۰
شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۴۰

عطریانفر: رئیسی با کدام پشتوانه سیاسی از کدام حزب به قدرت رسیده؟

عطریانفر گفت: ما مجالس متعدد و روسای جمهوری مختلفی در این کشور داشتیم که پس از پایان انتخابات از نهادهای پشتیبان خود که احزاب بودند یک رابطه منطقی نداشتند. امروز فرض کنید آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهوری ایران با کدام پشتوانه سیاسی از کدام حزب به قدرت رسیده است که در برابر او پاسخگو باشد و ما بتوانیم یقه آن حزب پشتیبان را بگیریم. حتی ممکن است چنین نیز باشد.
عطریانفر: رئیسی با کدام پشتوانه سیاسی از کدام حزب به قدرت رسیده؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین،محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و محمدسعید احدیان، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت، در گفتگویی به بیان نکاتی درباره مشارکت در انتخابات پیش رو، مسئله ردصلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان، ارائه لیست در انتخابات و تغییر غلامحسین کرباسچی پرداختند.

در این مناظره محمد عطریانفر، درباره اقدامات موثر برای افزایش مشارکت در انتخابات گفت: هنگامی که سخن از مشارکت مردم به میان می‌آید، مردم به دو شکل می‌توانند در یک امر مشارکت کنند؛ یا این مشارکت یک مشارکت اکراه آمیز است که بسیاری از کشورها مردم خود را ذیل یک رفتار تحکم آمیز به صحنه آورده و از آن‌ها دعوت می‌کنند و یا فضایی را با رعب و وحشت ایجاد می‌کنند تا در رابطه با منافع خود قرار بدهند و رفتار منطقی‌تر و صحیح‌تر این است که مردم از سر میل، شوق شخصی و اراده در یک امر شرکت داشته و مشارکت خود را به این شکل تعریف کنند.وی گفت: مهم‌ترین رکنی که می‌توانیم در امر مشارکت مردم به آن تاکید کنیم این است که مردم از این حس مشارکت تاثیر طبیعی خود را حس کنند. به این معنا که وقتی یک فرد یا شهروند ایرانی می‌خواهد در سرنوشت خود مشارکت کند، در انتخاباتی شرکت کند و در مقام تعیین نمایندگانی برای نهاد قانونگذاری کشور قرار بگیرد، خود را ذی‌نفع تعریف کند.

اهم اظهارات وی را در ادامه می خوانید؛

* فکر می‌کنم امر انتخابات و کارآمدی نظام سیاسی ایران دچار یک گرفتاری و رنج تاریخی است و در ادامه این رنج تاریخی، مصیبت‌ها و عوارض زمانی را هم می‌توان مورد توجه قرار داد. اما در بحث گرفتاری تاریخی که در امر انتخابات داریم، حس من این است که امر کارآمدی نظام و تاسیس دولت‌ها برای ارائه خدمات کافی که کارآمدی را رقم می‌زند با مقوله و موضوعی به نام نهاد انتخابات دچار یک گسست بوده و این گسست ناشی از یک فقر قانونی است که ان‌شاءالله باید این فقر را با همت مجلس آینده مرتفع کنیم.

* در مدت باقی‌مانده نمی‌توان کاری انجام داد. حداقل کاری که می‌توان انجام داد این است که اگر بخواهیم از مطالعه تاریخی و آسیب شناسی گذر کنیم که حتماً دردی از دردهای ما را حداقل در مقطع فعلی دوا نمی‌کند. رهبری چهار محور را در بحث انتخابات مطرح کردند که اولاً، این از آسیب‌های نظام سیاسی ایران است که ظاهراً همه دست‌اندرکاران منتظر این هستند که رهبری چه می‌گوید و سپس او را تعقیب کنند. اگرچه این امر مشروع و ارزشمندی است ولی آیا واقعیت این است که نخبگان سیاسی و دولتمردان ما باید همچنان منتظر این باشند که یک بزرگتر حرف بزند!؟ پس تکالیف خود آن‌ها چه می‌شود.

