به گزارش مردم سالاری آنلاین، در واقع میراثی که به زعم وزیر آموزش و پرورش از دولتهای قبل برای دولت سیزدهم به ارث مانده اکنون دامان خود «صحرائی» که میگفت دوست دارم مرا «وزیر مدرسه» صدا کنند، گرفته است؛ اما به نظر میرسد استیضاح «وزیر مدرسه» در شرایطی که مقام معظم رهبری درباره بیثباتی مدیریتی در این وزارتخانه هشدار داده بودند، امری حساس است که به نظر نمایندگان مجلس از آن غافل شدهاند.
پس از آنکه در شهریور ۱۴۰۰ «حسین باغگلی» به عنوان نخستین گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش با ۱۹۳ رای مخالف و ۱۸ رای ممتنع از مجموع ۲۸۶ رای، نتوانست رای اعتماد مجلس را بگیرد، «مسعود فیاضی» به عنوان گزینه دوم از سوی ابراهیم رئیسی معرفی شد اما او نیز با کسب ۱۴۰ رای مخالف و ۵ رای ممتنع از مجموع ۲۶۰ رای ماخوذه خود، جا پای باغ گلی گذاشت.
در این میان از ۴شهریور تا ۷ آذر ۱۴۰۰ نیز علیرضا کاظمی این وزاتخانه را سرپرستی میکرد تا اینکه آبان ۱۴۰۰ یوسف نوری به عنوان وزیر پیشنهادی بعدی به مجلس معرفی شد.
آن زمان متقارن با بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی در مجلس، ابراهیم رئیسی در جلسه هیات دولت با تاکید بر اینکه اجازه نخواهیم داد جای متن و حاشیه عوض شود، اعلام کرده بود «دولت وظیفه دارد وزیر پیشنهادی را به مجلس معرفی کند و مجلس نیز اختیار و وظیفه بررسی صلاحیت او را دارد. تصمیم مجلس هر چه باشد برای دولت محترم است. مهم حفظ وحدت و انسجام قواست چرا که برای ما، اصل تقویت همدلی بین مسئولان و خدمتگزاری به مردم است.»
نهایتا ۷ آذر ۱۴۰۰ یوسف نوری با کسب ۱۹۴ رای موافق، ۵۷ رای مخالف و ۱۷ رای ممتنع از مجموع ۲۶۸ رای مأخوذه وزیرآموزش و پرورش شد اما در عمر کوتاه حدودا پنج ماهه وزارتش، فراز و فرودهای اجرای نظام رتبه بندی معلمان، عدم پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان و عدم تعیین تکلیف نیروهای غیررسمی از جمله مسائلی بود که نمایندگان مجلس دائما درباره آن به نوری تذکر و یا هشدار میدادند و تهدید که ممکن است کار به استیضاح او بکشد.
همین هم شد؛ نهایتا تاخیر در پرداخت حقوق اسفندماه ۱۴۰۱ فرهنگیان و اشکالات به وجود آمده در محاسبه و اعمال امتیازات قانون رتبهبندی معلمان، کار دست نوری داد.
نوری در روز اول فروردین ۱۴۰۲ درباره پرداخت معوقات معلمان اینطور از خود دفاع کرد که حقوق پرداخت شده بر اساس رتبهبندی سال ۱۴۰۱ بوده است و تفاوتی بین رتبه پایه و رتبه استحقاقی وجود دارد و اختلافی که برخی میگویند با سازمان برنامه و بودجه وجود دارد، درست نیست بلکه با توجه به قانون رتبهبندی و اعتبار پیشبینی شده این مابهالتفاوت باید پرداخت شود اما اختلاف در مبنای محاسبات داشتیم.
اما این دفاع نوری قابل توجیه نبود؛ یوسف نوری مجبور به استعفا شد و فردای تعطیلات نوروز یعنی ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ رئیس جمهوری با استعفای او موافقت کرد و بلافاصله رضامراد صحرائی که آن زمان رئیس دانشگاه فرهنگیان بود، با حفظ سمت به عنوان سرپرست وزارتخانه آموزش و پرورش معرفی شد.
