۰
پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۵
افق‌های مبهم توافق ۲۵ ساله ایران و چین

ماجرای تخفیف ۳۰ درصدی انرژی ایران به چینی‌ها چیست؟

به نوشته فارن پالیسی، چین قرار است ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند که ۲۸۰ میلیارد دلار این سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز و ۱۲۰ میلیارد دلار در صنعت حمل و نقل است. بخش مهم دیگر این سرمایه‌گذاری به صنعت خودرو مربوط می‌شود و قرار است سهم خودرو‌های چینی در بازار ایران بیشتر شود.
ماجرای تخفیف ۳۰ درصدی انرژی ایران به چینی‌ها چیست؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین،سفر سید ابراهیم رئیسی به چین حالا برای بخش بزرگی از حامیان دولت تبدیل به مساله‌ای شبیه پیوستن ایران به پیمان شانگهای شده است. آنان این سفر رئیسی را نقطه عطفی در روابط خارجی و تجارت بین الملل ایران می‌دانند و حتی گروهی از این نیز پیش رفته اند و کل این دعوت و سفر رئیسی به چین را تلاشی از سوی پکن برای دلجویی از ایران پس از سخنان گفته شده در سفر رئیس جمهور چین به عربستان ارزیابی می‌کنند؛ اما آیا واقعیت همین است؟ اینکه پیمان شانگهای هیچ حاصلی برای ایران در پی نداشت و البته قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نیز که با سروصدا و حواشی بسیار بین طرفین امضا شد نیز باز حاصلی برای کشور در پی نداشت را می‌توان با سفر فعلی ابراهیم رئیسی، به عنوان رئیس جمهوری وقت ایران، برابر قرار داد؟
البته استقبال از رئیسی در کنگره ملی چین همراه با شلیک افتخاری ۲۱ گلوله توپ و نواختن مارش خوش‌آمدگویی ابعاد نمادین این سفر را هر چه بیشتر افزایش داد و در نهایت نیز این سفر در سطح رسانه‌های داخلی و خارجی نیز واکنش‌های گسترده‌ای را به همراه داشته است. رسانه‌های غربی، غالبا سفر رئیسی به پکن را به عنوان گسترش همکاری‌های میان دو بازیگر رقیب غرب و آمریکا ارزیابی کرده‌اند. اما در داخل نیز گروهی از رسانه‌ها این سفر را به عنوان ابزاری برای تسویه حساب داخلی دانسته اند و حتی خبرگزاری ایرنا، سفر رئیسی به پکن را شکست پروژه «چین هراسی» دانسته و از عزم جزم تهران- پکن برای همکاری افزون‌تر در سطوح دوجانبه، منطقه‌ای و جهانی سخن گفته است.
در همین حال روزنامه انگلیسی‌زبان چاینادیلی، اما درباره سفر سه روزه ابراهیم رئیسی به پکن نوشته است: «مقامات و کارشناسان بر این باورند که سفر ابراهیم رئیسی به چین، حمایت دوجانبه و جدی دو کشور و همچنین تعهد و اقدامات پایدار پکن برای ارتقای صلح و رفاه در خاورمیانه و همچنین جهان را برجسته خواهد کرد.»
در همین حال البته تسنیم در گزارشی مدعی شده است که امضای ۲۰ سند همکاری و یادداشت تفاهم میان جمهوری اسلامی ایران و چین از سوی مقامات عالی‌رتبه دو کشور و در حضور آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و شی جین پینگ برگزار شد.
این رسانه مدعی شده است که تفاهمات همکاری در زمینه مدیریت بحران، گردشگری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، محیط زیست، تجارت بین‌المللی، مالکیت معنوی، کشاورزی، صادرات، بهداشت و درمان، رسانه، ورزش و میراث فرهنگی از جمله اسناد امضا شده میان مقامات جمهوری اسلامی ایران و چین است و البته هیچ اشاره‌ای تاکنون به رقم و یا ارزش این قرارداد‌ها نشده است.