* ما یک تذکری داشتیم که به دنبال احیا شدن رقابت و کمک آن به مشارکت هستیم. مقامات اجرایی، نهادهای موثر و قانونی انتخابات همچون شورای نگهبان، دستگاه‌های دولتی و مجلس که با توجه به قانونی که اخیراً گذراند و بحث پیش ثبت نام را مطرح کرد که به عنوان یک عامل منفی از آن نام می‌بریم؛ سیاستی را در پیش گرفتند تا فرصتی داده شود که احزاب بتوانند نیروهای موثر خود که تعلق خاطر دارند به عرصه وارد انتخابات کنند تا انتخابات را کمی گرم‌تر کنند، اما این اتفاق صورت نگرفت.

* ما مجالس متعدد و روسای جمهوری مختلفی در این کشور داشتیم که پس از پایان انتخابات از نهادهای پشتیبان خود که احزاب بودند یک رابطه منطقی نداشتند. امروز فرض کنید آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهوری ایران با کدام پشتوانه سیاسی از کدام حزب به قدرت رسیده است که در برابر او پاسخگو باشد و ما بتوانیم یقه آن حزب پشتیبان را بگیریم. حتی ممکن است چنین نیز باشد.

* در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی جریانات اصلاح طلب مجلسی را به نام مجلس ششم تشکیل دادند که به اعتراف شخص آقای خاتمی گفت که ما همدلی و توفیقی که در مجلس پنجم داشتیم را در مجلس ششم نداشتیم. این گسست‌ها را باید در این مقاطع نشان دهیم فارغ از اینکه مجلس ششم حامی آقای خاتمی بود یا نه.

* تصور می‌کنید که افرادی (در انتخابات از اصلاحات) وجود دارند بله من هم استقبال می‌کنم ما اعلام نظر کردیم که اگر نتیجه انتخاباتی که از پالایشگاه تصفیه شورای نگهبان و هیئت‌های نظارت خارج می‌شود، به گونه‌ای باشد که بتوانیم در حد ۶۰ تا ۷۰ درصد در حوزه‌های انتخابیه نامزدی داشته باشیم که بتوانیم از آنها حمایت کنیم و پشتیبان آنها باشیم؛ مگر دیوانه‌ایم که دست روی دست بگذاریم و مشارکت جدی انجام ندهیم. حتماً مشارکت خواهیم داشت چون این میدان قدرت سیاسی است، پذیرش مسئولیت‌های سیاسی برای ما حسن است. اگر ما از صحنه سیاست خارج بشویم آورده‌ای نخواهیم داشت و عملاً خود را از میدان رقابت‌ها خارج کرده‌ایم. این یک موضوع غلط است و هیچ‌کس آن را نمی‌پذیرد.

* صریحاً به شما عرض می‌کنم که تغییر جناب آقای کرباسچی بر اساس خواست خود ایشان بوده است آقای کرباسچی بیش از ۲۰ سال دبیرکل حزب کارگزاران بوده و هر دوره بر ایشان تحمیل می‌شد که دبیرکل باشند. پس از تغییر آقای کرباسچی نیز فردی با ادبیات سیاسی متفاوت نیامده که؛ فردی مانند حسین مرعشی که در گذشته نیز قائم مقام شخص آقای کرباسچی در حزب بوده و سیاست‌ها و دیدگاه‌های مشترک داشته‌اند دبیر کل حزب شده است.

* اخیراً یکی از حضرات مسئولان گفته تعداد ۳۰ درصد از افرادی که ثبت نام کرده‌اند فرصت نکرده‌ایم که صلاحیت آن‌ها را بررسی کنیم. با کدام مجوز شرعی و قانونی یک مسئول حق بیان چنین مطلبی را دارد؟ همان مصیبتی است که ما پیدا می‌کنیم و حق طبیعی و ذاتی یک شهروند را در امر نامزدی انتخابات سلب می‌کنیم و می‌گیریم.

