به گزارش
مردم سالاری آنلاین،محمدعلی ابطحی، معاون اول رییسجمهور سابق محمد خاتمی و عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: باوجود مشکلات عدیده کنونی، روند جامعه ایران به سمت همزیستی دو دیدگاه فرهنگی اجتماعی پیش میرود.
در ادامه نکات مهم این گفتوگو را میخوانید:
باید بین یک جریان حزبی اصلاحطلبی و یک تفکر تاریخی اصلاحطلبی فرق بگذاریم و تداخل این دو با یکدیگر بسیاری از این بحرانها را ایجاد کرده است.اصلاحات یک جریانی است که امثال ما به آن علاقهمند بودیم ولی اصلاحات ما نبودیم. بعد از ۸۸ و به خصوص بعد از اینکه مراسم ترحیم اصلاحطلبی از سوی روزنامه کیهان و دیگران برگزار شد، ظهور دوباره آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاحطلبان با «تکرار میکنم»، دو جریان به یکدیگر رسیدند؛ یکی جریان داخلی و یکی هم جریان خارج کشور بود. هردوی اینها به یک نقطه واحد رسیدند و آن اینکه نباید پشتوانه قدرتمندی در جامعه ایران وجود داشته باشد. این میانه اما بسیار کمرنگ شد و شعار اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا برای همین سرداده شد. اصولگرا قدرت در دست داشت و برایش تمام شدن ماجرا اهمیتی نداشت ولی برای اصلاحطلب این شعار به معنای حذفش بود. طبیعتاً در چنین شرایطی اصلاحطلبی دچار آسیب جدی شد.
اینکه نتوانستیم اصلاح کنیم معنایش این نیست که مبنایمان را عوض کنیم و به دنبال براندازی برویم چون ما یک نگاه تاریخی داشتیم و داریم؛ حالا رهبر براندازان هرکسی که میخواهد باشد و حکومت هم دست هرکس که میخواهد باشد ولی دلیلی ندارد که در این میان رهبر براندازان خاتمی باشد و از او توقع داشته باشیم که چرا اصلاحطلبان در براندازی فعال نیستند، چون ما اعتقاد نداریم و البته راهحل هم نداریم اما وقتی راهحل نداریم نباید مبنای اعتقادیمان را عوض کنیم ما الان در این جایگاه هستیم.
چون طرفین آنقدر رادیکال شدهاند که راهحل اصلاحی را نمیپذیرند. جریان برانداز و همین اعتراضات ماههای اخیر را بررسی کنید، اگر مطالبهمحور بود و فقط نمیگفتند که حکومت باید عوض شود، هرچیزی میتوانست جزو مطالباتشان باشد، از تغییر قانون اساسی تا قانون حجاب اجباری. درون حاکمیت هم همینطور عمل کرد و گفت من یک قدم هم عقب نمیگذارم.
«در کشور تصور غلطی وجود دارد و فکر میکنند اگر یک قدم عقب بگذارد باید قدمهای زیادی عقب برود یا اگر بر دیدگاهی که تا الان بر آن تسلط داشته، مقداری ضعف نشان دهد، میرود به سمتی که اساساً مبنای اعتقادی حذف شود.
حکومت قدرتمند جمهوری اسلامی، حکومتی نیست که با چند روز تظاهرات حتی تکان بخورد. از یک طرف این نسل زد هم به راحتی هرچیزی را نمیپذیرند.مقصود ما بیشتر رویکرد تشکیلاتی و سیاسی جریان اصلاحات در مواجهه با رخدادهای اجتماعی و اعتراضات امسال بود.
بدترین آسیب برای جریان اصلاحات، تفکیک نکردن تفکر اصلاحی از احزاب و تشکلهای اصلاحطلب است که بعضیشان اندازه انگشت یک دست نمیتوانند نیرو جمع کنند و هوادار چندانی هم ندارند. اما یک نکته در جریان اصلاحطلبی وجود دارد که بعکس اصولگرایان، «سر» دارند.
در اعتراضات اخیر از اصلاحطلبان انتظار میرفت که رخت براندازی بپوشند، توقع جریان براندازی این بود که عمدتاً افرادی بودند که قبلاً دنبال اصلاحات بودند اما الان چون اصلاحات به بنبست رسیده به براندازی رسیدهاند و توقع دارند که اصلاحات هم دنبال آنان بیاید.
چون جریان براندازی که وارد خیابان شد، سالهاست ساماندهی میشود و خودشان سالها تلاش میکردند که اصلاحطلبان را نپذیرد. یعنی اساساً ظرفیت پذیرش آنان در میان براندازان وجود نداشت. به این دلیل که فضا بسیار رادیکال شده بود واقعاً امکان انجام کاری وجود نداشت. حکومت هم سر ماجرای مهسا امینی خیلی بد رفتار کرد. رئیسجمهوری همان روز اول واکنش نشان داد و بعد هم تماس تلفنی گرفت اما جریان اصلاحات آنقدر صبر کرد تا به حادثه تروریستی شاهچراغ رسیدیم.
بحث انتخابات جداست. باید ظرفیت خودش را داشته باشد. من ریشه همه این بحرانها را از جایی میبینم که پذیرفتیم یک انتخابات حداقلی برگزار شود. الان هم اگر برای انتخابات آینده از حالا اقداماتی نشود که جامعه نمایندگان خود را میان کاندیداها ببیند، قطعاً انتخابات مورد استقبال قرار نمیگیرد.
نسل زد که نسل بعد از اینترنت است، همهچیزش متفاوت است، دین، ازدواج، تفکر و قهرمانشان متفاوت است. توصیه اصلی من به مسئولان امنیتی این است که تا میتوانند فضای مجازی را باز بگذارند، چون نسل جوانی که پای این فضای مجازی نشسته است نیازهایش را اینجا میبیند و برطرف میکند و اگر نبیند به خیابان میآید. تمام وجود جوان خودنمایی است؛ با این نسل باید جور دیگر رفتار کنیم.
منبع:ایرنا