تورمی که مردم احساس میکنند تقریباً دو برابر تورمی است که توسط مراکز آماری اعلام میشود. براساس افکارسنجی انجامشده در مرکز پژوهشهای مجلس نرخ تورم احساسشده توسط مردم در حالی ۸۶ درصد اعلام شده که نرخ تورم نقطهبهنقطه بانک مرکزی و مرکز آمار به ترتیب ۴۶ و ۵۱ درصد اعلام شده است.
اقتصاد ایران در بیش از ۵۰ سال گذشته درگیر نرخهای تورم بالا و دورقمی بوده است و از این حیث رکورددار تداوم نرخهای تورم دورقمی در دنیاست. این موضوع سبب شده تا نرخ تورم بالا مهمترین چالش در حوزه سیاستگذاری اقتصادی در کشور باشد. صرفنظر از علل نرخ تورم بالا در اقتصاد ایران یک مسئله جدی در خصوص نرخ تورم، تفاوت درک مردم از نرخ تورم با نرخ تورم اعلامی توسط نهادهای آماری است.
افکارسنجی مرکز پژوهشها نشاندهنده دو واقعیت مهم است. اول آنکه نرخ تورم احساسشده توسط مردم تفاوت قابلتوجهی با نرخ تورم اعلامی نهادهای رسمی دارد. دوم اینکه خود نرخ تورم نهادهای رسمی نیز با یکدیگر اختلاف دارد؛ بنابراین اول باید مشخص کنیم کدامیک از این دو نرخ تورم واقعاً از نرخ تورم تحمیلشده به خانوارهای کشور نمایندگی را میکند. در سالهای اخیر و در دولتهای مختلف بسته به اینکه نرخ تورم کدامیک از این نهادها کمتر بوده، آمار نرخ تورم آن نهاد توسط دولتمردان بهعنوان عملکرد دولت ارائه شده است. نکتهای که نمیتوان آن را کتمان کرد آن است که در ارائه عملکرد سیاستگذار، باید این نکته را در نظر داشت که بر اساس مطالعات مختلف بینالمللی فعالان اقتصادی نرخ تورم انتظاری خود را براساس احساسشان از تورم گذشته تعدیل میکنند نه اعلام نهاد آماری.
در واقع ارائه نرخ تورم پایینتر صرفاً کاربرد در منازعات سیاسی داشته و اگر هدف سیاستگذار سیاستهای اقتصادی است بهجای نرخ تورم رسمی نرخ تورم احساسشده توسط مردم موضوعیت دارد و چنانچه بیان شد، این نرخ مستقل از نرخ تورم اعلامی نهادهای رسمی است.
دلایل متعددی در خصوص اهمیت توجه به نرخ تورم احساسشده افراد جامعه در ادبیات وجود دارد. یکی از دلایل مهم توجه به این موضوع بیاعتبار شدن آمارهای رسمی است. در واقع در صورتی که احساس افراد از تورم تفاوت قابلتوجهی با نرخ تورم اعلامی نهادهای رسمی داشته باشد به مرور زمان آمارهای رسمی و نهفقط تورم برای افراد جامعه اعتبار خود را از دست داده و بیاعتمادی به نظام آماری گسترش مییابد.
همچنین مطالعات متعددی نشان میدهد که انتظارات تورمی افراد همبستگی بالایی با تورم احساس شده افراد دارد. کارشناسان اقتصادی با بررسی نرخهای تورم احساسشده و انتظارات تورمی افراد در آمریکا بیان میکنند که برای اغلب افراد نرخ تورم احساسشده با انتظارات تورمی آنها مشابه بوده است. در ایران نیز میانه نرخ تورم احساسشده افراد از گذشته با میانه نرخ تورم مورد انتظار آنها در یک سال آینده نزدیک است و البته هر دو اختلاف قابلتوجهی با نرخ تورمی اعلامی نهادهای رسمی دارند. از آنجا که در سیاست هدفگذاری تورمی یکی از اهداف سیاستگذار پولی، جهتدهی انتظارات تورمی است شکلگیری انتظارات تورمی براساس تورم احساسشده اهمیت توجه به نرخ تورم احساسشده را دو چندان میکند.