ابعاد تجارت ایران و چین
البته این موارد در حالی منتشر می‌شود که بر اساس آمار اداره کل گمرک چین، تجارت این کشور با ایران در ۹‌ ماهه سال گذشته (میلادی) به ۱۲.۳۲ میلیارد دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۸ درصد رشد داشته است.
از سوی دیگر باید توجه کرد که چین بالاتر از امارات ، ترکیه و عراق اولین شریک تجاری ایران در ۱۰ ماهه نخست امسال بوده و همچنان مقصد اول صادرات ایران در سال‌های اخیر بوده است. همچنین بر اساس گزارش گمرک ایران، چین با مجموع تجارت (جمع واردات و صادرات) ۲۹.۲ میلیون تن کالا به ارزش ۲۵.۳ میلیارد دلار بیشترین میزان تبادل تجاری با ایران را در ۱۰ ماه امسال داشته و جلوتر از امارات متحده عربی با ۱۹.۸ میلیارد دلار، ترکیه با ۱۱.۷ میلیارد دلار و عراق با ۹ میلیارد دلار قرار دارد.
وی افزود: در بین ۱۴۳ مقصد صادراتی کشور، چین با خرید ۱۲ میلیارد و ۸۰۶ میلیون دلار، بیشترین خرید کالا از ایران را در این مدت داشته که با رشد ۱۰ درصدی نسبت به مدت مشابه همراه بوده است. همچنین واردات کشورمان از چین هم به ۱۲ میلیارد و ۶۹۸ میلیون دلار رسید که با رشد ۳۳ درصدی همراه بوده است.
روابط گسترده چین با کشور‌های حوزه خلیج فارس و عربستان
البته به این آمار در حالی باید توجه داشت که چین با عربستان و سایر کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس همکاری‌های اقتصادی گسترده‌ای دارد و حتی در پی انعقاد توافق تجارت آزاد با اعضای این شوراست. سهم واردات نفت چین از این کشور‌ها رقمی در حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد است و هر چند که برخلاف باور عمومی عربستان، کویت، امارات، قطر و بحرین بیشترین میزان نفت خود را نه به چین بلکه به ژاپن صادر می‌کنند اما با افزایش تقاضای چین در سال‌های پیش رو، این کشور‌ها همچنان توان افزایش صادرات به چین را هم دارند. ضمن اینکه کشور‌های ذکر شده طی سال‌های گذشته درآمد نفت و گازی بسیار خوبی داشته‌اند و توان سرمایه‌گذاری در بازار‌های مالی چین و صنایع مورد علاقه مشترک را نیز به دست آورده‌اند.
از سوی دیگر باید توجه کرد که در مساله واردات گاز به زودی چین رتبه نخست را از آن خود خواهد کرد و تامین این گاز مورد نیاز نیز بدون وجود کشور‌های همسایه ایران در جنوب خلیج فارس ناممکن خواهد بود.
همچنین درباره تفاهم‌های تازه در حوزه انرژی باید به قرارداد ساخت پالایشگاه جدید ۱۰ میلیارد دلاری در شمال شرقی چین تحت عنوان «هواجین - آرامکو» از سوی عربستان و چین نیز توجه کرد. همچنین در همکاری مشترک عربستان با شرکت ENOVATE MOTORS چین تفاهمنامه‌ای نیز، برای ساخت سالانه ۱۰۰ هزار خودروی برقی در عربستان امضا شده است.
این موارد تنها بخشی کوچک از ابعاد قرارداد‌های گسترده میان دو کشور عربستان و چین هستند و همه این موارد در حالی رخ می‌دهد که در مقابل از قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین تقریبا تاکنون جز خلاصه‌ای چند صفحه‌ای و ادعا‌هایی که عملی نشده چیزی دیده نشده است.
اهمیت چین در بازار‌های جهانی انرژی و فناوری
در همین حال باید توجه کرد که چین واردکننده بزرگ انرژی در جهان محسوب می‌شود و براساس آمار‌های ارائه شده از سوی «فورچون جهانی ۵۰۰»، دو شرکت چینی CNPC و ساینوپک رتبه‌های چهارم و پنجم پردرآمدترین شرکت‌های جهان را دارند و از این نظر حتی در جایگاهی بالاتر از اپل، فولکس‌واگن، شل و اگزان‌موبیل قرار می‌گیرند و این به آن معناست که شرکت‌های دولتی چینی با نوآوری‌ها، کسب فناوری‌ها، انتخاب‌های درست و سرمایه‌گذاری‌های انجام از سال ۲۰۰۰ به بعد جایگاه بی‌بدیلی را در حوزه تولید انرژی دنیا به دست آورده‌اند.
شرکت‌های چینی در حوزه هوش مصنوعی نیز در لیست سرآمدترین شرکت‌های جهانی قرار دارند؛ هم به لحاظ سرمایه‌گذاری و هم کسب درآمد و دستاورد‌های موردنظر. این شرکت‌ها در حوزه 5G که دیگر رقیبی در جهان ندارند. چینی‌ها در حوزه توان اینترنتی نیز همین حالا که 5G  در حال توسعه در جهان است، پرونده 6G را هم بسته‌اند.
بازی چینی در زمین نفت و گاز ایران
در همین حال که چینی‌ها در حوزه‌های مختلف تکنولوژی در حال پیشرفت هستند باید توجه کرد که آنان به شدت به حوزه‌های انرژی نیز علاقه نشان می‌دهند و در تلاش برای گسترش حوزه نفوذ خود در این بخش نیز هستند. فرصتی که به نظر می‌رسد که حداقل تاکنون همسایگان جنوبی ما نشان داده اند حاضر به گذشت از آن نیستند.
هر چند که تنگنای تحریم‌ها و به نتیجه نرسیدن برجام شرایط را برای ایرانی‌ها سخت‌تر کرده است، اما راه‌هایی برای جذب سرمایه‌هایی چینی البته هنوز وجود دارد.
چینی‌ها هر چند روی دریا چندان ماهر نیستند، اما ایران منابع بزرگی از گاز را نیز بر روی خاک خود دارد که فرصتی برای سرمایه گذاری مشترک و حتی سه طرفه بین ایران، چین و عراق می‌تواند ایجاد کند.
اما در این میان همچون مساله قرارداد ۲۵ ساله بین ایران و چین که جز چند برگ قرارداد خام، ابعاد و نحوه اجرای آن روشن نشد حالا نیز به نظر می‌رسد بیشتر باید به خبر‌های نه‌چندان موثق تکیه کرد. کما اینکه ماجرای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نیز نخستین بار توسط طرف‌های غربی و رسانه‌های آمریکایی بود که افشا شد.
ابعاد امنیتی توافق ۲۵ ساله ایران و چین
کما اینکه مساله اجرای سند ۲۵ ساله ایران و چین از دوران دولت روحانی تاکنون بار‌ها مطرح شده است و حتی یک بار در دی ماه سال ۱۴۰۰ و همزمان با سفر امیرعبدالهیان به چین گفته شده بود که «امروز را (۲۴ دی ۱۴۰۰) روز شروع اجرای توافق جامع همکاری‌های راهبردی دو کشور اعلام می‌کنیم»، اما در نهایت این طرف‌های سعودی بودند که همراه با قطری‌ها موفق به بستن قرارداد‌های چند میلیون دلاری با چینی‌ها شدند.
البته که در نهایت متن توافقنامه جامع مشترک همکاری‌های استراتژیک ایران و چین در بهمن ماه سال ۱۳۹۴ در وب‌سایت رسمی رئیس‌جمهوی ایران منتشر شد، اما در آن متن انگلیسی این توافقنامه هیچ خبری از جزئیات قرارداد نبود و کما این که همواره از این متن نه به عنوان قرارداد بلکه توافقنامه نام برده شده، خود به سوالات مطرح شده در این رابطه می‌افزاید.
اما حالا به نوشته فارن پالیسی (باز هم پای یک نشریه آمریکایی وسط است)، چین قرار است ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند که ۲۸۰ میلیارد دلار این سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز و ۱۲۰ میلیارد دلار در صنعت حمل و نقل است. بخش مهم دیگر این سرمایه‌گذاری به صنعت خودرو مربوط می‌شود و قرار است سهم خودرو‌های چینی در بازار ایران بیشتر شود.
اما در مقابل چنین قراردادی ایران نیز به گزارش نشریه پترولیوم اکونومیست در سال ۲۰۲۰ (یک رسانه آمریکایی دیگر) ایران باید متعهد شود که چین در پروژه‌های نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند و در مقابل اولویت اجرای تمام پروژه‌های نفت و گازی ایران با کشور چین است. همچنین در بخشی از همین گزارش نیز گفته شده که چین نفت و گاز ایران را با ۳۰ درصد تخفیف می‌خرد و برای بازپرداخت پول نفت ایران دو سال مهلت دارد و نکته دیگر اینکه چین بر اساس این توافق بازپرداخت بدهی نفتی خود را با یوان انجام خواهد داد و البته امتیاز دیگری که به چین داده شده نیز این است که دو سوم مبلغ خرید نفت و گاز، نقد خواهد بود و یک سوم به شکل کالا و خدمات یا به عبارتی تهاتر نفت با کالا است.
در همان زمان، اما گفته شد که این تنها بخش و ابعاد این توافق نبوده است و بنا به گزارشی که کمی بعدتر انستیتو خاورمیانه منتشر کرد، مشخص شد که ابعاد دیگر این توافق نامه فارغ از بحث انرژی، مواردی همچون امنیت و دفاع و بانکداری را در برخواهد گرفت.
اما در همان زمان برای افکار عمومی ایران مساله حوزه نفوذ چینی‌ها در زیرساخت‌های اینترنت بود که اهمیت داشت. زیرساخت‌هایی که برخی از کارشناسان این حوزه این حد از نفوذ چینی‌ها در آن را حتی نادرست می‌دانستند.
کما اینکه باید توجه داشت که چین دو دغدغه امنیتی و اقتصادی خود را از خلال دو بستر متفاوت و البته همخوان و هماهنگ با یکدیگر دنبال می‌کند. چین برای دستیابی به اهداف اقتصادی‌اش، از بستر «ابتکار کمربند» و «راه» بهره می‌برد و تلاش دارد برای رفع دغدغه‌های امنیتی خود و شرکایش از بستر سازمان همکاری شانگ‌های سود ببرد.
با درک همین مساله ساده می‌توان متوجه شد که چرا ارتباط‌های امنیتی در کنار حوزه اقتصادی برای طرف‌های چینی در منطقه پرتلاطم خاورمیانه دارای اهمیت ویژه است.
از سوی دیگر طرف‌های چینی همواره نشان داده اند تمایل چندانی برای افشای جزییات قرارداد‌های خود با کشور‌های دیگر ندارند و بیشتر ابعاد ناخوانده این قرارداد‌های منتشر شده نیز در نهایت توسط رسانه‌های غربی افشا شده اند.
