شورای وحدت یکی از طیفهای مهم در جریان اصولگرایی است که بخش مهمی از این جریان را نمایندگی میکند، زمان زیادی هم تا انتخابات مجلس دوازدهم باقی نمانده است. در این مدت باقیمانده نقش گروهها و احزاب سیاسی برای برگزاری رقابتی و پرشور انتخابات اسفند امسال چیست؟
فضای انتخابات مجلس دوازدهم با دقت و حساسیت از سوی جریانات مختلف رصد میشود. دلیل اول این رصد نتیجه دو انتخابات گذشته و میزان مشارکت مردم زیر ۵۰ درصد است. دیگر دلیل این رصد هم تحلیل راهبرد دشمن در برخورد با انقلاب اسلامی است که تلاش میکند از هر فرصتی برای مسئلهسازی علیه ملت و نظام اسلامی استفاده کرده و اینک روی انتخابات ۱۴۰۲ متمرکز شده است. به اعتقاد من، انتخابات این دوره، هم در چارچوب محورهایی که مقام معظم رهبری مطرح کردند و هم بر اساس وظیفهای که همه دلسوزان نظام دارند، انتخابات کلیدی و مهمی به ویژه از دو منظر مشارکت و رقابت است. به همین دلیل ما معتقدیم که دستگاههای اجرایی و نظارتی باید ذیل چهار مؤلفه مطرح در بیانات رهبر انقلاب، در انتخابات نقشآفرینی کنند.
در دیدار بسیار مهمی که مقام معظم رهبری با اعضای محترم شورای نگهبان داشتند، فرمودند که همه مسؤلان موظفند تلاش کنند تا شور و نشاط انتخاباتی در کشور ایجاد شود. توصیه رهبر انقلاب در دیدار اعضای محترم شورای نگهبان، پیامی روشن و مهم را تداعی میکند؛ اما مشخصاً در مورد دو مؤلفه مشارکت و رقابت ما معتقدیم که انتخابات بدون رقابت، انتخابات نیست. وقتی هم از رقابت سخن میگوئیم، کاملاً منظور ما مشخص است؛ یعنی اینکه از سلیقههای مختلف سیاسی باید در انتخابات حضور داشته باشند؛ لذا وقتی مردم با سلایق مختلف پای صندوقهای رأی میروند، در فهرستهای نصبشده نامزدهای نزدیک به سلیقه خود را مشاهده کنند.
هر چند این امر بدان معنا نیست که جریانات سیاسی بد سلیقگی کنند و کسانی را معرفی کنند که پرونده داشته و قطعاً رد صلاحیت میشوند. جریانات سیاسی باید افرادی را معرفی کنند که مشکلی نداشته باشند. در حال حاضر و بر اساس آماری که در افواه میشنویم تعداد نیروهای ارزشی و اصولگرا در ثبتنام با نیروهای اصلاحطلب، به یکدیگر نزدیک است. این امر بسیار خوب است و ما فکر میکنیم که اصلاحطلبان و سلیقههای مختلف سیاسی باید حضور مسئولانه داشته باشند و ثبتنامها هم نشان داد که حضور دارند.
مدت چندانی به انتخابات دوازدهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری نمانده است. فضای کلی انتخابات را در آستانه انتخابات چگونه میبینید؟
همانطور که به درستی اشاره کردید فرصت چندانی به انتخابات باقی نمانده است. سه پایه انتخابات عبارت است از مسئولین نظام، نامزدهای انتخاباتی و مردم. مسئولین اجرایی باید فضا را آمادهسازی، سالمسازی و امنیتسازی کنند و مسؤولین حوزه نظارتی زمینه رقابت سلیقههای مختلف را فراهم کنند. چهار محوری که مقام معظم رهبری فرمودند، با مشارکت شروع و با امنیت ختم میشود. رسالت دولت در آمادهسازی این است که عملکردشان برای مردم تولید رضایت و آنان را به پای صندوق رأی بیاورد. مردم از عملکرد دولت قبلی ناراحت بودند و لذا در انتخاباتهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ تنها ۴۳ درصد و ۴۸ درصد مشارکت کردند.
