وی ادامه داد: قبل از انقلاب اگر کسی مبارزه می کرد باید دارای تفکرات مارکسیستی یا کمونیستی میبود و یا تن به نظم مارکسیستی و سرمایهداری میدادند. در آفریقای جنوبی حزب اصلی اندیشه چپ را برای اندیشه خود انتخاب می کرد. از غربیترین منطقه جهان و در کشورهای آمریکای لاتین کلیه حرکتها، حرکتهای مارکسیتی بود که بسیار خشن و به اتکای نیروی نظامی لیبرالیزم سرکوب شدند. در کشورهای قاره آفریقا هم همین مسئله ساری و جاری بود. در شرق آسیا هم کمونیستها حاکم بودند.
یادگار امام خاطرنشان کرد: پیام انقلاب اسلامی ایران بازگشت معنویت به عرصه اجتماعی و سیاسی بود. انقلاب ایران انقلاب علیه حکومت وابسته به غرب بود اما نه از خاستگاه چپ بلکه از خاستگاه دین. چرا؟ برای پاسخ به این چرا باید نکتهای بیان شود. همه کسانی که در پی سعادت و تعالی هستند، سعادت را در قالب زندگی مادی خوب تعریف میکنند در حالی که سعادت هم دنیا را میخواهد و هم آخرت را. در این جهانبینی دنیا ساخته میشود اما همه اینها نباید فردای بعد از مرگ را از یاد ببرد. این مسئله بسیار مهم است. پیوست فرهنگی برای ساختن دنیا چیست؟ آیا فردای قیامت از دست رفت، با وجود ساختن یک دنیا خوب، آیا کافی است؟ بزرگان ادیان الهی دنیا را مزرعه و محل عبور میدانند. اما این عبارت بد ترجمه شد. اما انقلاب اسلامی هم دنیا را خوب و درست میداند و هم فردا و قیامت و دنیای پس از مرگ را خوب میداند.سید حسن خمینی ادامه داد: انقلاب ایران پایهگذار این گفتمان و تفکر بود. وارد کردن دینداران به عرصههای اجتماعی کار انقلاب اسلامی بود. جریانهای الهیاتی و ملیگرایی جهان به دنبال ساختن دنیای مادی و ساختن فردای بهتر هستند. رهبر چنین تفکری امام امت بودند. ایشان از ابتدای زندگیشان لحظه به لحظه با این باور زندگی کردند. امام قبل از فقیه بودن، یک عارف و اخلاقی بودند. شاگردان ایشان هم ابتدا اخلاق را از ایشان آموختند و بعد فقه و دینداری را. در تفکر امام تمام دنیا در محضر خداست. گفتمان توحیدی یعنی توجه به این که دنیا محل گذر از دنیا به جای ابدی که انسانها میروند. اما تفاوت این نگاه با برداشت غلط دینداران در این است که این دنیا را در آغوش ستمکاران و ظالمان رها نکنید. امام امت میگفت سابقا میگفتند مردم هر قدر نفهمتر، مقدستر در حالی که انسان باید توجه و آگاهی داشته باشد.
وی ادامه داد: اگر دنیا خوب ساخته نشود، آخرت هم خوب ساخته نمیشود و راهش وارد کردن دین به حیات اجتماعی است. نمیشود نسبت به خانواده، جامعه و کشورمان بیتفاوت باشیم و بعد معتقد باشیم در آن دنیا سر آرام بر آرامش بهشتی میگذاریم. باید حتما نسبت به فقر، ظلم، بیعدالتی و تبعیض حساس باشیم. ارزشهای توحیدی باید در دنیا حاکم شود. هر جا این ارزشها حاکم بود در همان جا موسی و عیسی و حضرت محمد هم حاضر هستند. عبادت خدا یعنی سر بر بالین هیچ غیر خدایی مثل قدرت، ثروت و تن دادن به ظلم نگذاریم.یادگار امام گفت: در اندیشه مارکسیست، دین افیون تودهها توصیف شده است. کتاب مزرعه حیوانات هم نماد چنین تفکری بود. اما از دل چنین تفکری، انقلاب اسلامی متولد شد. چرا؟ چون دین را اشتباه تعبیر و تفسیر کرده بودند. آخوندی که در خدمت دین نباشد، آخوندنماست. تبعید از حاکمان جور موجب خائن به رسول شدن میشود. دینداری که در برابر ظلم نایستد، دیندار نیست. دروغ میگوید که دیندار است. دینداری که فقر را میبیند اما تلاش نکند، دیندار نیست.