امید ایران به حضور چینی در بازار لوازم خانگی ایران
در همین حال، اما درباره یکی از اهداف اقتصادی و تجاری سفر رئیسی، این مساله ذکر شده است که تولیدکنندگان لوازم خانگی در چین را تشویق به حضور بیشتر در بازار ایران کنند، حضوری که به نظر می‌رسد با رفتن کره ای‌ها از بازار لوازم خانگی ایران حالا از همیشه چشمگیرتر شده است. دو برند محبوب ال جی و سامسونگ البته در شرایطی ناچار به ترک ایران شدند که تناسب قیمت و کیفیت آنان موجب محبوبیت مداومشان بود و خلاء حضورشان ابدا در ایران کمرنگ نشده است. اما از سوی دیگر تاراندن این دو شرکت مشهور کره‌ای در حالی صورت گرفت که گفته می‌شد در نهایت کمکی برای رونق تولید لوازم خانگی وطنی خواهد بود؛ اما حالا به نظر می‌رسد که نه تنها تاکنون رونق بیشتر برای کالا‌های چینی بوده که بازار را قبضه کرده اند که در ادامه این روند، بازار لوازم خانگی بیشتر از قبل در اختیار چینی‌ها قرار خواهد گرفت.
ایران درگیر لوازم خانگی چینی و قطری‌ها در پی قرارداد‌های پرسود گازی با چینی‌ها
از سوی دیگر در حالی طرف‌های ایرانی در پی گسترش نفوذ چینی‌ها در بازار لوازم خانگی هستند که در همین شرایط سفر رئیس جمهوری ایران به چین، این قطری‌ها بوده اند که قرارداد ارزشمند دیگری را با چینی‌ها امضا کرده اند.
شاید ضربه بزرگ همین باشد که خبرگزاری رویترز (یک رسانه آمریکایی دیگر) تنها ۲۴ ساعت پیش از سفر رئیسی به چین خبر داده است که شرکت ملی نفت چین (CNPC) به زودی یکی از بزرگ‌ترین قرارداد‌های خرید گاز طبیعی مایع را از شرکت انرژی قطر قطعی خواهد کرد. این قرارداد ۳۰ ساله، مربوط به پروژه عظیم توسعه میدان گنبد شمالی قطر و دومین معامله این کشور با چین در طول چند ماه گذشته خواهد بود.
در این میان باید توجه کنید که شرکت «قطر انرژی» سال گذشته پنج قرارداد با شرکت‌های بزرگ توتال، کونوکو فیلیپس و شل، برای توسعه پروژه میدان گازی گنبد شمالی (پارس جنوبی) امضا کرده است که یکی از جاه طلبانه‌ترین طرح‌های توستعه میادین گازی در جهان لقب گرفت و در نهایت نیز مشخص شد که این قرارداد‌ها برای یک طرح توسعه دو مرحله‌ای است که ظرفیت تولید گاز طبیعی مایع قطر را از ۷۷ میلیون تن در سال، تا سال ۲۰۲۷ به حدود ۱۲۶ میلیون تن افزایش می‌دهد و این قرارداد همچنین شامل سرمایه‌گذاری تکنولوژی مایع‌سازی گاز طبیعی است؛ قرارداد‌هایی که در نهایت ظرفیت تولید و برداشت ایران از میدان گازی پارس جنوبی را می‌تواند کاهش دهد.
رفت و برگشت چینی‌ها بر اساس تحریم‌های آمریکا در پارس جنوبی
این قرارداد در حالی با شرکت ملی نفت چین توسط قطری‌ها بسته می‌شود که این شرکت بار‌ها با ایران توافق‌هایی را امضا و سپس ایران را ترک کرده است.
سال ۲۰۰۹، خبرگزاری‌ها اعلام کردند که تهران قراردادی به ارزش ۴.۷ میلیارد دلار با شرکت ملی نفت چین (CNPC) برای کمک به توسعه فاز یازده پارس جنوبی امضا کرد. در تابستان همان سال، رویترز خبر داده بود که شرکت CNPC چین، در حال مذاکره با ایران برای معامله ۳.۶ میلیارد دلاری برای خرید گاز طبیعی مایع از فاز ۱۴ پارس جنوبی است؛ و البته بخشی دیگر از خبر این بود که شرکت ملی نفت چین، همزمان در حال مذاکره برای اکتشاف و توسعه ذخایر انرژی در دریای خزر ایران بود.
اما در سال ۲۰۱۰، در شرایطی که چین، تحریم‌های آمریکا علیه ایران را امضا کرده بود، مدیر اجرایی ارشد شرکت CNPC اعلام کرد که پروژه‌های نفت و گاز به ارزش میلیارد‌ها دلار در ایران ادامه خواهند داشت و همچنان بر روابط اقتصادی قوی پکن با تهران تاکید می‌کرد و البته تا سال ۲۰۱۴، علی‌رغم تحریم‌های غرب و کشکمش‌های تجاری با شرکت‌های انرژی که گاه منجر به توقف موقت پروژه‌های نفتی می‌شد، حداقل هفت شرکت از چین، هند، کره جنوبی و آفریقای جنوبی همچنان برای سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران در کشور حضور داشتند. تا اینکه در سال ۲۰۱۴، دفتر پاسخگویی دولت ایالات متحده اعلام کرد که دو شرکت در چین و دو شرکت دیگر در هند را که در یک دوره ۱۳ماهه با صنعت انرژی تهران مراوده داشته‌اند، شناسایی کرده‌ است.
این آغازِ موج تازه‌ای از فشار جهانی بر کشور‌های طرف قرارداد ایران در حوزه انرژی بود. شرکت‌های چینی اما، همچنان تا سال ۲۰۱۸ به تجارت و مشارکت نفتی و گازی با ایران در رفت و برگشت ادامه می‌دادند. حتی شرکت توتال نیز در سال ۲۰۱۷ و در روز‌های اوج به ثمر نشستن توافق هسته‌ای، به دنبال قراردادی با سرمایه‌گذاری ۴ میلیارد دلاری در پارس جنوبی بود. در صورت نهایی شدن این قرارداد، توتال پروژه را با ۵۰.۱ درصد، CNPC با ۳۰درصد و پتروپارس ایران با ۱۹.۹درصد سهام این مشارکت را در اختیار می‌گرفتند.
اما در سال ۲۰۱۸، اما با خروج یک‌جانبه آمریکای دوران ترامپ از برجام، سرانجام سه مدیر نفتی دولتی چین اعلام کردند که شرکت ملی نفت چین (CNPC) سرمایه گذاری در پروژه پارس جنوبی ایران را در پاسخ به فشار‌های آمریکا و برای به حداقل رساندن تنش‌ها در بحبوحه مذاکرات تجاری بین پکن و واشنگتن به حالت تعلیق درمی آورد و نهایتا این شرکت ایران را در سال ۲۰۱۹ با گوشزد آمریکا ترک کرد.
حالا همان شرکت که یک بار ایران را در پارس جنوبی رها کرد، دوباره به این میدان گازی مشترک ایران و قطر بازگشته است و فقط این بار نام میدان در قراردادشان، میدان گازی گنبد شمالی قید می‌شود. شرکت ملی نفت چین، پس از قرارداد ۲۷ ساله سینوپک (شرکت دیگر چینی) با شرکت انرژی قطر، در مسیر امضای نهایی قرارداد ۳۰ ساله با این کشور است. بهره‌برداری از میدان مشترک گازی با ایران، آن هم در حالی که ایران به شدت با بحران سرمایه گذار مواجه است، خبری ناگوار برای صنعت نفت و گاز کشور است و می‌تواند به ضعیف‌تر شدن جایگاه ایران در معادلات انرژی منطقه منجر شود. کما این که از دست دادن بازار تجاری در عراق و ترکیه نیز چراغ هشدار تضعیف ایران در حوزه ژئواکونومیک را روشن می‌کند.
به نظر می‌رسد تا اینجا که فعلا هیچ خبر دقیقی از وضعیت قرارداد‌های تجاری بین ایران و چین منتشر نشده است، این قطر است که با قرارداد‌های تازه خود در میدان گازی مشترک با ایران، برنده حوزه انرژی در این منطقه شده است.
منبع:اقتصاد۲۴
کد مطلب: 189615
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *