بازگشت آنان به تالار بلافاصله بعد از اتمام نطق او ولو به شکل نیمه تمام ماندن چاشت جای تردید باقی نگذاشت که چرا سالن را ترک کردهاند. این رفتار نشان داد که در ذهن ترککنندگان وجه گرایش سیاسی آقای حداد بر صبغه دانشگاهی او چربیده است.
طبعا وقتی همفکران او غیر از خودشان را خودی نمیدانند حاضران هم لابد لختی به بیرون رفتند تا مجلس خودمانیتر باشد مثل مجلس خودمانیتر شورا که در تدارک آناند.
مقایسه شدت تشویق شهرام ناظری که از قبول دعوت مجری امتناع کرد با نوع استقبال باقی ماندگان در تالار از سخنان حداد عادل هم مؤید دیگری بر مدعای بالاست.
به هر رو هیچ کس نمیتواند دو پاره شدن جامعه ایران را انکار کند و اتفاق روز دوشنبه ۲۹ آبان یکی از جلوه های آن بود.
البته نباید از حق گذشت و صرف حضور این چهره شاخص اصولگرا را که در مقام رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی -و نه به سبب مناصب سیاسی- در مراسم حاضر شده بود باید مثبت دانست اما وقتی اصولگرایان بخشی از مردم ایران را خالص و مصداق تمام مردم ارزیابی میکنند از دیگر مردمان نمیتوان انتظار همراهی داشت. به قول بابا طاهر: چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی.