به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،«فرزندان ۵۴۰۰ نفر از مسئولان دولت در خارج از کشور هستند. مسئولان ما حقوق و درآمد جمهوری اسلامیرا دوست دارند ولی تابعیت کشورهای خارجی را میخواهند؛ اگر آمریکا دشمن است فرزندان مسئولین آنجا چه میکنند؟» این سخنانهاجر چنارانی نماینده نیشابور در مهرماه گذشته حرف دل بسیاری از مردمیاست که این روزها با تعجب به فاصله عجیب بین شعارها و عملکرد مسئولان و مدیران کشور نگاه میکنند. کسانی که گاه و بیگاه مردم را دعوت به صبر، تحمل فشارهای اقتصادی و درک شرایط حساس کنونی میکنند؛ اما حاضر نیستند که فرزندان خود را در این شرایط نگاه دارند و اتفاقا به کشورهایی میفرستند که آن را دشمن میدانند!
با آماری که این نماینده مجلس داده است معلوم است که این موضوع عمومیت داشته و مربوط به افراد معدودی در دایره مسئولان کشور نیست. اگر زمانی رسانههای اصولگرای فقط به حضور فرزند معصومه ابتکار توجه داشتند یا اگر بنا به شنیدهها حضور فرزند علی لاریجانی در کشورهای متخاصم عامل رد صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری شد، باید گفت که حضور 5400 آقازاده در کشورهایی که عموما مجموعه استکبار جهانی دانسته میشود به معنای این است که اگر مسئولی پیدا شود که فرزندش خارج از کشور نباشد باید او را جزو استثناها بدانیم!
جالب اینجاست که در سال 1401 چند خبر مرتبط با این موضوع در فضای رسانه ای و مجازی باعث توجه بیش از پیش مردم به این موضوع شده است. اولین مورد با یک توئیت تبلیغاتی از سوی دبیر شورای اطلاعرسانی دولت در اواسط شهریور ماه آغاز شد. گویا ماموریت برای مانور روی «گشت ارشاد مدیران» یکی از شعارهای معطل مانده رئیسی باعث شد که وی اعلام کند: «اخیرا فرزند یک معاون وزیر برای ادامه تحصیل در یک کشور خارجی ویزا گرفته بود و قصد خروج داشت که به محض اطلاع رئیسجمهور دستور صادر شد: اگر فرزند رفت، پدر هم برود! گذشت آن دوران که افتخار مقامات عالی دولت، اقامت فرزندانشان در خارج از کشور باشد. مسئولان مراقب گشت ارشاد باشند.»
اما این ادعای تبلیغاتی آنطور که دولتیها تصور میکردند جواب نداد! بلافاصله بعد از این ادعا، اعلام شد فرزند انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به کانادا رفته است! این موضوع قابل تکذیب نبود و توضیحاتی که داده شد، نشان داد که کاملا درست است. انسیه خزعلی و همسرش سعی کردند با توضیحاتشان این موضوع را توجیه کنند اما هر توضیحی به بدتر شدن شرایط برای آنها منجر شد.
انسیه خزعلی در رشته توئیتی آن را تائید کند اما موضوع سفر پسرش را « تقویت فعالیتهای دانش بنیان» عنوان کند. وی نوشت: «گذشت آن دوران که مسئولانی مثل کوه پشت فرزندان خویش میایستادند و صراحتا از مهاجرت و زندگی آنها در خارج از کشور دفاع میکردند. اما امروز... برخی با ذوق زدگی از مهاجرت فرزند اینجانب گفتند؛ درحالی که سفر موقت کاری ایشان جهت توسعه و پشتیبانی مجموعه دانشبنیانی است که در ایران با تعداد زیادی از دانشجویان کامپیوتر فعال است و خوشبختانه این پروژه کاری رو به اتمام بوده و وی در ماههای آینده به کشور باز میگردد. اگرچه ایشان متاهل و مستقل است ولی هرگز قصد مهاجرت نداشتهاند. بیشک... بسترسازی برای تقویت فعالیتهای دانش بنیان جاری در کشور، برخاسته از تعلق به وطن و مسئولیتپذیری است. اعضای دولت مردمیو انقلابی به آرمانهای انقلاب و سیاستهای دولت وفادار بوده و خواهند بود.»
سوء استفاده از شعار سال برای توجیه مسافرت یا مهاجرت فرزند معاون رئیس جمهور به کانادا، از طرفی سوژه طنزهای بسیار شد و از طرف دیگر این انتقاد را به دولتیها وارد ساخت که آنها مسائل مربوط به خود را به راحتی توجیه میکنند اما برای بعضی از افراد قوانین سفت و سختی میگذارند تا از آن بهره برداری تبلیغاتی کنند. مگر معاون وزیری که برای پسرش ویزا میساخته، نمیتوانسته بگوید که سفرش داشن بنیانی است؟ و آیا رئیس جمهور از او پرسیده که چرا پسرت میخواهد سفر کند؟! دستور مطلق رئیسی طبیعتا باید شامل حال انسیه خزعلی معاون خودش هم بشود!
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در واکنش به سخنان انسیه خزعلی در باره علت مهاجرت فرزندش نوشت: چرا برخی انتظار دارند که ادعاهای آنان در مورد خود و خانوادههایشان را مردم باید باور کنند؟ در حالی که تجربه قبلی خلاف صداقت را نشان داده.به علاوه چرا خودشان ادعاهای فرزندانشان را میپذیرند؟ در حالی فرزندان میدانند در فضای ریاکاری والدینشان طاقت شنیدن حرف درست را ندارند. رحمتاله بیگدلی، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «من اگر جای آقای رئیسی بودم خانم خزعلی را نه به خاطر اقامت پسرش در کانادا، بلکه به خاطر این نوع سوءاستفاده سخیف از نامگذاری سال عزل میکردم!»
داستان اما به خواهران خزعلی ختم نشد. اعلام معرفی زاهدی وفا سرپرست سه ماهه وزارت کار و رفاه اجتماعی به عنوان وزیر پیشنهادی دولت به مجلس یکبار دیگر موضوعی مشابه خواهران خزعلی شکل داد. اما یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ضمن رد ادعای طرح شده در فضای مجازی درباره دوتابعیتی بودن فرزندان وزیر پیشنهادی کار در توضیح این مطلب گفت: در این موضوع، من از شخص آقای زاهدی وفا سوال کردم، وی توضیح داد که هرچند همزمان با دوران تحصیلش در کانادا به عنوان دانشجوی بورسیه وزارت علوم و اقامت در آن کشور فرزندان ایشان نیز در آن زمان متولد شدهاند، اما ایشان هیچ اقدامیبرای اخذ تابعیت برای آنها نکرده است و این فرزندان هیچگاه کد تامین اجتماعی کشور کانادا را نداشته و در کانادا نیز اقامت ندارند و حتی پس از پایان دوران تحصیل پدر و بازگشت به ایران هیچ سفر خارجی بجز عتبات عالیات نداشتهاند.
باید گفت که حضور 5400 آقازاده در کشورهایی که عموما مجموعه استکبار جهانی دانسته میشود به معنای این است که اگر مسئولی پیدا شود که فرزندش خارج از کشور نباشد باید او را جزو استثناها بدانیم!