به نظرم هنوز برای اظهارنظر روشن در مورد میزان مشارکت زود است و به نظر میرسد که از نظرسنجیهای کنونی عبور خواهیم کرد. رضایتمندی مردم در حل عمدهترین مشکل آنان یعنی گرانی، حاصل میشود. اول سال، رهبر انقلاب به عنوان شعار سال فرمودند، مهار تورم. در شهریور ماه ایشان در دیدار هیأت دولت و پس از گزارش خوب آقای رئیسی از کارهای اساسی که در کشور انجام شده، فرمودند غبار گرانی را کنار بزنید تا مردم کارهای شما را ببینند.
سخن ما موضعگیری علیه دولت نیست بلکه به این معناست که عملکرد آقای رئیسی و دولت وی، در نشاط مردم و مشارکت آنان در انتخابات، تأثیر دارد. سهم دولت در افزایش نرخ مشارکت مردم، زدودن غبار تورم و گرانی است. البته در دو سه ماه گذشته دولت کارهایی را شروع کرده است و ثبات نسبی در نرخ ارز و مسکن میتواند نویدبخش باشد اما باید مردم تغییرات را حس کنند. احزاب و شخصیتهای سیاسی در انتخابات، سهم و وظیفه دارند. از سویی شورای وحدت همانگونه که از حضور سلیقههای مختلف سیاسی در انتخابات حمایت میکند و معتقد است که مردم باید اسامی سلیقههای مورد نظر خود را در فهرستها ببینند، از سوی دیگر هم معتقد است احزاب باید نقش ترغیبکننده برای حضور و مشارکت مردم داشته باشند و مته به خشخاش نگذارند.
نقطه صحبت شما بیشتر معطوف به اصلاحطلبها است.
بله؛ اصلاحطلبها در مظان یک امتحان جدی در این دوره از انتخابات هستند. ما فکر میکنیم ادبیات جدیدی در نگاه به احزاب در کشور مطرح شده و آن این است که حزبی که تشکیل میشود و مجوز قانونی دریافت میکند برای آن است که در جامعه فعالیت سیاسی داشته باشد. یک حزب مجوز فعالیت نمیگیرد که بعد از آن، انتخابات را تحریم کند، یا بگوید که در انتخابات شرکت نمیکنم؛ این یک نقض غرض است و با فلسفه تشکیل یک حزب سیاسی منافات دارد. در خصوص مجوز فعالیت اینگونه احزاب بایستی تجدید نظر شود زیرا احزاب باید در ترغیب مردم برای حضور در انتخابات نقش داشته باشند. من بیش از ۲۰۰ سفر خارجی در زمان مسئولیتم در وزارت خارجه داشتم. حزبی پیدا نمیکنید که رویکردش در انتخابات کشورش تحریم باشد و بگوید که ما در انتخابات شرکت نمیکنیم.
باید برای مردم توضیح دهیم که شرکت در انتخابات و رأیدادن یک حق است؛ حق مشارکت در تعیین سرنوشت خود و ما قبل از انقلاب اسلامی، این حق را نداشتیم و رأی ما نافذ نبود. دربار تصمیم میگرفت که در فلان شهرستان، فلان آدم نماینده باشد و همان آدم هم از صندوق، خارج میشد. امام راحل با انقلاب اسلامی این حق انتخاب را به مردم برگرداندند. انتخابات یعنی مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان تعیین کنند. اینکه در ۴۳ سال گذشته دولتهای مختلف با مواضع سیاسی متضاد در کشور با رأی مردم بر سر کار آمدند به معنای آن است که مردم، انتخابکننده هستند. در این کشور دولتها از چپ چپ تا راست راست و معتدلها سر کار آمدهاند.
