به گزارش
مردم سالاری آنلاین،
دیروز شنبه کنفرانس امنیتی مونیخ میزبان بخشی از جریان اپوزیسیون و تعدادی از چهرههای معاند بود. به موازات برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ بدون حضور ایران و دعوت از جریان اپوزیسیون در این کنفرانس، شاهد برگزاری نشست دیگری در اسلو، پایتخت نروژ، با موضوع حقوق بشر بودیم که در آنجا هم چهرههای معاند به فضای ضدایرانی دامن زدند.
البته سخنگوی وزارت امور خارجه در توییتی نسبت به حضور برخی افراد در مونیخ و دیدار مکرون با عناصر ضدانقلاب واکنش نشان داد. ناصر کنعانی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «آنانی که ۴۴ سال حضور بینظیر اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان در حمایت از کشور، انقلاب و رهبری خود را نادیده میگیرند و به سراغ چند دلقک بیهویت میروند، نه به دموکراسی اعتقاد دارند و نه انقلاب و ملت ایران را میشناسند. بهزودی در مقابل استقامت، قدرت و عظمت ملت ایران زانو خواهید زد».
قبلتر هم کنعانی در نشست خبری ۲۴ بهمنماه و در واکنش به دعوتنشدن ایران به کنفرانس مونیخ اظهار کرده بود: «اگر هدف از برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ کمک به تعمیق امنیت در حوزه منطقهای و جهانی است، اقداماتی ازجمله دعوتنکردن از برخی کشورها رویکردی گزینشی با انگیزههای سیاسی است و نشاندهنده تداوم رویکرد اشتباه در ارتباط با تحولات جمهوری اسلامی ایران و نقض غرض است. این اقدام مغایر با اصل بیطرفی بهویژه در رابطه با کشوری که نقش مهم و تعیینکننده در حوزه امنیت بینالملل و منطقه دارد، است».
از زلنسکی تا سوناک
علاوه بر حضور فعال چهرههای معاند ایرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ، دیگر مدعوین و سخنرانان هم به تهران تاختند. در این راستا کنفرانس مذکور روز جمعه ۱۷ فوریه (۲۸ بهمن) با سخنان ولودیمیر زلنسکی آغاز به کار کرد. رئیسجمهوری اوکراین که از طریق تماس ویدئویی در این جلسه حاضر شده بود، با اشاره به استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی مدعی شد: «درحالیکه ما در حال مذاکره برای جتهای جنگنده هستیم، کرملین ایران را متقاعد کرده است که پهپادهای مرگبار به روسیه بفرستد.
کرملین آماده است بهای آن را بپردازد، نهفقط با پول؛ بلکه با اورانیوم ۹۲ درصد غنیشده. من مطمئن هستم که هیچکسی در اینجا حاضر نیست این ریسک را بپذیرد». البته به موازات انجام این سخنرانی ویدئویی زلنسکی در کنفرانس امنیتی مونیخ و مطرحکردن برخی ادعاهای ضدایرانی، رئیسجمهوری اوکراین همان روز (جمعه)، میزبان وزیر امور خارجه اسرائیل بود.
الی کوهن که در اولین سفر خارجی خود کییف را برگزیده بود، در دیدارش با زلنسکی روشهای همکاری علیه ایران در عرصه بینالمللی را بررسی کرد. زلنسکی هم در این دیدار با تکرار برخی ادعاها، از ایران بهعنوان «دشمن مشترک» اسرائیل و اوکراین نام برد. در کنار ادعاهای ضدایرانی زلنسکی، یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل، هم با حضور در کنفرانس امنیتی مونیخ، روز جمعه مدعی شد که ایران در حال فروش سلاح به بیش از ۵۰ کشور جهان است. گالانت در ادامه تأکید کرد در سال گذشته ایران به صادرکننده جهانی تسلیحات کشنده تبدیل شده و با ۵۰ کشور جهان برای فروش سلاح به آنها در تماس است.
وزیر جنگ اسرائیل با این ادعا که تهدید ایران در قارهها و علیه ملتها رو به افزایش است، گفت: «ایران پهپادهایی با برد هزار کیلومتر به کشورهایی در شرق اروپا ازجمله بلاروس میفرستد و در گذشته نیز در آمریکای جنوبی همین کار را کرده است». او افزود: «جامعه بینالمللی باید متحد شود و گامهای فوری و سریع برای توقف این معاملات تسلیحاتی و ایجاد یک مکانیسم مجازات مؤثر برای آن بردارد». در عین حال وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیهای از دیدار و گفتوگوی وزرای امور خارجه این کشور با فرانسه، آلمان و انگلیس (تروئیکای اروپا) درباره ایران در حاشیه نشست مونیخ خبر داد.
