با فرا رسيدن سال نو ، پيش بيني ها درباره رويدادهاي آينده منطقه عربي در سال ۲۰۱۳ ادامه مي يابد بويژه اینکه دخالتهاي بيگانه در امور منطقه بشكلهاي گوناگون از جمله دخالتهاي نظامي ادامه دارد. اين دخالتها با آنچه كه در عراق و افغانستان اتفاق افتاد تفاوت دارد . در هردو كشور خسارات در مقايسه با دستاوردها خيلي گسترده بود. نيروهاي امريكايي و انگليسي ناچار شدند از عراق خارج شوند درحاليكه همچنان در پي يك راه حل شرافقمندانه براي افغانستان هستند. در اينجا بنظر مي رسد طرح " جنگ عليه تروريسم" از پيچيدگي و نارسايي بيشتري برخوردار است و اين جنگ ادامه دارد اما اكنون به يك جنگ سياسي تبديل شده است كه غربي ها آنرا " تروريسم سياسي " مي نامند . يعني روياروئي با سياستهاي غربي كه سعي دارد بر دو جهان عرب و اسلام تسلط يابد.
سال گذشته و در آغاز امريكائيان وانگليسي ها اقرار كردند كه نمي توانند سرنوشت جنگهاي نظامي را تعيين كنند . جنگهايي كه اين دو كشور ادعا دارند براي روياروئي با تروريسم و منابع و انگيزه هاي آن مي باشد. نابساماني هاي اقتصادي در امريكا وانگليس فشارها را بر هر دو دولت افزايش داده تا از هزينه هاي نظامي خود بكاهند و راههاي ديگري را براي به اصطلاح روياروئي با آنچه كه گمان دارند مخالف برنامه ها وسياستهاي آنان در خاورميانه است ، جستجو كنند. روند ناكارامدي دخالتهاي نظامي مستقيم و كنار گذاردن آن ، از اينجا آغاز گرديد ، چون هزينه هاي مالي وانساني آن بسيار بود و در عين حال ضرورت آن ونتايج منفي آن بر آينده نفوذ اين دو كشور در جهان عرب واسلام نمايان گرديد . سال گذشته طرح بكارگيري پهپادهاي عليه هدفها افزايش يافت. و در اين زمينه دولت اوباما بكارگيري اين روش را پيگيري نمود . در نتيجه بيش از ۳۰۰ تن از اعضاي القاعده طي ۵۳ حمله پهپادها در يمن بقتل رسيدند و در پاكستان ۴۶ حمله بوسيله اين هواپيماهاي بدون خلبان صورت گرفت. البته بكارگيري اين پهپادها در پاكستان درحال حاضر در مقايسه با سال ۲۰۱۱ كاهش يافته است. اما مخالفان اين روش حمله عليه اشخاصي را كه گمان مي رود در ارتباط با تروريسم هستند اظهار مي دارند كه اين روند در زمينه مبارزه با تروريسم ، موفقيت آميز بشمار نمي آيد و در نتيجه بايد متوقف گردد بويژه اينكه بيشتر قربانيان آن از زنان وكودكان مي باشند.
در سال ۲۰۱۱ و در نتيجه زياده روي در بكارگيري پهپادها در پاكستان ، بيش از دوهزار تن بقتل رسيدند كه بيشتر اين قربانيان زنان وكودكان بودند.در اينجا يك پرسش اخلاقي مطرح مي گردد : عمليات نظامي عليه تروريسم تا چه اندازه از مشروعيت برخوردار است بخصوص که بسياري از زنان وكودكان در نتيجه آن بقتل مي رسند؟
در اين رابطه روزنامه انگليسي " تايمز" مي نويسد كه نيروي هوائي عربستان در حملات عليه گروههاي وابسته به القاعده مشاركت گسترده اي دارد بخصوص عليه مواضع القاعده در شبه جزيره عربستان. امريكائيان و هم پيمانان آنها عقيده دارند كه " القاعده عربستان" از خطرناكترين گروههاي وابسته به القاعده مي باشد بخصوص كه بعضي از گروههاي وابسته به القاعده در حال حاضر بدور از انگيزه ها و آرمانهاي اسامه بن لادن بنيانگذار القاعده ، عمل مي كنند و در نتيجه و بر اساس انگيزه هاي مذهبي به مسائل داخلي ، اهميت بيشتري نشان مي دهند و در نتيجه سياستهاي امريكا و انگليس و عربستان سعودي عليه " القاعده در شبه جزيره عربستان " مي باشد بخصوص كه اين گروه عليه نفوذ غربي ها در شبه جزيره عربستان وارد عمل شده است. اقدام عليه اعضاي اين گروه و بخصوص در يمن با مشاركت نيروي هوائي عربستان، بصورت گسترده اس صورت ميگيرد. منابع كاخ سفيد مي گويند واشنگتن هدف اصلي از اين پروازها را از اقدام براي " قتل ويا بازداشت " عناصر القاعده به " قتل " آنها تغيير داده است. در اين زمينه دولت اوباما با اعتراضهاي شديدي در اين زمينه از سوي محافل حقوقي و سياسي روبرو شده است از جمله جيمي كارتر رئيس جمهوری اسبق امريكا. كارتر در مقاله اي تحت عنوان " پرونده دشوار وغير معمول" كه در ۱۲ ژوئيه گذشته در روزنامه " نيويورك تايمز" به چاپ رسيد ، نوشت:" ايالات متحده امريكا در حال كناره گيري از نقش خود بعنوان مدافع حقوق بشر است". اين مقاله اشاره دارد به اينكه مسئولان عاليرتبه امريكا در حال شناسائي اشخاصي در خارج هستند تا انها را در عمليات ترور بكار گيرند و بيشتر اين اشخاص شهروندان امريكائي مي باشند و اين خود دليلي است بر نقض حقوق بشر از سوي امريكا.
جيمي كارتر مي افزايد : با توجه به نبود مخالفت شهروندان امريكائي با چنين عملكردي ، كشور ما ديگر نمي تواند درباره مسائل حقوق بشر بعنوان سردمدار سخن بگويد". وي اضافه كرد : " امريكا در گذشته مرتكب اشتباههایي شده است ، اما گسترش موارد نقض حقوق بشر طي دهه اخير يك تحول عمده نسبت به گذشته بشمار مي آيد". در حاليكه انگليس درباره نقش خود در عمليات صورت گرفته بوسله پهپادها ،عليه عناصر تروريسم ، سكوت اختيار كرده است ، اخيرا پرسشهاي بسياري درباره نقش انگليس در اين زمينه عنوان شده است. مخالفان اين اقدامات بر اساس اصل" هرمتهمي بيگناه است مگر اينكه اتهام وي ثابت گردد " عمل مي كنند و مي گويند قتل متهمان به تروريسم با موشكهايي كه بوسيله پهپادها شليك مي گردد مي تواند در چهارچوب جنايتهاي " قتل خلاف قانون" قرار گيرد.
اضافه بر اين بكارگيري فزاينده پهپادها براي قتل افراد تحت تعقيب پيامدهاي ديگري نيز در بر دارد ، از جمله :
نخست : اينكه اشخاص بيگناهي كه نزديك افراد تحت تعقيب قرار دارند بقتل مي رسند و يا اينكه پهپادها و يا كسانيكه آنها را كنترل مي نمايند ، افراد بيگناه را به اشتباه مورد حمله قرار مي دهند و يا اينكه موشكها و بمب هاي بكار گرفته شده از مسير خود منحرف مي گردد و مكانهاي ديگري را به آتش مي كشند.
دوم : خشم مردم پاكستان عليه عمليات پهپادها افزايش يافته است كه در نتيجه به پيدايش شكاف در روابط ميان دو دولت پاكستان و امريكا انجاميده است. در نتيجه ايالات متحده امريكا ناچار گرديد عمليات پهپادها را تا ۴۶ مورد كاهش دهد درحاليكه در سال ۲۰۱۱ به ۷۲ مورد رسيد.اما در يمن بنظر مي رسد كه پرزيدنت منصور هادي اين عمليات را مورد پشتيباني قرار داده است و آنرا بخشي از طرح خود براي روياروئي با تشكيلات " القاعده در شبه جزيره عربستان " مي داند.
سوم : افزايش بازتابهاي قانوني درباره بكارگيري اين پهپادها و همسوئي آن با قوانين بين المللي بخصوص كه اين حملات عليه افرادي صورت مي گيرد كه نه محاكمه شده اند و نه حكمي درباره آنان صادر شده است. در ۳۱ ژانويه ۲۰۱۲ سازمان عفو بين المللي از ايالات متحده امريكا درخواست كرد مدارك واسناد لازم براي شرايط و وضعيت قانوني ، با هدف قانونمندي حملات قتل عمد ( بوسيله پهپادها را) ارائه دهد و افزود اظهارات مقامات امريكائي در اين زمينه كه ادعا مي كنند :" مطمئن باشيد قانوني است" كافي نمي باشد.
چهارم : بكارگيري فزاينده پهپادها ، موارد ضعف آنرا نشان داد بخصوص كه ايران توانست تاكنون دو فروند از آنها را كه بر فراز آبهاي منطقه اي ايران در پرواز بودند ،كنترل كرده و برزمين بنشاند . مقامات ايراني توانستند با ورود به سيستم كنترل اين هواپيماها و دستگاههاي آن ، آنها را بر زمين بنشانند و آنها را در اختيار گرفتند تا از سيستمهاي موجود در آن بهره برداري كنند. اين اقدام ايران براي امكانات نظامي امريكا بسيار خطرناك بشمار مي آيد بخصوص كه اين پهپادها در اختيار كشوري قرار گرفته است كه واشنگتن آنرا دشمن خود مي داند و در نتيجه نبود روشهايي براي دفاع و حمايت از دستگاههاي نظامي امريكا را به اثبات مي رساند بخصوص كه از ديدگاه امريكا ، ايران دشمن بشمار مي آيد. آنچه كه در اينجا كارها را براي واشنگتن بدتر كرد اينكه " حزب الله" كه از سوي ايران پشتيباني مي شود توانست يك فروند پهپاد را در عمق خاك فلسطين اشغالي بكار گيرد و از مواضع مهم نظامي بخصوص در بيابان نقو ( نقب) كه رآكتور هسته اي " ديمونا " و تأسيسات هسته اي اسرائيل در آن قرار دارد، عكسبرداري نمايد.
از آنچه كه گذشت روشن مي گردد آنچه كه " جنگ عليه تروريسم" نام گرفته است بصورت يك تمرين نظامي بشمار مي آيد كه تكنولوژي در آن نقش عمده را بر عهده دارد،و در عين حال همچنان خارج از موازين دقت معمول در چنين عملياتي باقي مانده است . با اقرار به اينكه امريكا آماده است براي تحقق هدفهاي خود ، دهها هزار تن را قرباني نمايد ، روند افزايش قربانيان غير نظامي مي تواند واكنشهايي را عليه واشنگتن و هم پيمانانش بوجود آورد كه اين موضوع خسارات امريكا در منطقه را افزايش خواهد داد . و با افزايش روند كپي برداري تكنولوژي امريكا از سوي كشورهاي مخالف سياستهاي واشنگتن ، پيش بيني مي گردد آن ديوار تكنولوژي پيچيده اي كه واشنگتن پيرامون خود بوجود آورده است، مورد حمله قرار گيرد. اگر چنين رويدادي صورت بگيرد ، امريكا به تدريج برتري تكنولوژيك خود و در نتيجه نفوذ خود را از دست خواهد داد.و اگر واشنگتن معتقد است كه با واگذاري بعضي از نقشهايش به عربستان ، بعضي از هدفهاي خود را تحقق خواهد بخشيد ، اين در حقيقت تكرار آزموده هاي ناموفق گذشته است كه البته نتايج آن نيز تضمین شده نمي باشد.اين همان امريكا بود كه شاه ايران را مورد پشتيباني قرار داد و اسلحه در اختيار وي گذارد . اما سياستهاي داخلي شاه ، رژيم وي را سرنگون ساخت و در نتيجه امريكا يكي از مهمترين هم پيمانان خودرا در منطقه از دست داد . در دهه ۱۹۸۰واشنگتن كوشش كرد بوسيله كونتراها رژيم پرزيدنت دانيل اورتگا در نيكاراگوه را سرنگون سازد و در اين زمينه درآمد بدست آمده از فروش موشك به ايران را در اختيار كونتراها قرار داد و اين در حالي بود كه كنگره امريكا با اين كمكها مخالفت كرده بود. در آن هنگام امريكا سعي كرد با متوقف كردن روند ترورهاي سياسي و يا خودداري از كمك رساني به گروههاي خشونت ، بعضي راهكارهاي سياسي خود را اصلاح نمايد . اما در اين زمينه با موفقيت قابل توجهي روبرو نگرديد و در نتيجه اورتگا تا سال ۱۹۹۰ كه حزب او در انتخابات ناكام ماند در قدرت بود . اما در نوامبر ۲۰۱۱ او بار ديگر از طريق صندوقهاي رأي به قدرت رسيد. و اينچنين روشن مي گردد كه سياست سرپوش گذاردن بر واقعيتها و ناديده گرفتن قوانين با هر وسيله ممكن ، نمي تواند به نتايج مطلوبي برسد و در بسياري از موارد پيامدهاي ناگواري را بدنبال دارد .
پس از سقوط ديويد پتراوس از رياست سازمان " سي آي اي " ، جان برينان بعنوان جانشين پترايوس مطرح گرديد . اما اين شخص از امكانات گسترده اي بعنوان رئيس مركز ملي مبارزه با تروريسم برخوردار است. وي مسئوليت گروه سياستگذاري ترور فعالان " القاعده در شبه جزيره عربستان" را برعهده دارد. ليست فعالان القاعده در يمن گسترش يافت و ديگر تنها شامل اعضاي القاعده نبود بلكه افراد ديگري بر آن افزوده شدند كه ارتباطي با القاعده نداشتند . وي اخيرا درباره اقدامات خود در يمن اظهار افتخار نمود و آنرا نمونه اي براي كسانيكه در زمينه مبارزه با تروريسم فعاليت دارند ، دانست. حال اگر اين شخص رياست " سي آي اي " را برعهده گيرد از امكانات بيشتري برخوردار خواهد شد كه مي تواند آنرا براي گسترش مأموريتهاي پهپادها در منطقه بكار گيرد و در نتيجه راه حل امنيتي همچنان نخستين راهكار نزد مقامات امنيتي و اطلاعاتي آمريكا خواهد ماند ، بخصوص كه اينان اميدوار هستند با گسترش بكارگيري پهپادها در " نبرد عليه تروريسم" با موفقيت روبرو شوند. پرزيدنت اوباما و پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري اخير، به اندازه كافي وقت در اختيار دارد تا بتواند توجه را به موضوع خشونت و تروريسم هدايت نمايد. اما در عين حال از انتقاد پيش بيني شده در امان نخواهد بود ، بخصوص اگر اشتباهها در حمله عليه عوامل القاعده تكرار گردد و غير نظاميان بيشتري هدف قرار گيرند همچنانكه در پاكستان اتفاق افتاد.
در عين حال دردسر ديگري نيز وجود دارد كه همانا اينكه اوباما در عمل خود را در ارتباط با رئيس جمهوري يمن قرار داده است كه سعي دارد بجاي علي عبد الله صالح ، انقلاب ملت يمن را سركوب نمايد. و اين درحالي است كه يمن همچنان در حال جوشش است . در كشوري مانند يمن كه مرزهاي باز دارد و داراي مناطق كوهستاني مي باشد و مذاهب گوناگوني نيز در آن وجود دارند ، كنترل اوضاع و جلوگيري از گسترش القاعده در آن بسيار دشوار است بخصوص كه زمينه براي عضويت افراد در القاعده در اين كشور فراهم مي باشد.
بدون ترديد سياست تحويل " نبرد عليه تروريسم" به عمليات قتل اشخاصي كه عضويت آنها در القاعده ، به اثبات رسيده باشد ، يك تحول پيچيده اي بشمار مي آيد كه نمي توان نتايج آنرا پيش بيني نمود. اگر عمليات قتل دو سال اخير در پاكستان و يمن كه القاعده و امكانات نظامي آنرا تضعيف نمود، در نظر بگيريم خواهيم ديد كه مشكلاتي را براي آينده بوجود آورده است. از جمله مشكلات و دردسرها اينكه عربستان با رژيم كنوني خود همچنان منبع انگيزه عواملي خواهد ماند كه مهمترين علت بوجود آمدن القاعده همانا وجود رژيم كنوني در عربستان است. و در فراهم نبودن امكانات خاندان سلطنتي عربستان براي اصلاح خود و ناتواني اين رژيم در همسويي با ضرورتهاي امروزي از جمله مشاركت مردمي در قدرت و سياست ، تكيه بر اين كشور بعنوان هم پيمان ، پيامدهاي معكوسي در بر خواهد داشت ، وبجاي كنترل تروريسم بعيد نيست منطقه شاهد ناآرامي هاي داخلي وتنشهاي امنيتي گردد. وغير منطقي خواهد بود نوشته هاي كارشناسان از جمله كريستوفر ديويدسن ( نويسنده كتاب " پس از شيخ نشينها) را ناديده بگيريم كه اظهار عقيده كرده اند رژيمهاي شيخ نشين در خليج فارس زمان طولاني ادامه حيات نخواهند داشت و ادامه پشتيباني امريكا وانگليس از آنها بدون اعمال فشار براي اصلاح رژيمهاي سياسي آنها ، پيامدهاي ناگواري در پي خواهد داشت ، چون چنين عملكردي هواخواهان اصلاحات را نگران خواهد كرد وزمينه خشم و نارضايتي آنها را فراهم خواهد ساخت.پس حمله عليه تروريسم وخشونت بدون از بين بردن انگیزه های آن با موفقيت روبرو نخواهد شد ،از جمله اين عوامل ، رژيمهاي سركوبگر و ديكتاتوري است. اما بكارگيري پهپادهاي امريكايي و هواپيماهاي " اف ۱۶" عربستان ، خود يك اقدام از پيش ناكام است كه تنها بر آتش خواهد افزود و به خشونت و تروريسم بيشتري خواهد انجامید.