احزاب باید این حق را به مردم یادآوری کرده و نگذارند از آنان گرفته شود. البته رأیدادن یک تکلیف دینی و ملی هم هست. در خصوص فضای انتخابات باید عرض کنم که هنوز آن نشاط و شور انتخاباتی در جامعه ایجاد نشده است؛ البته زمان داریم. در مدت باقیمانده باید مباحث و نقد و بررسیهای مختلفی مطرح شود تا مردم آرام آرام وارد فضای انتخاباتی شوند. فکر میکنم همه ما مکلف هستیم تا تنور انتخابات را گرم کنیم. یعنی دولت، احزاب، مسئولان و جریانهای سیاسی، همه و همه باید تلاششان را بکنند. من خوشبین هستم و تصور میکنم در یکی دو ماه آینده شاهد شکل گیری فضای انتخاباتی و افزایش مشارکت در نظرسنجیها خواهیم بود و انشاءالله درصد قابل قبولی را در انتخابات خواهیم داشت. ضمن آنکه تحولات منطقه و انشاءالله پیروزی نهایی مقاومت فلسطین علیه رژیم منحوس صهیونیستی، در انتخابات ما نقش مثبت خواهد داشت.
بخش افراطی اصلاحطلبان اگر وارد تحریم انتخابات شوند، آرام آرام پرونده خود را بسته و در مقابل مردم قرار خواهند گرفت. حضور در انتخابات، خریدن هندوانه به شرط چاقو نیست. ممکن است در انتخابات برنده و یا بازنده شوید. از سویی نباید رفتاری نشان داد که اگر در قدرت نیستید، با دولت مخالفت کنید و اگر قدرت را در دولت به دست گرفتید، با نظام مخالفت کنید؛ یعنی اینکه برای خود یک جایگاه اپوزیسیونی تحت هر شرایطی در نظر بگیرید. من فکر میکنم عقلای اصلاحطلب در این مقطع و برهه حساس و تاریخی باید به فکر طرفداران خود باشند. اصلاحات در ایران طرفدار و آرا خود را دارد و بهتر است این آرا برای وجاهت و حیثیت خودشان در مسیری که تولید نشاط و امید برای مردم میکند، هزینه شود. جریان افراطی اصلاحات اگر بنای قهر با نظام را دارد که برخی مدتهاست این موضع را گرفتند، باید بدانند فقط آنها نیستند با نظام قهر میکنند، بلکه نظام و مردم هم با آنها قهر خواهند کرد. اصلاحطلبان کاری نکنند که مردم احساس کنند که آنها برای اهداف سیاسی بین خود تقسیم کار کردهاند. امیدواریم رویکردی عاقلانه را در حوزه اعلامی و اعمالی برای مردم، به نمایش بگذارند.شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی گفته است که تا پایان آذرماه برنامههای انتخاباتی خود را اعلام میکند. مؤلفههای کلی این برنامه چیست؟
ما در شورای وحدت، بحث گفتمان را در جلسات خود داریم. هیأت عالی شورای وحدت ۱۵ نفر هستند و تمام تصمیمات ما جمعی است. گفتمان شورای وحدت بر سه پایه «مردم محوری، گام دوم و تحولخواهی» استوار است. شورای وحدت برای تهران برنامه دارد تا از این فضای بی مسؤولیتی و بیاطلاعی مردم از نمایندگان خود، خارج شویم. در این طراحی تهران به همراه شهرری، اسلامشهر، لواسانات و پردیس به ۳۰ منطقه تقسیم میشود و هر نماینده تهران، مسئول یک منطقه خواهد بود. هر نماینده باید در یک هفتهای که نمایندگان به حوزه انتخابیه خود میروند، در آن منطقه در مساجد، شهرداریها و فرهنگسرای منطقه حضور یافته، حرفها و مشکلات آنها را بشنود و پیگیری کند؛ این درست نیست که مردم تهران، اسم ۵ نفر نماینده خود را نمیدانند. به حول و قوه الهی در صورت موفقیت در نظر داریم این طرح را که در مجلس هفتم اجرا شد و موفق هم بود، برای مجلس دوازدهم اجرایی کنیم.