وبگاه وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه، آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان و جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه انگلیس دیدار کرد. آنها بر نگرانیشان درباره تنشزایی برنامه هستهای ایران و عدم همکاری آن با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید کرده و خواستار تغییر رویه ایران شدند». در این بیانیه آمده است: «آنها همچنین درباره نگرانیهایشان در زمینه همکاریهای دوسویه نظامی میان ایران و روسیه که در حال عمیقترشدن است و تأثیر آن بر امنیت و ثبات منطقه و فراتر از آن رایزنی کردند».
وزارت امور خارجه آمریکا در ادامه فعالیت مداخلهجویانه مطرح کرد: «وزرای امور خارجه این کشورها بر همبستگیشان با ملت ایران با توجه به نقض حقوق بشر توسط ایران تأکید کرده و با هماهنگی دقیق رویکردشان نسبت به فعالیتهای ثباتزدای حکومت ایران موافقت کردند». همچنین ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا و سناتور باب منندز، رئیس کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا، در این کنفرانس ادعاهایی ضد ایرانی مطرح کردند.
نشست مشترک ضدایرانی در ریاض
پیش از آغاز کنفرانس امنیتی مونیخ، آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس پنجشنبه هفته گذشته و پس از پایان نشست مشترکشان در ریاض، در بیانیهای آنچه را سیاستهای بیثباتکننده ایران، حمایت از تروریسم، استفاده از موشکهای پیشرفته، تسلیحات سایبری و پهپادی و اشاعه آنها در منطقه و جهان عنوان شده است، محکوم کردند.
به نوشته روزنامه سعودی گزِت، اعضای شورای همکاری خلیج (فارس) و آمریکا در این بیانیه مشترک عزم خود را برای کمک به امنیت و ثبات منطقه تحت چارچوب همکاری استراتژیک شورای همکاری خلیج (فارس) و ایالات متحده مورد تأکید قرار دارند. آنها همچنین در این بیانیه مدعی شدند که ایران همچنان به ارائه تسلیحات و موشک به حوثیها در یمن ادامه میدهد که بنا بر ادعاهای آنها موجب طولانیترشدن جنگ در یمن شده است.
اعضای شورای همکاری خلیج (فارس) و آمریکا با ابراز نگرانی نسبت به پیشرفتهای برنامه هستهای ایران در اظهاراتی مداخلهجویانه از تهران خواستند که به طور کامل و مؤثر با تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند. در این بیانیه با تکیه بر ادعاها علیه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان آمده است که ایالات متحده بار دیگر بر تعهد رئیسجمهور بایدن به عدم اجازه دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید کرد. همچنین در این بیانیه، ایالات متحده و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) تعهد خود را به گسترش همکاریهای دفاعی و قابلیت همکاری برای ارتقای توانمندیهای خود برای محدودکردن آنچه توانایی ایران برای انجام فعالیتهای بیثباتکننده و بازدارندگی آن در آینده خواندند، اعلام کردند. در مقابل سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با رد مطالب مندرج در بیانیه سومین نشست کارگروه مشترک آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس درباره ایران، صدور چنین بیانیههایی را در راستای راهبرد دیرینه رژیم آمریکا در تفرقهانگیزی بین کشورهای منطقه دانست.
به گزارش وزارت امور خارجه، ناصر کنعانی با رد اتهامات تکراری و ملالآور وارده در بیانیه مذکور افزود: «فروش میلیاردها دلار سلاح و جنگافزار از سوی آمریکا به کشورهای منطقه، حمایت از تروریسم تکفیری، استمرار حمایت تمامعیار از جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین و جنگ ویرانگر چندینساله علیه ملت یمن، ماحصل سیاستهای مخرب و مداخلهجویانه آمریکا در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس بوده و ثبات و امنیت منطقه را بر هم زده است». سخنگوی دستگاه دیپلماسی، با اشاره به اعتقاد و پایبندی مسئولانه جمهوری اسلامی ایران به دیپلماسی منطقهای و پایان بحرانها از طریق راهحل سیاسی و نیز روابط مطلوب و رو به رشد ایران با کشورهای همسایه، ابراز امیدواری کرد که کشورهای منطقه با درک صحیح نیات منفعتطلبانه و سیاستهای شرورانه آمریکا در منطقه، در مسیر صلح و امنیت و توسعه پایدار منطقه گام بردارند.
کنعانی در پایان تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران به پیشبرد برنامه صلحآمیز هستهای خود و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی وفق حقوق و تکالیف ذیل معاهده عدم اشاعه و موافقتنامه جامع پادمان به صورتی سازنده ادامه داده و تحت تأثیر فشارهای سیاسی و جوسازیهای تبلیغاتی قرار نمیگیرد».
زنگ خطر مشروعیتبخشی و مشروعیتزدایی دیپلماتیک
فارغ از واکنشهای ناصر کنعانی و دیگر مقامات، تهران باید توجه داشته باشد که تحولات بیرون از مرزهای کشور سیال شده و در عین حال ماهیتی ضدایرانی پیدا کرده است. در این راستا، کنفرانس امنیتی مونیخ بدون حضور نمایندهای از ایران میتواند نقطه عطفی در مشروعیت بخشی دیپلماتیک به جریان اپوزیسیون و چهرههای معاند باشد. البته پیشتر مشروعیتبخشی سیاسی این جریان با نشست در دانشگاه جورج تاون واشنگتن آغاز شده است.
بر همین اساس، بیراهه نخواهد بود که این احتمال داده شود از این پس در کنفرانسهای مهم جهانی مانند داووس هم این رویه و بدعت تکرار شود؛ بنابراین جا دارد ایران به جای بهکارگیری ادبیاتی سخت برای تغییر معادلات به نفع خود، روی یک سیاست خارجی هوشمند تمرکز کند.
دراینباره حمیدرضا صداقت از تهدیدزابودن تداوم روند کنونی میگوید و تأکید دارد: «اگر دستگاه دیپلماسی به دنبال شکستن فضای ضدایرانیای که در ماههای اخیر از سوی کشورهای غربی شکل گرفته است، نباشد، باید در آینده هزینههای بیشتری را متحمل شود».
به همین دلیل این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی اولین راهکار برای برونرفت از وضعیت کنونی و شکست پروژههای ضدایرانی در خارج از مرزهای کشور را اصلاح در درون میداند و بر این باور است که باید در موضوعات محل اختلاف، با ترسیم یک پارادایم مشخص، دقیق، منعطف، عقلانی و مبتنی بر اقتضائات بینالملل، بتوان از منافع ایران دفاع کرد؛ در غیر این صورت میتوان تصریح کرد که بخشی از کشورهای غربی در حرکتی قابل بررسی و منفعتطلبانه، در حال رسمیتبخشیدن به جریان اپوزیسیون و چهرههای معاند به جای جمهوری اسلامی ایران هستند؛ روندی که از منظر مفسر حوزه بینالملل مشابهش در قبال جریان اپوزیسیون کشورهایی همچون ونزوئلا، سوریه و... انجام شد.
اگرچه تحلیلگر حوزه سیاست خارجی تأکید دارد که در این روند مشروعیتبخشی به اپوزیسیونها، گروههای یادشده به موفقیت دست پیدا نکردهاند، اما نقطه عطفی در مشروعیتزدایی از ساختار سیاسی مستقر در دمشق و کاراکاس بوده است. پس تهران برای توقف این روند مداخلهجویانه باید از اهرم دیپلماسی در جهت تحقق منافع ملی بیشترین و بهترین بهرهبرداری را داشته باشد.
عباس یوسفی، دیگر کارشناسی که به بررسی این موضوع پرداخته است، ضمن تأیید گفتههای حمیدرضا صداقت، از نگاه و زاویه متفاوتی به مسئله ورود میکند و اعتقاد دارد «تهران هم باید روی گزینههای آلترناتیو تمرکز بیشتری داشته باشد». در این راستا، برگزاری نشستهایی مانند کنفرانس امنیتی تهران و نظایر آن، ازجمله اقداماتی است که از دید این کارشناس میتواند به مشروعیتبخشی بیشتر جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان کمک کند. البته تحلیلگر مسائل بینالملل پیشزمینه جدی این گام را منوط به ارتقای جایگاه سیاست خارجی ایران میداند. در تشریح بیشتر این گزاره، یوسفی حلوفصل سه موضوع را کلیدی میداند؛ پرونده فعالیتهای هستهای و احیای برجام و همچنین پایاندادن به موضوعات جنگ اوکراین و سروساماندادن به مسائل حقوقبشری. با تحقق این پیششرطها، یوسفی اعتقاد دارد: «اگر تهران کنفرانسهای امنیتی را در ایران به شکل جدی و مداوم برگزار کند، میتواند وجهه و چهره دیپلماتیک ترازگونهای را ترسیم کند».
آنچه از منظر عباس یوسفی بهعنوان اقدامات مدنظر تهران برای مشروعیتبخشی بیشتر و ترمیم چهره دیپلماتیک ایران در منطقه و جهان مطرح شد، حمیدرضا صداقت را بر آن داشت که روی جنبه دیگری از تحرکات سیاست خارجی ایران و بهخصوص سفر هفته گذشته رئیسی بهمثابه اهرمی در جهت تقویت وزنه تهران مانور دهد.