صحرائی همان زمان در جریان بررسی صلاحیتش برای تصدی وزارت آموزش و پرورش در مجلس اعلام کرده بود که بازنشستگان زیادی داشتیم و بحث کمبود معلم در اول مهرماه چندین سال است که مطرح است و از این رو ساماندهی نیروی انسانی باید با فوریت دنبال شود.
سرانجام ۹ خرداد ۱۴۰۲ نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ۱۶۷ رای موافق، ۸۶ رای مخالف ، ۱۴ رای ممتنع و ۲ رای باطله از مجموع ۲۶۹ آرای ماخوذه به صحرائی با تصدی او بر وزارت آموزش و پرورش اعتماد کردند.
این رفت و برگشتهای پی در پی وزای آموزش و پرورش به تذکر رهبری نیز منجر شد؛ یک ماه بعد از انتصاب صحرائی، رهبر انقلاب در دیدار با معلمان به مناسبت هفته معلم به مساله بیتوجهی به ثبات مدیریت در آموزش و و پرورش اشاره و تاکید کردند «از سال ۹۲ تا کنون که ده سال است، ما پنج وزیر و چهار سرپرست در آموزشوپرورش دیدهایم! این چیز خیلی عجیبوغریبی است. خب در وزارتهای دیگرِ ما، [مثل] وزارت خارجه یا وزارت جهاد کشاورزی، هفت سال، هشت سال، گاهی بیشتر، یک وزیر در دو دولت میماند؛ چرا در وزارت آموزشوپرورش اینجور بیثباتی در مدیریّت وجود دارد؟ ببینید، همهی فعالیتهای دیربازده به ثبات مدیریّت احتیاج دارد، از جمله آموزشوپرورش که خب فعالیتش خیلی دیربازده است؛ یعنی شما که امروز روی نوجوان دارید برنامهریزی میکنید، این بایست مثلاً بیست سال دیگر یا سی سال دیگر اثرش ظاهر بشود. اینها به ثبات در مدیریّت احتیاج دارد. خب وقتی وزیر عوض شد، خیلیهای دیگر هم عوض میشوند؛ معاونتها عوض میشوند، مدیرها عوض میشوند، مدیران میانی عوض میشوند، حتّی شنیدهام گاهی مثلاً تا سطح مدیر مدرسه با رفتوآمد وزیر عوض میشود. این هم یک مسئله است.»
گویی تدابیر لازم برای به کارگیری معلمان بازنشسته، همکاری مجدد با معلمان خرید خدماتی، ورود ۷۵ هزار نو معلم اعم از فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی و نیز معلمان استخدامی از طریق ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و نیز به کارگیری دانشجو معلمان ورودی سالهای ۸۸ و ۹۹ کارساز نبوده و همین کمبود معلم و افزایش بازنشستگان که صحرائی در جلسه رای اعتمادش از آن صحبت کرده و چالش این داستان قدیمی گریبانگیر وزارت آموزش و پرورش را گوشزد کرده بود حالا بهانهای در دست نمایندگان در آستانه انتخابات مجلس شده است آنهم در شرایطی که پس از اظهارات رهبری انتظار یاری رسانی برای حل این چالش با همراهی دو قوه میرفت اما حالا به نظر میرسد دستاویزی برای تبلیغات انتخاباتی و فعال بودن نمایندگان با استیضاح وزیری شده که از انتصابش فقط ۵ ماه می گذرد!.
«روزی که رئیس جمهوری من را به عنوان وزیر برگزید؛ به ایشان گفتم بنده معلم هستم، از سیاست میدانم اما آن را نمی ورزم. میخواهم معلمی کنم» این جمله صحرائی در جشن نومعلمان ۱۴۰۲ شهر تهران است که پیش از آغاز آن خطاب به معلمان گفت «میخواهم برای شما درد دل کنم که برای انتخاب معلمان قیمتی چه مرارتهایی را تحمل کردم».