برنامه جدی دیگر شورای وحدت کار منسجم نمایندگان منتخب از فهرست این شورا در مجلس است. واقعیت این است که یک نماینده وقتی که نامزد نمایندگی مجلس میشود، احزاب و چهرههایی از او حمایت میکنند. کسانی برای فعالیت انتخاباتی او کمک میدهند و نهایتاً با رأی مردم به مجلس میرود اما پس از ورود به مجلس ارتباطش با این عقبه قطع و در تصمیمات داخل مجلس و رأیدادنها، صرفاً به تشخیص خود عمل میکند و نوعاً طرفدار شفافنشدن آرای خود هستند. شورای وحدت در نظر دارد با نمایندگانی که با تابلوی این شورا به مجلس میروند، ضمن تشکیل گروه پارلمانی شورای وحدت، تصمیمگیری در سه زمینه کاری در مجلس یعنی اول، رأی به لوایح و طرحها، دوم، رأی به وزرا و سوم انتخابها در مجلس و انجام وظیفه نظارتی بر نحوه حکمرانی را در جلسات خود مورد تبادل نظر قرار داده و بر اساس، خرد جمعی به تصمیم واحد برسد و بدان عمل کنند. اینها بخشهایی از برنامههای شورای وحدت است که انشاءالله به مرور، برنامههای دیگری را در ارتباط با حل مشکلات کلی کشور، اعلام خواهیم کرد.
نسبت شورای وحدت با چهرههای نظیر علی لاریجانی چیست. بسیاری بر این باورند که در انتخابات پیش رو، قرابتهایی میان لاریجانی و شورای وحدت ایجاد خواهد شد.
من حرف شما را تأیید نمیکنم. این یک بداخلاقی و بازی غرضورزانه یک جریان سیاسی مدعی اصولگرایی بود که اتفاقاً در انتخابات ۱۴۰۰ علیه شورای وحدت به راه انداخت. در حالی که شورای وحدت دو ماه قبل از ثبتنام آقای رئیسی، وی را به عنوان نامزد قطعی خود اعلام کرد و بعضی آقایان تا شب ثبتنام، فرد دیگری را در بررسیهای خود داشتند و تنها پس از ثبتنام، در بیانیهای از نامزدی آقای رئیسی حمایت کردند؛ چهرههای مشهور این جریان، شورای وحدت را به دروغگویی متهم و ادعا کردند که شورای وحدت بهدنبال آقای لاریجانی است؛ اکنون نیز در انتخابات مجلس با اغراض سیاسی و از موضع پدرخواندگی، همان مواضع را در جمعهای تشکیلاتی خود تکرار میکنند. شورای وحدت در دیماه به صورت مستقل نامزدهای خود در تهران و استانها را بررسی میکند و انشاءالله فهرست خودمان را ارائه خواهیم داد. اما چنانچه فضا و آرایش انتخاباتی به گونهای پیش برود که ارائه فهرست واحد از سوی نیروهای ارزشی، ولایی و اصولگرا الزام آور باشد، شورای وحدت آن را قابل بررسی و مذاکره میداند.
آیا در حال حاضر، از طرف اصولگرایان دیگر استقبالی صورت گرفته است؟
ارزیابی ما این است اکثر جریانهای ارزشی این رویکرد را قبول دارند.
«مرتضی آقا تهرانی» چندی پیش گفت اگر تعدادمان در مجلس بیشتر شود، فلان طرح و لایحه را بهتر میتوانیم پیش ببریم. حتی موضوع صیانت را مطرح کرد. از طرفی «غلامعلی حداد عادل» که معمولاً به دنبال حفظ اتحاد اصولگراها است، چندی پیش از برخی مواضع اصولگرایان گلایه کرد. تحلیل شما چیست؟
اینکه جناب آقای آقا تهرانی برای افزایش نمایندگان خود در مجلس تلاش کنند، کاملاً طبیعی است. البته فکر میکنم فعلاً زمان گلهمندی نیست؛ معتقدیم اصولگرایان حتی اگر نتوانند به وحدت برسند، همدیگر را نباید تخریب کنند. حضرت آیتالله موحدی کرمانی، پس از تشکیل شورای وحدت در سال ۱۳۹۹ به عنوان یک رهنمود اخلاقی و تشکیلاتی به ما گفتند که متأسفانه تلاشها برای اصلاح روند امور به نتیجه نرسید اما دوستان ما دو نکته را مد نظر داشته باشند؛ اول آنکه با فراهمشدن شرایط، دو مجموعه شورای وحدت و شورای ائتلاف در کنار هم قرار گرفته و با وحدت همافزایی کنند؛ دوم آنکه تا زمان تحقق این امر، یکدیگر را تخریب نکنند و این موضوع، منشور کار ما در شورای وحدت است. از طرفی همانگونه که عرض کردم تحلیل ما از شرایط آن است که نیروهای ولایی و ارزشی موضوع همگرایی و همافزایی را در دستور کار خود دارند و انشاءالله در آینده، شاهد تحولاتی در این زمینه خواهیم بود.
