به گزارش مردم سالاری آنلاین، سخنگوی وزارت امور خارجه مکرراً از محکوم کردن حماس خودداری کرد و به جای آن خواستار کاهش تنش شد و از اسرائیل و فلسطین خواست تا «راه حل دو کشوری» را برای فلسطین مستقل دنبال کنند. بی طرفی چین انتقاد مقامات آمریکایی و اسرائیلی را برانگیخته است.
زمانی که چین یک توافق غیرمنتظره را برای احیای روابط بین عربستان سعودی و ایران اعلام کرد، نشانهای از تمایل پکن برای تبدیل شدن به یک بازیگر سنگین وزن دیپلماتیک در خاورمیانه بود.
پس از توافق ماه مارس عربستان و ایران، رسانههای چینی از جایگاه رو به رشد پکن در منطقهای که مدتها تحت سلطه واشنگتن بود، استقبال کردند. وانگ یی، دیپلمات ارشد چین، گفت که این کشور به ایفای نقش سازنده در رسیدگی به «مسائل حساس» جهانی ادامه خواهد داد.
اما پس از حملات گسترده حماس، واکنش چین به این ماجرا فوقالعاده محدود بود.
سخنگوی وزارت امور خارجه مکرراً از محکوم کردن حماس خودداری کرد و به جای آن خواستار کاهش تنش شد و از اسرائیل و فلسطین خواست تا «راه حل دو کشوری» را برای فلسطین مستقل دنبال کنند. شی جینپینگ، رهبر چین نیز تاکنون در این مورد این بحران کمسابقه سکوت کرده است.
بی طرفی چین انتقاد مقامات آمریکایی و اسرائیلی را برانگیخته است، به طوری که غربیها میگویند که این بیطرفی اعتبار ادعاهای پکن را مبنی بر اینکه یک میانجی صلح در منطقه است، تضعیف میکند.
به گفته تحلیلگران، این نباید تعجبآور باشد. دیپلماسی چین مدتهاست که ریسکگریز بوده و با توجه به حمایت تاریخی چین از فلسطینیها و رقابتش با ایالات متحده، مارپیچ درگیری بین اسرائیل و حماس دیپلماتهای این کشور را در موقعیت دشواری قرار میدهد.
وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین روز سه شنبه گفت: «ما به صراحت اعلام کردهایم که چین به شدت نگران ادامه تشدید درگیری فلسطین و اسرائیل است و از همه طرفهای ذیربط میخواهیم فورا اعلام آتشبس کرده و جنگ را متوقف کنند. چین مایل به حفظ ارتباط با همه طرفها و انجام تلاشهای بی وقفه برای صلح و ثبات در خاورمیانه است.»
از زمان پایان تقریباً سه سال قرنطینه چین برای ویروس کرونا، شی یک تلاش دیپلماتیک را با هدف مقابله با ایالات متحده و متحدانش، که به گفته او به دنبال مهار و سرکوب کشورش هستند، آغاز کرده است.
پکن اتحادهای خود را با گروههای چند جانبه غیرغربی مانند بلوک کشورهای بریکس عمیقتر کرده، و با وجود تهاجم روسیه به اوکراین به مسکو نزدیکتر شده و روابط خود با کشورهای خاورمیانه و جنوب جهانی را تقویت کرده است.
اگرچه فرصتی برای گسترش موفقیتها، در ادامه توافق ایران و عربستان وجود دارد، اما بعید است که چین در بحران کنونی به طور عمیق دخیل شود.
یکی از عوامل، سیاست دیرینه عدم مداخله است که گاهی اوقات میتواند با هدف چین برای نقشآفرینی به عنوان یک قدرت بزرگ در صحنه جهانی در تضاد باشد.
استیو تسانگ، مدیر مرکز چین سواس در لندن گفت: «چین تحت رهبری شی جین پینگ میخواهد در همه جا مورد احترام و تحسین قرار گیرد، از جمله در خاورمیانه، اما در نهایت حاضر نیست آنچه را که برای حل مسائل امنیتی منطقهای واقعاً دشوار لازم است، انجام دهد. آنها سراغ میوههای پایین درخت میروند و اساساً در همان جا متوقف میشوند.
چین قبلاً روی مسائل اسرائیل و فلسطین کار کرده است.
ژای جون، فرستاده ویژه چین در امور خاورمیانه، سال گذشته با مقامات اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین - که کرانه باختری اشغالی را اداره میکند - و همچنین اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا در مورد راه حل دو دولتی و به رسمیت شناختن فلسطین در سازمان ملل مذاکره کرده است.
برخی از کارشناسان چینی اخیراً از به حاشیه راندن فلسطینیها و توافقی به رهبری ایالات متحده برای عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل انتقاد کرده اند و آن را از دلایل اصلی دامن زدن به این بحران دانستهاند.
لیو ژونگمین، استاد مؤسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه شانگهای، در مصاحبهای که توسط یک نشریه چینی منتشر شده است، مینویسد: «مهم ترین عامل خارجی پشت درگیری اسرائیل و فلسطین، تلاش ایالات متحده برای اجرای توافقنامه ابراهیم است. دستیابی به صلح در منطقه خاورمیانه و حل عادلانه مسئله فلسطین جدایی ناپذیر هستند».
محکوم کردن حماس همچنین میتواند چین را در تقابل با روسیه و ایران قرار دهد.
یون سان، مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون در واشنگتن گفت: «معلوم نیست چه کسی پشت حماس است ولی احتمالاً از شرکای چین است. روسیه از این جهت سود میبرد که حواس ایالات متحده پرت خواهد شد و گزینههای احتمالی دیگری هم وجود دارد. محکوم کردن حمله توسط چین همچنین به این معنی است که اگر و زمانی که عامل معرفی شود، چین موظف به انجام اقداماتی است».
اگرچه چین یکی از معدود کشورهایی است که بر ایران اهرم فشاری دارد - با تقریباً 400 میلیارد دلار سرمایه گذاری برنامه ریزی شده در این کشور در دهههای آینده - در اسرائیل تردید وجود دارد که پکن در این زمینه اقدامی کند.توویا گرینگ، محقق چین در مؤسسه مطالعات امنیت ملی گفت: «چین از صدای خود و قدرت خود در صحنه بینالمللی برای تغییر اوضاع استفاده چندانی نمیکند».
واردات نفت و سرمایهگذاری این غول آسیایی در خاورمیانه، از جمله در مخابرات و زیرساختها به عنوان بخشی از طرح کمربند و جاده شی، به این معناست که پکن خواهان صلح است، اما محدودیتهای واضحی برای تمایل شی برای ریسکپذیری وجود دارد.
ژان لوپ سامان، پژوهشگر ارشد موسسه خاورمیانه دانشگاه ملی سنگاپور، گفت: «چین در یک محیط باثبات در خاورمیانه بسیار موفق است، زمانی که امکان میانجیگری توافقهای آشتی بین عربستان سعودی و ایران وجود دارد». سامان افزود: «اما وقتی نوبت به مدیریت تعارض میرسد، وضعیت بسیار متفاوت است. و من فکر نمیکنم چین هرگز بخواهد این نقش را بازی کند.»