* اگر میان افراد تایید صلاحیت شده افراد همفکر خود را پیدا کنیم حتماً جزو ضرورت‌های بررسی ماست که از آن‌ها حمایت کنیم و موفق شوند.

کرباسچی تغییر کرد چون روی مشارکت در انتخابات تاکید داشت

همچنین محمدسعید احدیان، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت، در هم در مناظره با عطریانفر، درباره اقدامات موثر برای افزایش مشارکت در انتخابات گفت: اگر از نگاه علوم سیاسی به قضیه مشارکت نگاه کنیم، مشارکت دو عامل مهم دارد. ابتدا؛ احساس کارآمدی است و سپس، مشارکت، فعالیت و رقابت سیاسی است. این موضوع جدی است که در راهبردهایی که رهبر انقلاب ابتدای امسال به آن اشاره کردند و کاملاً در آن مشهود بود.

وی ادامه داد: در جلسه‌ای که احزاب با آقای رئیس جمهور داشتند برای من جالب بود که دو یا سه نفر از دبیران یا چهره‌های سیاسی جریان اصلاحات هم به این امر مهم تاکید داشتند، آقای نوبخت یک نظرسنجی را از ایسپا ذکر کرد که حدود ۵۰ درصد مسئله مشارکت آن‌ها وابسته به موضوعات اقتصادی است. این یک اعتراف است چون جریان اصلاحات که معمولاً تمرکز خود را بر رقابت می‌گذارد، صادقانه این بحث را مطرح می‌کند و حوزه اقتصاد را محور قرار می‌دهد. همچنین؛ آقای ربیعی شبیه این موضوعات را اشاره و نکات و پیشنهادات عملی و عینی را هم مطرح کرد.

اهم اظهارات وی را در ادامه می خوانید؛

* ما باید احزاب لیست‌دهنده را پاسخگو کنیم یعنی اگر حزب به مفهوم خودش مشخص شد که یک لیست مشخص را معرفی کرده است، باید بداند که در قبال رای‌اش برای ۴ سال بعد در انتخابات شورای شهر پاسخگو باشد و اگر بداند که باید پاسخگو باشد مجبور می‌شود تا بهترین‌ها را انتخاب کند و مجبور می‌شود تا شرکت سهامی ایجاد نکند چون از شرکت سهامی کارآمدی حاصل نمی‌شود. چرا که کارآمدی مبتنی بر انتخاب افراد شایسته و شایسته سالاری است. یعنی همان راه و روشی که احزاب در دنیا انجام می‌دهند.

* فکر می‌کنم بهتر است به جای اینکه ما از رای لیستی فرار کنیم از حامیان لیست‌ها سوال کنیم که شعارها و برنامه‌هایشان چیست و خواسته‌های خودمان را از ائتلاف‌ها مطالبه کنیم. این موضوع می‌تواند مقدمه فعالیت احزاب را فراهم کند. البته اگر موضوع انتخابات تناسبی تصویب میشد- که بعید می‌دانم مجلس دیگری پیدا شود و به این سادگی رای جدی بر خلاف منافع خود بدهد -این موضوع نیز می‌تواند حل شود.

* مسئله این بود که دو طیف داخل جریان اصلاحات از پیش که آقای عطریانفر هم به یکی از این جناح نزدیک است و طیف دیگر تصمیم خود را گرفته بودند. حتی خود کارگزاران آقای کرباسچی در دو انتخابات شرکت کرد و سپس تغییر کرد و به جایش کسی دیگری را انتخاب کردند. این یک برداشت سیاسی بود. البته شاید دقیق نباشد چون ما از اطلاعات ریز داخل حزب کارگزاران با خبر نیستیم ولی فهم سیاسی ما این بود چون آقای کرباسچی روی مشارکت در انتخابات تاکید داشت دچار تغییر شد و فرد دیگری به دبیر کلی حزب کارگزاران سازندگی منصوب شد. اما در جریان جبهه اصلاحات واضح بود و هنوز هم آن‌ها حرفی از مشارکت نمی‌زنند.