ارزیابی شما از مجلس فعلی چیست؟ مجلس یازدهم دارای چه نقاط قوت و ضعفی است؟
بنده مواضع مجلس کنونی را در مباحث سیاسی و مسائل کلی کشور، انقلابی میدانم و این نگاه هم برگرفته از نظر صریح مقام معظم رهبری است که روی چشم ماست و ارزیابی و تحلیل ما هم همین است. آقای قالیباف و بسیاری از نمایندگان مجلس کنونی را از مصادیق آن مواضع انقلابی می دانم. در عین حال معتقدم کارنامه و عملکرد مجلس ما در منظر مردم، چندان قابل دفاع نیست. در دیداری دوستانه با تعدادی از نمایندگان محترم در دفتر شورای وحدت این ارزیابی مورد گفتوگو قرار گرفت. بنده گفتم سه سال و اندی است در مجلس حضور دارید اما نرخ دلار تثبیت نشد. در این مدت همچنین قیمت کالاها و خدمات بالا رفتند. ما گرهخوردگان به این نظام و متولدین آن هستیم؛ بزرگان ما حفظ این نظام را از اوجب واجبات دانستند. اگر سخنی میگوئیم یا نقدی میکنیم، انشاءالله برای خدا و از سر دلسوزی است.
با توجه به اینکه شما در دولت نهم، وزیر خارجه بودید این سوال را طرح میکنم. چرا رئیس دولت نهم این روزها نسبت به حوادث غزه سکوت پیشه کرده است؟
حرکت در جاده سیاست شاقول، لوازم و الزامات خودش را دارد. شما اگر در جاده سیاست منطبق بر یک منطق حرکت نکنید و از یک موضع قابل دفاع و یکنواختی پیروی نکنید، خیلی زود به عنوان یک مذبذب سیاسی مطرح میشوید. در حوزه سیاسی و جاده سیاست، افراط و تفریط ما را به بیراهه میبرد. اولین باری که بحث هولوکاست مطرح شد، من و دبیر شورای امنیت ملی، آقای علی لاریجانی، ساعت ۱ بامداد به دفتر وی (رئیس دولتهای نهم و دهم) رفتیم. در آنجا مطرح شد اینکه در قبال رژیم صهیونیستی و حامیانش یک موضع قوی، جدید و ابتکاری اتخاذ شود، بسیار هم خوب است اما باید این ابتکار با مطالعه و رعایت جوانب آن باشد زیرا این کار، الزاماتی دارد. آقای احمدینژاد معمولاً به این نقدها پاسخی ثابت و تکراری داشت و آن اینکه من چیزهایی را میدانم که شما نمیدانید و به توصیهها توجهی نمیکرد. نکته مهم این است که در سیاست خارجی اتخاذ مواضع متضاد، جایگاه و جدیبودن شخص را نزد طرف مقابل متزلزل میکند.
در قبال آمریکا به عنوان مهمترین دشمن انقلاب اسلامی، در آغاز موضعگیری او بهگونهای بود که همگان تصور میکردند، جنگ بین ایران و آمریکا اجتنابناپذیر است اما مدتی بعد برای مذاکره که عقبنشینی از موضع قبلی تلقی شد، اعلام آمادگی کرد و کسی هم از طرف آمریکاییها پاسخی به آن نداد؛ این کارها به حراج گذاشتن سیاست خارجی کشور است. در مورد موضوعاتی چون غزه و رویکردهای متعارض نسبت به آن نیز همینگونه است. این در حالی است که وقتی مواضع امامین انقلاب را در قبال آمریکا و رژیم صهیونیستی کنار هم میگذاریم رویکردی متین، موزون، منطقی و قابل دفاع از آن استخراج میشود. در این رویکرد، به موازات ظرفیت مقاومت و میدان، یک راهکار سیاسی مبتنی بر رفراندوم از ساکنین اصلی سرزمین فلسطین به کمک دیپلماسی مطرح میشود.