به گزارش
مردم سالاری آنلاین،هنرمندان چهرههای شناخته شده سینما و تلویزیون با انتشار پستها و استوریهایی در صفحات شخصی خود با ابراز نگرانی از موج ممنوعیتهای جدید برای هنرمندان، تعطیلی «نمایش خانگی» به عنوان تنها دلخوشی و ابزار سرگرمی مردم و محل ارتزاق هزاران خانواده از صنف سینما، چراغ سبز رئیسی را دلیل این اتفاق دانستند و خواستار تجدیدنظر رییسجمهور شدند. چهرههایی چون پرویز پرستویی، محمدحسین مهدویان، نیما جاویدی، شهرام شاهحسینی، محسن کیایی، مهراب قاسمخانی، هدی زینالعابدین، علی شادمان، آناهیتا افشار، ایمان صفا، مجید مطلبی، عباس جمشیدیفر، کامران حجازی، احسان ظلیپور، محمدرضا منصوری، امین حسینپور و... اعتراض شدید خود را در صفحات مجازی خود نشان دادند.
سه شنبه شب گذشته در خبری کوتاه از جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعلام شد که نظارت بر شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما سپرده شده است. این خبر که ابهامات زیادی در خود داشت با واکنش گسترده هنرمندان مواجه شد چرا که ساعتی از انتشار خبر نگذشته بود که رئیس سازمان صداوسیما در گفتگویی اعلام کرد: در حال تدوین آیین نامه تخلفات برای هنرمندان و شبکه نمایش خانگی هستیم!
در واقع واکنش تند و غیر مسئولانه پیمان جبلی به یک خبر، بیش از آنکه نشانه حمایت از صنعت نمایش خانگی باشد، بوی تهدید و توقیف میداد و همین هم هنرمندان را نگران کرد. در خبر اعلامی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز، اولا هیچ اشارهای به شورای عالی فضای مجازی، مسئول پیگیری امور مرتبط با صنعت نمایش خانگی نشده بود، هیچ اشارهای به «ساترا» نشده و همچنین تمام موارد لازم برای تبیین چارچوبهای نظارت نیز به جلسات و کمیتههایی موکول شده که قرار است در آینده تشکیل شود!
در همین زمینه، کامبیز نوروزی، حقوقدان در گفتگویی واگذاری نظارت نمایش خانگی به صداوسیما را خارج از چارچوبهای حقوقی این سازمان دانست و گفت: در رژیم حقوقی ایران انواع و اقسام رسانه ها وجود دارد که هر کدام ماهیت مشخصی دارند و طبیعی است که رژیم حقوقی مستقل خودشان را هم دارند. قطعا سینمای خانگی رسانه ای است که مخاطبانش آن را در خانه های خود از صفحه یک دستگاه موبایل یا کامپیوتری یا پرده نمایش یا نمایشگری به نام تلویزیون می بینند اما معنای آن این نیست که نمایش خانگی هم کار تلویزیونی انجام می دهد.
وی اضافه کرد: «سینمای خانگی که بر بستر اینترنت منتشر می شود، به تنهایی الگو و مدل جدید پخش، تصویر خاص خودش را داراست و ارتباطی به رسانه ای به نام تلویزیون پیدا نمی کند. منتها انحصار طلبی بسیار گسترده ای در سازمان صدا و سیما وجود دارد که هر نوع کار تصویری را گویی می خواهد در سیطره خودش بگیرد. در حالی که اتفاقا خود این سازمان در پایین ترین سطوح کارآمدی تاریخ فعالیت تلویزیون در ایران قرار گرفته و حوزه نفوذش را از دست داده است. وقتی نمی تواند کار خودش را انجام بدهد در عین حال اصرار دارد تمام پلتفرم های تصویری دیگر از جمله سینمای خانگی را تحت نظارت خودش در بیاورد. به هر حال سپردن نمایش خانگی به سازمان صدا وسیما به نظر من از چارچوب مقررات حاکم بر صدا و سیما بیرون است و حقوقی نیست.»
از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان و هنرمندان معتقدند فضای هنری در کشور، باید مرجعیت واحد داشته باشد و با توجه به تجربه چهل ساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه سینما، و همچنین قانون برنامه و تکالیف محوله به این وزارتخانه، شبکه نمایش خانگی که پیش از این نیز در زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف میشد، اکنون نیز باید در همان بخش تعریف، حمایت و نظارت شود. ضمن آنکه در صورت تغییر در مدل ارائه نمایش خانگی از سی دی و فیلم به انتشار برخط، این مهم باید در شورای عالی فضای مجازی تصمیمگیری شود و در آنجا هم مرجع اصلح و مورد وثوق و اعتماد هنرمندان که در تولید محصول و عرضه و درآمدزایی هم سهیم نیست، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است نه سازمان صداوسیما.