به گزارش مردم سالاری آنلاین، در آستانه انتخاباتی دیگر در فضای سیاسی ایران و درحالی که رقابت ها بیشتر در درون اردوگاه اصولگرایان ایجاد شده است، زمزمه های گفتگو بین طیف های مختلف سیاسی مطرح می شود. اتفاقی که مسبوق به سابقه است و پیشتر نیز جلساتی برای گفتگو بین طیف های مختلف سیاسی برگزار شده بود. موضوعی که هم مخالفانی دارد هم موافقانی.
مانند مصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی اصلاحطلب که به خبرآنلاین گفت؛ «آدم ها حاضرند با هم گفتگو کنند ولی در آخر حرف خودشان را می زنند بنابراین، من این گفتگوها را عملی و واقعی نمیدانم.»
در این میان، احمد مازنی، فعال سیاسی اصلاح طلب که زمانی استارت گفتگوهای ملی را زده و اهالی چپ و راست را زیر یک خیمه جمع آوری کرده بود، درباره شروع دوباره این گفتگوها به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «اگر الآن گفتگوی ملی به معنای واقعی صورت بگیرد، در شرایط فعلی برگزاری این جلسات با کسانی که معتقد به قانون اساسی فعلی هستند کافی نیست. در آن زمان، ما گفتیم افرادی که این قانون اساسی را قبول دارند، بر سر موضوعات مشترک گفتگو کنند. امروز نه موضوعات مشترک کفاف گفتگوی ملی را به عنوان یک مبنا می دهد و نه اعتقاد به قانون اساسی. بسیاری از افرادی که در آن زمان بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی اصرار داشتند، امروز معتقد هستند که این قانون باید اصلاح شده و به رفراندوم تاکید میکند.»
وی همچین تاکید کرد: «اگر قرار بر گفتگو باشد، باید برای همه کسانی که به ایران، به اسلام و ادیان الهی، به منافع ملی فکر میکنند و وابستگی به بیگانگان ندارد، فضای گفتگو فراهم شود.»
مشروح گفتگو با حجت الاسلام احمد مازنی، نماینده سابق مجلس را در خبرگزاری خبرآنلاین میخوانید
********************
آقای مازنی! شما از پیشقراولان برگزاری گفتگوهای سیاسی بین طیف های مختلف سیاسی بودند و جلساتی را هم برگزار می کردید، این جلسات گفتگو به کجا رسید؛ آیا هنوز هم این جلسات برگزار می شود؟
گفتگوهای ملی در آن سطحی که مطرح شده بود، متوقف نشده و جلسات با فاصله بیشتر برگزار می شود منتهی فضای سیاسی و اجتماعی کشور به سمتی رفته که نیاز به گفتگوی صبورانه دارد و بر روی پسوند صبورانه برای گفتگو تاکید دارم.
همان گفتگوی ملی نیازمند حوصله، صبوری، سعه صدر بیشتری است. ما در حال حاضر در مقطعی قرار گرفتهایم که در مقایسه با سال ۹۵ که طرح گفتگوی ملی را در مجلس دهم مطرح کردم، خیلی تغییر کرده است. در آن زمان کنار هم نشستن آقای دکتر عارف با مهندس باهنر تابو بود و این دو نفر در دو جبهه مقابل قرار داشتند. شما عملا مشاهده می کنید که در طول این چند سال آقای باهنر در مواضع سیاسی خود تغییراتی ایجاد شده و با سعه صدر بیشتری به مسائل نگاه می کند. آقای عارف هم و دیگران نیز همینطور.
اگر الآن گفتگوی ملی به معنای واقعی صورت بگیرد، در شرایط فعلی برگزاری این جلسات با کسانی که معتقد به قانون اساسی فعلی هستند کافی نیست. در آن زمان، ما گفتیم افرادی که این قانون اساسی را قبول دارند، بر سر موضوعات مشترک گفتگو کنند. امروز نه موضوعات مشترک کفاف گفتگوی ملی را به عنوان یک مبنا می دهد و نه اعتقاد به قانون اساسی. بسیاری از افرادی که در آن زمان بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی اصرار داشتند، امروز معتقد هستند که این قانون باید اصلاح شده و به رفراندوم تاکید میکند.
