به گزارش مردم سالاری آنلاین، تنش در مرزهای ایران و افغانستان فروکش کرده است اما هنوز حرف و حدیثهایی در خصوص برخی تحرکات در مرزها شنیده میشود.
روز سهشنبه نهم خرداد ماه شایعات و گزارشهایی منتشر شد مبنی این که وضعیت فوقالعاده نظامی میان ایران و افغانستان در مرز اسلام قلعه-دوغارون ایجاد شده است.
مسئلهای که توسط معاون دفتر نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان تکذیب شد. اما دور از انتظار نیست با توجه به تجربیات گذشته، تنشها بین ایران و طالبان در مرزها باز هم تکرار شود.
حال این پرسش مطرح میشود که پشت پرده این بحرانها در مرزهای شرقی کشورمان چیست و چه سناریوهایی را میتوان برای تنش بین ایران و همسایه تازه به قدرت رسیدهاش متصور شد؟
نوذر شفیعی، کارشناس مسائل آسیا درباره دلیل شروع این تنشها به اکوایران گفت:« یکی از تحلیلهایی که درباره علت جنگ مطرح میشود، نظریه انحراف اذهان است. این نظریه بر این فرض مبتنی است که انسجام داخلی و سرپوش گذاشتن بر ناکامیهای داخلی در پرتو یک تعارض خارجی حاصل میشود.»
شفیعی ادامه داد:« در این خصوص میتوانیم فرض را بر این بگذاریم که طی مدتی که طالبان حکومت را به دست گرفته، نتوانسته در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته شود، توفیقی در سامان بخشیدن به شرایط اقتصادی جامعه افغانستان نداشته و دائم درگیر چالشهای داخلی با گروههای قومی و مذهبی مختلف بوده است. »
این کارشناس با بیان اینکه طالبان از درون با جنگ قدرت دست و پنجه نرم میکند، تاکید کرد:« در این صورت باید بپذیریم که این امکان وجود دارد که طالبان به سمت یک تعارض بیرونی حرکت کند. این موضوع ابتدا در خصوص پاکستان اتفاق افتاد یعنی شاهد بودیم که تحریک طالبان پاکستان با حمایت طالبان اقداماتی را در داخل این کشور انجام دادند. اما امروز طالبان ظاهرا جهتگیریاش را به سمت ایران سوق داده است.»
به گفته شفیعی، بر اساس این نظریه میتوان گفت که طالبان برای سرپوش گذاشتن بر مسائل و مشکلات داخلی به چنین رفتارهای تهاجمی علیه ایران روی آورده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در خصوص تنش با طالبان فقط بحث امروز و دیروز نیست، توضیح داد:« طالبان از زمانی که قدرت را در اختیار گرفت با وجودیکه متعهد شده بود از داخل افغانستان تهدیدی متوجه ایران نشود، اما نه تنها دست سایر گروهها را برای تهدید علیه منافع ایران باز گذاشت و بخشی از راهحل نشد بلکه خودش نیز به بخشی از مشکل تبدیل شده است.»
شفیعی سناریوی دیگری را نیز در خصوص دلیل درگیریها مطرح کرد و گفت فرضیه دیگر به جنگهای نیابتی و سواری رایگان دادن طالبان مربوط میشود. در این سناریو، آمریکا یا کشور دیگری که مناسبات خوبی با ایران ندارد در عوض آنکه خود مستقیم وارد درگیری با ایران شود، گروهی را به نیابت از خود مسئول این اقدام میکند. اگر این سناریو را بپذیریم، فشار طالبان بر ایران بخشی از فشارهای بینالمللی علیه ایران است.
کارشناس مسائل آسیا با توجه به این مسائل و با در نظر گرفتن مارپیچ بحران در روابط ایران و طالبان گفت:« از گذشته تا به امروز تنش در روابط ایران و طالبان سیر صعودی پیدا کرده است؛ یعنی اصطلاحا بحران در روابط دو طرف مرحله پیدایش را طی کرده و در حال رفتن به سمت تصاعد است.»
وی با اشاره به اینکه تصاعد بحران نیز مراحلی دارد، افزود:« اگر تصاعد بحران تا همین مرحله باشد قابل مدیریت است اما اگر از این مرحله فراتر برود، حل بحران دشوار میشود. چون شدت بحرانها بر راهحلها تاثیرگذار است. خصوصا اینکه امروز با مسئله توطئه کشورهای خارجی نیز مواجه هستیم. یعنی آنها کشورها را درگیر یک موضوع میکنند و سپس به اختلافات دامن میزنند و در ادامه با فرسایشی کردن جنگ، قدرت رقیب را تضعیف میکنند.»