین منبع قدرت برای ایران، ایرانی است، بزرگترین بازدارنده در مقابل تهدیدها ایرانی داخل کشور و خارج از کشور است.»