ما در جبهههای مختلف شاهد هستیم که فقط نام جبهه را با خود دارند در حالی که درون آن جبههها فراکسیونهای هستند که با فراکسیونهای دیگر اختلافات اساسی دارند؛ به طور مثال، در جبهه اصلاحات در آن زمان یک مجموعهای داشتیم که علیرغم همه اختلاف نظرها بر سر انتخابات و حضور در پای صندوقهای رای، بر سر کار در چارچوب قانون اساسی اشتراک نظر داشتند در حالی که امروز بسیاری از این افراد معتقد به اصلاحات در قالب فعالیتهای اجتماعی هستند. به معنای دیگر، معتقد به اصلاحات جامعه محور هستند. عدهای دیگر هم قائل به اصلاحات انتخابات محور هستند.
در جبهه اصولگرایان نیز همین تغییرات ایجاد شده است و از طرفی هم مردم مسیر دیگری را در پیش گرفتند و با جریانهای سیاسی موجود قهر کردند. من معتقد نیستم که مردم از جریانهای سیاسی عبور کرده باشند اما توقعات آنان برآورده نشده است.
مردم انتظار داشتند که پشت سر هر کدام از این جریانهای سیاسی قرار میگیرند، بعد از انتخابات همه با همکاری هم مشکلات کشور را حل کنند اما شاهد بودند که یک جریانی پیروز شده و جریان دیگر چوب لای چرخ جریان پیروز یکی میگذارد و اجازه پیشروی کار را نمیدهد. مردم اذیت شدند و از سوی دیگر فشارهای خارجی با خارج شدن ترامپ از برجام بیشتر شد و در داخل و خارج از کشور گامهای جدی برای برگشتن به برجام شاهد نبودیم و قیمتها سرسام آور شده است. تحریمهای کمرشکن در جامعه تورم ایجاد کرده و نابهسامانیهایی را به همراه داشته است.
از طرف دیگر، در سال گذشته اتفاقاتی افتاد که پس از حوادث سال ۹۶، ۹۸ و ... کشور در وضعیت خاصی قرار گرفت؛ انتظارات، توقعات و مطالبات مردم بالاتر رفته است، بنابراین اگر قرار بر گفتگو باشد، باید برای همه کسانی که به ایران، به اسلام و ادیان الهی، به منافع ملی فکر میکنند و وابستگی به بیگانگان ندارد، فضای گفتگو فراهم شود. شرایط فعلی این تغییرات را نسبت به قبل داشته است.
* آقای مازنی! یکی از انتقاداتی که به گفتگوها میشود این است که یا به صورت نمادین است یا به هدف نمیرسند، به نظر شما الزامات یک گفتگوی خوب چیست؟
خود راه هدف است. اگر جامعه ما بین راههای مختلف حل مشکلات که میتواند راه بیتفاوتی، انفعال و سکوت باشد یا راه تخاصم، قهر و خشونت باشد یا راه سوم گفتگو باشد؛ راه گفتگو را برای حل اختلافات انتخابات کردیم به معنی حل مشکل است. بنابراین، اگر در مقاطعی گفتگو به نتیجه دلخواه نرسید، برای این بود که کسانی که در جامعه تاثیرگذار بودند گفتگوی ملی را به معنای واقعی عملی نکردند و همچنان نیازمند گفتگوی ملی با پسوند صبورانه داریم.
* اشاره کردید که جلسات گفتگوی ملی هنوز برگزار میشود در این جلسات درباره چه مبحثهایی گفتگو میکنید؟ چه کسانی در این جلسات حضور دارد؟
همان افرادی که در گذشته اسامیشان اعلام شد در این جلسات حضور دارند. فاصله جلسات بیشتر شده و ما در سال جاری جلسهای نداشتیم. شرایط کرونا باعث متوقف شدن جلسات شد و بعد از کرونا چند جلسه برگزار شد و یک مقداری از جهت زمانبندی دچار مشکل شد که با فاصله برگزار میشود. برای انتخابات این دوره هنوز جلسهای نداشتیم.
* برای انتخابات جلسهای برگزار میکنید؟
تلاش میکنیم جلسه را برگزار کنیم.
* آقای مازنی! اگر بخواهید جلسات گفتگوی ملی را دوباره کلید بزنید، از چه کسانی دوباره دعوت میکنید؟
آن جمع که الآن هم هستند اما قطعا همه کسانی که در حال به عنوان کنشگر سیاسی در سطح ملی هستند باید در این گفتگو شرکت کنند. آنانی که درون حاکمیت هستند، مخصوصا کسانی که در سطوح بالای حاکمیت هستند و قدرت دارند گاهی این فکر برایشان ایجاد میشود که به دلیل داشتن قدرت نیازی به گفتگو ندارند اما در سال گذشته کسانی سخن از گفتگو میکردند که زمانی که ما از گفتگوی ملی فریاد میزدیم، همراهی نمیکردند چون در موضع ضعف قرار گرفته بودند.
وقتی در موضوع قدرت هستند، بیاید دست به دست هم داده و برای ساختن ایران به وحدت نظر برسند. جریانهای سیاسی که در داخل کشور فعال هستند، چه آنانی که به صورت آزاد کار میکنند و چه کسانی که برایشان محدودیت ایجاد شده است منتقدانی هستند که در قالب گفتگو بهتر میشود مسائلشان را شنید و در جهت حل مسائل کشور با آنان تعامل کرد. به جای آن که این افراد در حصر، زندان و محدودیت باشند باید در فضای گفتگو قرار بگیرند.
احزاب در کشور ما به معنای واقعی خودش جا نیافتاده و اشخاص تاثیرگذار هستند. بنابراین، اشخاص تاثیرگذار در فرآیند گفتگو قرار بگیرند. یعنی اگر قرار بر این باشد که انتخابات با مشارکت بالا داشته باشیم، قرار باشد که ما جلوی مهاجرت بی رویه نخبگان را بگیریم و با دنیا یک رابطه منطقی و معقول داشته باشیم، مشکلات معیشتی مردم حل شود باید با همه عناصر تاثیرگذار گفتگو کرد.
هنرمندانی که منتقد هستند و سال گذشته خطاب به برخی از مسئولان گفتند که شما قدر تظاهرات دو میلیونی سکوت ما را ندانستید. بعد از زدن این حرف و انتقادات دیگر ممنوع الفعالیت شدند؛ یعنی به جای آنکه با این هنرمندان گفتگو و حرف بزنند، ما هموطن هستیم و نباید به جای جذب حداکثری، دفع حداکثری کنیم. فرهنگیان، معلمان و بازنشستگان منتقد هستند اما هر چند روز یکبار شاهد هستیم که دانشگاهیان را اخراج میکنند و افرادی را جذب میکنند که صلاحیتشان در حد اساتید قبلی نیست. این مسائل را با گفتگو حل میکنند نه با اخراج.
* خودتان آماده گفتگو با یک چهره تندرو هستید؟ اولین دیالوگتان چه خواهد بود؟
اگر گفتگو باشد من آماده گفتگو با هر چهرهای هستم اما نه به این معنا که مناظره باشد و برای رو کمکنی دو نفر از دو جریان مختلف میآیند و هر کدام سعی میکنند آن یکی را از صحنه خارج کند. گفتگو یعنی حقیقت را از منظر خودت بیان میکنی و در طرف مخالف نیز حقیقت را از منظر خودش بیان میکند.
شما یا با ایشان به توافق میرسید و یک همگرایی اتفاق میافتد یا در زمینه دیگر توافق ندارید یک واگرایی توام با احترام به نظر مخالف اتفاق میافتد. نه اینکه شوآف کنید و طرفداران خود را شاد کنید که برایتان دست بزنند، اینها گفتگو نیست.
آمادگی گفتگو با هر چهرهای را دارم به شرطی که در فضای زنده باشد، مثل رسانه ملی باشد اما به نظرم کافی نیست و باید کسانی که دارای ظرفیتهای مختلف هستند باید به این ندای گفتگوی صبورانه پاسخ مثبت بدهند.