وی آن روز با اشاره به کمبود ۲۰۰ هزارتایی معلم درباره علت آن نیز توضیح داد: کسانی حقیقت ماجراها را نمیگویند. نمیگویند پچ پچ کنان در گوش رئیس جمهوری وقت میگفتند ۳۰۰ هزار معلم در کشور اضافه است و امروز میگویند که ای وای معلم نداریم. این دولت مظلومانه به دنبال کشف استعدادها برای معلمی است. کمبود معلم را مگر ما به وجود آوردیم؟ مگر این کمبود معلم یک ساله ایجاد شده است که این دولت آن را یک ساله از بین ببرد؟، با چه رویی، رو به دوربین میشوند و میگویند کمبود معلم به دلیل ضعف مدیریت بوده است؟، مگر معلمها یادشان رفته شما دم از مازاد بودن و زیادی بودنشان میزدید؟، معلمان فراموش میکنند آن دوران خسران را؟.
صحرائی معتقد است که امسال معلمان قیمتی انتخاب شدهاند اما نه به هرقیمتی و گرچه اعلام دیر هنگام نتایج آزمون استخدامی را می پذیرد اما به قول خودش: «اما انتخاب معلمان خوب برایمان بسیار مهم تر از این است که فورا تعدادی را بیهیچ حساب و کتابی و گزینش نشده و نشناخته و با سفارش این و آن وارد نظام تعلیم و تربیت کنیم. افتخار میکنیم یک فرآیند علمی، سنجیده و کاملا مبتنی بر کشف استعداد، معلمی داشتیم. امانت آموزش و پرورش بار سنگینی بر دوش این معلم کوچک شماست و نمیتوانم بر آن خیانت کنم».
در واقع به گفته وزیر آموزش و پرورش بخشی از دلیل اینکه معلمان اصلی دیر به کلاس درس اضافه شدند به اعلام دیرهنگام نتایج ظرفیت استخدامی و فرایند زمانبر ارزیابی تکمیلی و نیز تاخیر در برگزاری آزمون دبیری و اعلام نتایج دیر هنگام آن به دلیل مشکل در همانگی باز میگردد و از همین رو برای سال اینده قرار بر این شده است تا آزمون دانشگاه فرهنگیان جداگانه برگزار شود تا این وزارتخانه زمان کافی برای اعلام آزمون کتبی و راه دادن برگزیدگان به مرحله ارزیابی تکمیلی را داشته باشد.
به زعم وی وقتی دانشگاه فرهنگیان چهار یا پنج ساله شد، ورودی این دانشگاه زیر ۴۰۰۰ نفر شد و از همان زمان ساز کمبود معلم نواخته شده است و از این رو است که مساله کلاسهای خالی مشکلی تاریخی است که در این دولت ایجاد نشده است.
با این حال ۱۷ مهر ماه نمایندگان مجلس اعلام کردند با توجه به وضعیت فرهنگیان و معلمان و شرایط حاکم در مدارس، استیضاح وزیر آموزش و پرورش از سوی همکاران امضاء شده است و انتظار میرود استیضاح وزیر که به امضای همکاران رسیده است در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.
درحالی نمایندگان مجلس بر روی کلاسهای خالی از معلم تاکید دارند که صحرائی در سخنان خود در این رابطه دهم آبان جاری عنوان کرد که در حال حاضر گزارشی از مدیران کل آموزش و پرورش کشور درباره «کلاسهای خالی از معلم» به وی داده نشده است و معلمان آن تعداد کلاس درسی که هفتههای نخست مهرماه خالی از معلم بودند نیز تامین شده است.
صحرائی همچنین تاکید کرد که با این وجود خانوادهها می توانند موارد این چنین که مربوط به کلاسهای خالی از معلم میشود را برای پیگیری به اطلاع وزارت آموزش و پرورش برسانند.
صحرائی همچنین در همان برنامه درباره چرایی کاهش جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان تاکید کرد: «اختلاف رویکردی وجود داشت، برخی به تامین معلم معتقد بودند اما ما به تربیت معلم معتقدیم. دوگانه تامین یا تربیت از منظر تعلیم و تربیت دوگانه مدیریتی است. معلم باید خودش تربیت شود تا بتواند تربیت کند. هنوز برخی فکر میکنند هرکسی فارغ التحصیل دانشگاه باشد میتواند معلم باشد، در حالی که اینطور نیست و عالم با معلم خیلی متفاوت است. سطح معلمی خیلی بالاتر از عالم بودن است. این ناترازی نیز ناشی از کم شدن تربیت معلم طی شش سال یعنی از سال ۹۲ تا سال ۹۷ است.»
وبه گفته زیر آموزش و پرورش با آغاز اجرای قانون رتبه بندی از ۳۱ شهریور ۱۴۰۰، بسیاری از معلمان ماندند تا مشمول رتبه بندی بشوند و دو سال در رتبهبندی بمانند و بعد از آموزش و پرورش خارج شوند چراکه طبق قانون، حقوق بازنشستگان بر مبنای دو سال آخر حقوق آنها محاسبه میشود. از این رو اوج بازنشستگی معلمان مربوط به سال ۱۴۰۲ است و ناگهان اول مهر با این مشکل مواجه شدیم که تعدادی از کلاسها بیمعلم ماندند.
وی با اشاره به اینکه وزارت آموزش و پرورش برای به کارگیری بازنشستهها از سران قوا مجوز گرفت تا بتواند بازنشستگان آموزش و پرورش را ۲۴ ساعته به خدمت بگیرد، ادامه داد: اتفاقی که افتاد این بود که میزان بازنشستگی ما از میزان پیش بینی ما فراتر رفت. قانون نیز اجازه نمیداد ما بازنشسته را نگه داریم. مساله دو طرفه است؛ اگر بازنشسته بخواهد در دستگاه بماند و دستگاه هم بخواهد که بازنشسته بماند، این امر امکان پذیر میشود.
با این حال نمایندگام مجلس همچنان بر این امر تاکید دارند که وزیر آموزش و پرورش برای این کمبود معلم استیضاح شود چراکه همچنان برخی از کلاس های درس در مناطق محروم معلم ندارد.
درحالی سید محمدحسینی معاون پارلمانی رئیسجمهور به خبرنگاران گفته بود استیضاح وزیر آموزش و پرورش جدی نیست، روز گذشته جلال محمودزاده نماینده مهاباد و از طراحان استیضاح وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه هماکنون بیش از ۵۶ نفر از نمایندگان مجلس طرح استیضاح آقای صحرائی را امضا کردهاند، اعلام کرد که با توجه به عملکرد غیرقابل دفاع وزیر آموزش و پرورش در مدت اخیر بویژه در بحث کمبود معلم در مدارس، بعید به نظر میرسد که نمایندگان از امضاهای خود برای استیضاح ایشان عقبنشینی کنند و هماکنون طرح استیضاح در اختیار هیئت رئیسه مجلس است و احتمالاً در نشست امروز سه شنبه ۱۶ آبان مجلس، این طرح توسط هیئت رئیسه اعلام وصول خواهد شد.
به گزارش ایسنا، در اتفاقات رخ داده طی تصدی ۵ ماهه صحرائی تاکنون همواره مسایلی از جمله سیل فرهنگیانی که منتظر رتبهبندی بودند تا پس از آن با افزایش حقوق بیشتر خود را بازنشسته کنند از یک سو و کاهش ظرفیت جذب دانشجو طی سالهای اخیر در دانشگاه فرهنگیان به عنوان مهمترین منبع تامین معلم برای آموزش و پرورش نیز از سوی دیگر هرچند برطبل کمبود نیرو در آموزش و پرورش کوبیده است اما اقدامات صحرائی طی این مدت کوتاه را نیز نباید نادیده گرفت و از آنها چشمپوشی کرد؛ دور از انصاف است توپ کمبود معلم را در زمین وزیر فعلی آموزش و پرورش انداخت و نشست و تماشا کرد.