دراینباره صداقت از تأثیر این سفر بر فضای ضدایرانی کنفرانس امنیتی مونیخ گفت؛ چراکه به باور وی، پس از این سفر رئیسی بود که شاهد دستور کار ضدایرانی و ضدچینی کنفرانس مذکور بودیم؛ بنابراین به باور این تحلیلگر باید چرخش به شرق، ضمن تأمینکردن منافع ملی بتواند به اعتباربخشی دیپلماتیک ایران در سطح منطقه و جهان منجر شود.
البته صداقت در صحنه عمل، سفر رئیسی و دستاوردهایش روی کاغذ را در سطح مطلوب تأمینکننده این هدف نمیداند و در این راستا به گفتههای اخیر حمید ابوطالبی (معاون سیاسی روحانی) اشاره میکند. معاون سیاسی ریاستجمهوری در دولت روحانی روز جمعه با انتشار توییتی به تحلیل سفر ابراهیم رئیسی به چین پرداخت. ابوطالبی نوشت: «قصد ندارم در مورد سفر رئیس دولت به چین و روابط با پکن مفصل بنویسم؛ چراکه دولتیان بهزودی به اسطورهسازی از این سفر خواهند پرداخت. با این وجود آنچه به نظر من در این سفر مهم است، سخنان و تمایلات طرف ایرانی نیست، بلکه اظهارات رئیسجمهور چین و بیانیه پایان سفر است که اهمیتی مبنایی دارد؛ زیرا:
۱) شی جینپینگ که چند ماه پیش در عربستان گفته بود «رهبران از هرگونه تلاش صلحآمیز امارات برای رسیدن به راهحل صلحآمیز در مورد جزایر سهگانه حمایت میکنند... و از ایران میخواهند به اصول حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشورها احترام بگذارد و...»، اکنون میگوید: چین از ایران برای تأمین حاکمیت ملی، استقلال و «یکپارچگی سرزمینی» خود حمایت کرده و مخالف دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی ایران و تضعیف امنیت و ثبات ایران است»؛ جملاتی کلیشهای و تقریبا همسان با بیانیه چین در عربستان و مطابق با خواستههای میزبانان و میهمانان!
۲) نکته مهم دیگر بیانیه پایانی دو رئیسجمهور است که در آن:
- برخلاف بیانیه سفر شی جینپینگ به تهران در ابتدای ۱۳۹۵، در بیانیه پکن ۱۴۰۱ هم نام «برنامه جامع همکاریهای مشترک ۲۵ساله» حذف و هم از تحولات آن خبری نیست؛ تعهدات چین در همکاریهای هستهای و مدرنسازی رآکتور اراک پیگیری نشده؛
- همکاری بانکی، پولی، فاینانس و... مطرح نیست؛ ایران برای اولین بار و در بالاترین سطح، با ذکر نام اسرائیل و عدم طرح مواضع رسمی خود و با تأیید تأسیسات هستهای آن، از اسرائیل میخواهد به پیمان عدم اشاعه بپیوندد!
- چین، ذکر مستقل ضرورت لغو تحریمها را نپذیرفته و همچون آمریکا آن را منوط به پذیرش برجام میداند؛
- روابط اقتصادی با چین هم یعنی: توسعه همکاریها با ایران در تجارت، ترانزیت، فرهنگ و لغو یکطرفه ویزای ایران و...؛ البته ذیل رعایت ساختار موجود روابط بینالملل بهویژه تحریمها و آنچه سخنگوی وزارت خارجه چین برای اطمینان به آمریکا و اعراب و اسرائیل میگوید که این سفر علیه هیچ کشور ثالثی نیست!
۳) لذا همانگونه که تاکنون نوشتهام، این مواضع مینمایاند که چین: «با آمریکاییها آمریکایی، با عربها عربی و با ایرانیها ایرانی میرقصد»؛ با روسیه، که شریک کهن و استراتژیک پکن است، حاضر نیست در ساختار روابط استراتژیک خود همراه شود؛ در منطقه شرق آسیا تهدید و زور به کار میبرد و....
این تغییرات محتوایی و عقبنشینی وسیع چین از تعهدات بیانیه ۱۳۹۵ و بیان کلیات در ۱۴۰۱ مینمایاند که چین کشوری است که صرفا «وفق منافع کلان خویش گام برمیدارد». پس پکن را همانگونه که نشان میدهد، ببینیم؛ و بدانیم که از سفر به پکن، «توازن استراتژیک در روابط خارجی ایران» به دست نخواهد آمد».
پیرو آنچه ابوطالبی در این توییت خود نوشته است، حمیدرضا صداقت روی این نکته مهم دست میگذارد که «اگر ایران صرفا به دنبال تقویت وزن خود، ذیل افزایش تعاملات با روسیه و چین است، نهتنها نمیتواند به مشروعیتبخشی بیشتر نائل آید، بلکه بیش از پیش به معضلات دیپلماتیک خود دامن میزند».