* پیشنهاد مشخص من این است که اسامی مدنظر اصلاح‌طلبان مشخص شود که آن‌ها می‌خواهند با این تعداد از افراد جبهه اصلاحات در انتخابات مشارکت کنند ولی رد صلاحیت شدند، شورای نگهبان درخصوص آن‌ها یک بررسی مجدد انجام دهد و اگر درباره آن‌ها خطا شده بود و اگر هم دلایل مشخص برای رد صلاحیت ‌آن‌ها وجود دارد طبق قانون جدید این دلایل را اعلام کند.

* نظام چه وقت می‌تواند به این حزب برای چنین کاری اعتماد کند؟ وقتی که پاسخ درست داده باشد. نه اینکه انتخابات ریاست جمهوری که در ۷۶، فضا را باز کردید؛ مجلس ششم نیز شکل گرفته بود؛ در چنین فضایی او یکپارچه می‌ایستد و تحصن می‌کند. نه اینکه تعدادی از نمایندگانش اشتباهی کردند و یا مصوبه اشتباه داشته است، تحصن می‌کند و یک عده وزیر و استاندار را هم تحریک می‌کند که بایستند و بگویند انتخابات برگزار نمی‌کنیم و استعفا می‌دهیم. این یک پدیده و اتفاق ساده نیست که بگوییم از حافظه تاریخی کسانی که می‌خواهند برای چگونگی همکاری با احزاب تصمیم گیری کنند به این سادگی پاک شود. اما آیا پس از آن اتفاقات فرصت داده نشد؟ داده شد.

* در انتخابات ۸۸ چه اتفاقی افتاد بالاخره جریان اصلاحات آمد و گفت که رای ما رفت و تقلب شد اما بعدها گفتند که تدلیس انتخابات و... با همین حرف ها یعنی رای ما گم شده و شمرده نشده یا ما رای دادیم شما درست نشمرده‌اید مردم را وارد صحنه کرده و مدت‌ها معطلشان کردند و تا امروز نیز آن را نپذیرفتند که آن رای واقعاً صحیح بود و اشتباه کرده‌اند. آیا می‌شود این را از حافظه تاریخی حاکمیت که می‌خواهد تصمیم گیری کند و تایید صلاحیت را به حزب واگذار کند پاک کرد؟ پس نمی‌توان گفت مسئله حزب این است که حرمت آن توسط حاکمیت حفظ نشده است.

* اگر که می‌گویید امیدواریم باشد پس اطلاعات شما کافی نیست لذا چرا می‌گویید که نامزد ندارید؟ اگر می‌گویید که امیدواریم باشد یعنی اطلاعات کافی ندارید. اگر هم که نامزدهای شما تایید شده‌اند که تصحیح بفرمایید تا خیالمان راحت شود. اگر نه که مطمئن هستید که نیست -که اکنون با شک گفتید- لیست آن‌ها را بدهید و بگویید که این ۲۰۰ نفر نامزدهای ما هستند و منتظر بودیم که صلاحیت آن‌ها تایید شود اما این اتفاق رخ نداد.

* دو حالت پیش می‌آید یا شورای نگهبان خطا کرده و مجدداً در شورای نگهبان بررسی می‌شود این افراد را از میان چند هزار نفر به طور ویژه‌تر بررسی و تعیین تکلیف می‌کند. یا مسائل غیر سیاسی داشتند و توقع نداشته باشید که شورای نگهبان کسی که مسئله مالی، اخلاقی و یا امنیتی دارد را تایید کند.

کد مطلب: 209842
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *