به گزارش مردم سالاری آنلاین، روزنامه جوان نوشت: مدعای اصلی پیشنهاددهندگان رفراندوم آن است که میگویند «فلان موضوع (حجاب، رابطه دوستانه با امریکا، تغییرات گسترده در قانوناساسی و مانند آن) آنقدر فراگیر شده و از پشتوانه گسترده افکارعمومی برخوردار است که به رفراندوم گذاشتن آن منطقی و دموکراتیک است.»این خود مغالطهای آشکار است، زیرا ادعای فراگیربودن آن به حرف این و آن نیست، بلکه خود نیاز به یک رفراندوم دیگر دارد و این «رفراندوم برای رفراندوم» یک دورباطل و تسلسل بیپایان ایجاد میکند.
فیالمثل اگر گفته شود، چون بیحجابها نسبت به گذشته زیادتر شدهاند یا مردم انتظار گشایش اقتصادی از رفع تحریمها را دارند، پس حجاب و رابطه با امریکا باید به رفراندوم گذاشته شود، به دو دلیل این ادعا مغالطه و سخنی تبلیغاتی است؛ اول آنکه مثلاً انتظار گشایش اقتصادی، خودبهخود به معنی آن نیست که مردم انتظار دوستی با امریکا را داشته باشند. فهم این مسئله بسیار ساده است و هیچ برهان عقلی نمیتواند بگوید بین ایندو، رابطه علت و معلولی وجود دارد. دیگر آنکه اگر امروز پذیرفته شود و رابطه با امریکا به رفراندوم گذاشته شود و فردای آن روز دوباره فعالان سیاسی مخالف رابطه با امریکا و گروههای دانشجویی و روزنامهها خواهان رفراندوم دیگری برای قطع رابطه با امریکا شدند، چه کسی یا چه سازوکاری میتواند مانع آنان شود، جز آنکه دوباره جمعه هفته بعد رفراندومی برگزار شود تا معلوم گردد که بالاخره رابطه یا قطع رابطه!
دلیل دیگر همان است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند: «مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟!»
مردمی که در روستاها و نقاط دور و نزدیک کشور زیست غیرسیاسی دارند از سیاست و تحلیل مسائل دشوار حقوقی فاصله دارند،
با پوپولیسم و پروپاگاندای وسیع رسانهای یک دسته یا گروه خاص چه باید کرد؟! اینجاست که همان نظام دموکراتیک و مردمسالارانه به شما میگوید تعیین نمایندگان پارلمانی و مجالس سنا و منتخبان مردم در دولتها برای همین تصمیمگیریهاست تا نمایندگان به جای عموم مردم تصمیمات کلی و اساسی را بگیرند و نه اینکه هربار اختلافی در سلیقه حکمرانی یا الگوی حکمرانی پیش آمد، صدای بلندگوی رفراندوم را بالا ببریم.