به گزارش
مردم سالاری آنلاین، در سال های اخیر روایت های رسمی و در نقطه مقابل آن روایت های مخالفان از علل وقوع انقلاب اسلامی علی رغم تفاوت های بنیادین دارای یک ویژگی مشترک بوده و آن هم عدم اشاره به وضعیت شکاف های طبقاتی در دوران پهلوی بوده است. در همین خصوص برای بازخوانی بخشی از تاریخ مغفول مانده کشور، با تعدادی از صاحب نظران به گفت و گو پرداخته ایم.
در اولین گفت وگو از مجموعه مذکور، با محمدرضا واعظ مهدوی به پرسش و پاسخ پرداخته ایم. او دارای سوابق مبارزاتی با رژیم پهلوی بوده و در سال های پس از انقلاب با حضور در سازمان برنامه و بودجه به عنوان یکی از نظریه پردازان عرصه اقتصاد سلامت شناخته می شود.
واعظ مهدوی همچنین تلاش های بسیاری برای رفع فقر و نابرابری به ویژه در استان های کم برخوردار در کارنامه خود داشته است.
در ادامه مشروح این گفت و گو را از نظر می گذارنید:
سوال) لطفا پیشینه ای که از روند مبارزات انقلابی که در خاطر دارید را برای خوانندگان ما بیان کنید.
در ابتدا باید عرض کنم ایام انقلاب در سال های نخست انقلاب بسیار پرشور بود و الان بعد از گذشت بیش از 44 سال طبیعی است که خیلی از جوانان به دلیل اینکه اتفاقات آن روزها را ندیده اند، این خاطرات برایشان تداعی کننده حماسه ها نباشد. بر خلاف برخی ها که فکر میکنند نهضت از پاریس آغاز شد، حرکت انقلابی امام از خرداد سال 1342 صورت گرفت البته لحنی که امام در آن سال ها داشت با لحن ایشان در سال 1357 خیلی تفاوت داشت. امام می گفت ما دوست داریم سپهبدِ ایرانی عزت داشته باشد. ایشان حتی اشاره می کردند که ما می خواهیم شاه مملکت عزت داشته باشد و زیر دست آمریکا و اسرائیل نباشد. امام در آن سخنرانی معروف خود گفتند رژیم می گوید آن اتفاق فاجعه بود، ماهم می گوییم فاجعه بود چون اسلحه ای که برای مقابله با دشمنان خریداری شده بود، برای سرکوب مردم به کار رفت. آن زمان امید بود که با نصیحت ها و تذکرها، رژیم شاه از وابستگی خارجی و سرکوب مردم دوری کند اما دیدیم این مسائل سال به سال بدتر شد تا جایی که احزاب خودساخته آن روزها را هم منحل کردند و شاه گفت هرکس حزب جدید رستاخیز را قبول ندارد، از کشور خارج شود. مرحوم مهندس بازرگان نیز در محاکمات حود تصریح کرد که ما آخرین گروهی هستیم که با زبان خوش با شما صحبت می کنیم و نسل های بعدی سلاح به دست خواهند گرفت. همان اتفاق هم رخ داد.
واعظ مهدوی همچنین بیان کرد: سرکوب های بسیار خشنی که ساواک انجام می داد در کنار تحولات متعدد داخلی و خارجی منجر به هسته های شکل گیری تظاهرات خیابانی سال 1357 شد. اما باید توجه داشت سوابق ریشه های انقلاب منحصر به این موارد نیست و به قبل تر بر می گردد. تحولات اجتماعی در ایران در 150 سال گذشته با هیچ کدام از کشورهای همسایه قابل مقایسه نیست. قیام مشروطیت یکی از نخستین قیام های آزادی خواهانه در آن قرن بود که پس از برگشت استبداد، قیام مشروطه خواهان را هم به همراه داشت. پس از آمدن خاندان پهلوی نیز قیام میرزاکوچک خان و تلاش های شهید مدرس توانست تجاربی برای مردم به دست آورد که منجر به سازمان دهی آنان می شود تا جایی که پس از 25 مرداد شاه از کشور فرار می کند اما متاسفانه از این فرصت استفاده خوبی نمی شود و با یک غفلت در برابر تحرکات گروه های لمپن و پول هایی که آمریکایی ها وانگلیسی خرج می کردند، قیام مردم سرکوب شد. همه این ها نشان می داد که با یک دیکتاتور نمی شود به زبان دموکراتیک صحبت کنید.
این مبارز انقلابی با اشاره به تجربه قیام 15 خرداد، خاطرنشان کرد: در خاطرات فردوست آمده بود که تا ظهر آن روز، شیرازه ارتش از هم پاشیده بود و چون شاه دست به فرار خوبی داشت، هواپیما هم آماده کرده بود اما بعد از جشن گرفتن مردم، انسجام آنها از بین رفت و با یک تجدید قوا شهر پس گرفته شد. اینجا هم مردم دیدند با تحرکات اجتماعی مانند حضور کفن پوشان در خیابان، نمی توانند با رژیم کنار بیایند لذا اندیشه های مبارزات مسلحانه از دل گروه های چپ و نهضت آزادی بیرون آمد. همزمان آموزش دینی به عنوان جایگزین رویکردهای مبارزاتی در این سال ها مطرح و مورد استقبال مردم قرار گرفت. همین باعث شد جریانات مبارزاتی به دنبال سخنگویی در بین علما باشند برای همین به خاطر جذابیت هایی که امام خمینی(س) داشت، حول محور ایشان مبارزات شکل گرفت.
واعظ مهدوی همچنین به بیان خاطره ای از رخدادهای دی ماه 1356 پرداخت و گفت: بعد از آن اهانتی که در یک مقاله به امام شد، مرحوم موحدی ساوجی که تازه از زندان آزاد شده بود، گفت «این تحرکی که در قم رخ داد با تحرکات 15 خرداد بسیار متفاوت بود چون در 15 خرداد بعد از سرکوب رژیم مردم ترسیدند و به خانه هایشان رفتند اما در روزهای گذشته بعد از تیراندازی ماموران، بازهم مردم از کوچه ها بیرون می آمدند و تظاهرات می کردند.» همان قضیه باعث بروز واکنش هایی در دانشگاه ملی شد که یک اتحاد بین حوزه و دانشگاه رقم زد. در چهلم این واقعه، قیامی در تبریز رخ داد که رژیم تعدادی از اشخاص را آنجا کشت. در چلهم تبریز، ده ها شهر قیام کردند و جریان تظاهرات های مستمر راه افتاد. وقتی خبر پیروزی انقلاب پخش شد، در لبنان و پاکستان مردم به خیابان ها آمدند بنابراین یک پیروزی ملت ها بر رژیم های وابسته به خارج شکل گرفته بود. رژیمی که تا دندان مسلح بود و تحت حمایت اربابی به نام آمریکا بود تا جایی که برای حفظ او هایزر را به ایران فرستاده بودند توسط یک روحانی بدون سلاح وبا پشتیبانی قیام مردم سقوط کرد. انقلاب در شرایطی رقم خورد که دنیا لاییک شده بود. این انقلاب مرهون سه راس یک مثلث است که شامل رهبری امام، مردم و مکتب بود.
سوال) آیا کشور ما پیش از انقلاب در حوزه رفاه، توسعه و مسائل اجتماعی شرایطی مناسب داشته که اکنون برخی مطرح می کنند توطئه خارجی برای متوقف کردن رشد ایران، منجر به وقوع انقلاب شد
ریشه های انقلاب اسلامی عمدتا به هویت ملی ما بر می گردد. بی هویتی و غرب زدگی رژیم گذشته توسط مردم تحمل نمی شد البته مسائلی مانند فقر و مشکلات اقتصادی و اجتماعی عوامل موثری بودند. بر اساس گزارشاتی که UNDP از شاخص توسعه انسانی ارائه داده که شاخصی ترکیبی از امید به زندگی، آموزش و درآمد سرانه است، ایران در اوایل انقلاب جزو کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته بود. این شاخص که عددی بین صفر و یک است در فاصله سال های 1962 تا 1979 (سال وقوع پیروزی انقلاب) 0.04 واحد رشد کرده درحالیکه در فاصله 1979 تا 1989 که دهه اول انقلاب است این شاخص علیرغم جنگ و کاهش صادرات نفت به اندازه 0.36 واحد رشد کرده است یعنی در ظرف 10 سال، 9 برابر رشد رخ داده است.
سوال) عده ای می گویند دنیا پیشرفت کرده و طبیعتا ایران هم همگام با حرکت دنیا، پیشرفت کرده است. در این خصوص چه پاسخی دارید؟
ما در رژیم گذشته می دیدیم درآمد سرانه رشد می کرد اما توسعه انسانی رشد نمی کرد. البته این چالش امروزه هم وجود دارد که چه کسی از ثمرات رشد بهره می برد؟ مردم یا گروه های خاص؟ امروزه در برخی مناطق درآمد سرانه رشد کرده اما فقر همچنان وجود دارد. در ایران پیش از انقلاب هم همین مساله رخ داده بود. در ابتدای پیروزی انقلاب، متوسط امید به زندگی زن و مرد 54 سال بود که در دهه اول انقلاب همین شاخص به 64 سال و امروزه به 74 سال رسیده است. با اینکه درآمد سرانه رشد بالایی نداشته و هنوز هم به حد سال 57 نرسیده است، اما توسعه انسانی رشد کرده است یعنی پس از انقلاب علیرغم اینکه فروش نفت از 6 میلیون بشکه به 1 میلیون بشکه رسیده بود، دولت ها به بهداشت و آموزش مردم می پرداختند. معنای این گزاره ها این است که درآمدهای بالای قبل انقلاب به عده ای خاص می رسید.
سوال) با توجه به اینکه شما در حوزه سلامت یکی از دست اندرکاران بعد از انقلاب بودید، یک تصویری از وضعیت این حوزه پیش از انقلاب به ما بدهید:
مرگ میر کودکان روستایی پیش از انقلاب 165 مورد از هر هزار نفر و مرگ و میر کودکان شهری 56 مورد از هر هزار نفر ثبت شده است یعنی هم فاصله زیادی بین شهر و روستا وجود داشته و هم آمار بالایی از مرگ و میر رخ داده است. در همین حال این شاخص در دهه اول انقلاب در شهر و روستا به ترتیب 23 و 22 مورد می شود یعنی هم کاهش پیدا کرده هم عدالت بین شهر و روستا برقرار شده است. این خدمات بهداشتی بسیار گسترده را ما در آن دوران نمی بینیم. اگر هم عده ای می گویند در تمام دنیا همین اتفاق رخ داده باید بگوییم اینطور نیست. در کشورهای همسایه ما هنوز این مشکلات حل نشده است. در سال 1367 قیمت دارو کمتر از قیمت داروی سال 1358 بود.
سوال) شاخص های نیروی انسانی حوزه درمان چه تفاوتی پیدا کرد:
در اقصی نقاط کشور پزشکان پاکستانی، فیلیپینی، هندی و ... حضور داشتند که بسیاری از آنان پزشک هم نبودند و لیسانس داشتند. ما در آن دوره در برخی مراکز استان ها پزشک متخصص نداشتیم در حالیکه الان در شهرهای کوچک هم متخصص داریم. در تمام دوران رضا شاه یک ذوب آهن را نتوانستند احداث کنند. در زمان محمدرضا شاه یک ذوب آهن توانستند بسازند. کلا ما یک کارخانه پتروشیمی در آن زمان داشتیم. صنعت نفت ما توسط کارشناسان خارجی اداره می شد. ما این مسائل را در خیابان ها و شهرها می دیدیم.
سوال) برخی رسانه های خارجی تصویری از دوره پیش از انقلاب ارائه می دهد که گویی مردم از سرخوشی دست به انقلاب زدند. می گویند هر بیمارستانی که در کشور به نام شخصیت های انقلابی است، در آن دوران ساخته شده است. این تصویر چقدر واقعی است؟
هنر بزرگ نظام بهداشت و درمان کشور بعد انقلاب، اعمال سیاست پیشگیری بود. در همین خصوص مراکز بهداشت روستایی و شهری از طریق تشکیل شبکه بهداشت به منظور تامین واکسن و رساندن آن به دورترین نقاط کشور بود. بیش از 10 سال است فلج اطفال در کشور ما ریشه کن شده است. مالاریا و سل به حد زیادی کنترل شده است منتها اینها ساختمان های بزرگی نیست که بتوان آن را نشان داد چون رژیم ها دوست دارند ساختمان های بزرگ بسازند. دانش پزشکی می گوید پیشگیری موثرتر است. در خدمات بیمارستانی ما رفتیم بیمارستان ها را در شهرهای کوچک و محروم ساختیم. بیمارستانی را در اهواز ساختیم که از سال 1343 ساخت آن آغاز و تمام نشده بود. بیمارستان امام حسین و بیمارستان طالقانی بعد از انقلاب تکمیل شد. مشهور بود برخی دیپلمات های خارجی مانند سفارت که در سال های متمادی به ایران می آمدند، می گفتند این ساختمان ها قرار است تا کی اینطور بمانند؟ در دهه اول انقلاب ساخت این بیمارستان ها چشمگیر بوده است. اغلب دانشگاه های علوم پزشکی در همان سال ها ساخته شد.
سوال) یکی از چالش های بزرگ حکومت شاه مواجهه با افزایش درآمدهای نفتی بود که بیشتر صرف واردات بی مورد یا سلاح می شد. همین مسئله در خاطرات مقامات اقتصادی آن دوران به عنوان یک زمینه بروز نارضایتی ثبت شده است. نظر شما در اینباره چیست؟
بعد از افزایش درآمدهای نفتی، اجلاسی در رامسر برگزار شد که شاه بخشی از اقدامات برنامه ریزی را متوقف می کند. برخی از مدیران کلان کشور در آنها استعفا دادند. در یادداشت بعضی از آنها گفته شده ما آمدن مردم به خیابان ها را پیشبینی میکنیم. همین نشان می دهد شرایط اقتصادی به نحوی تغییر کرده بود که کارشناسان زبده رژیم سابق، تظاهرات خیابانیِ منجر به سقوط حکومت را پیشبینی می کردند بنابراین اینکه می گویند توطئه خارجی از طریق انقلاب کشور را از مسیر خود خارج کرده یا خوشی زیر دل مردم زده بود، مبنایی ندارد. حکومت سابق دست به اتخاذ تصمیمات اشتباهی زد که زمینه های اجتماعی و اقتصادی به خیابان آمدن مردم را مهیا می کرد. شاه در سال 1356 خود اعتراف کرد که من اگر به آن دوره برگردم دلارهای نفتی را دیگر آتش نمی زنم و کشور را به سمت مصرف گرایی نمی برم. آن زمان امواج تورمی زیادی ایجاد شد که رژیم سابق دست به زور برد تا با پلمپ و ... اصناف را تنبیه کند.
سوال) ما با تغییر شدید ترکیب جمعیت شهری و روستایی در دوران پس از انقلاب مواجه شده ایم درحالیکه قرار این نبود که روستاها خالی شوند. نظر شما در این خصوص چیست؟
بخشی از این تغییرات مربوط به تغییر وضعیت نقاط روستایی است که جزو شهرها شده اند اما به دلیل سیاست های مرکزگرا که بر روی توسعه در شهرها تمرکز کرده، چنین اتفاقاتی رخ داده است. اقتصاد ما به سمت اقتصاد مصرفی حرکت کرده است. این واقعیت این سال ها است. البته مطالعات کارشناسی نشان میدهد همه فرزندان متولد روستا به دلیل کمبود منابع نمی توانند در روستا بمانند برای همین گفته می شود باید برای دو سوم از فرزندان کشاورزان شغل صنعتی در نظر گرفت. باید یک الگو تعیین کنیم که بدانیم روستاهای ما چقدر کشش جمعیتی دارند. همچنین ما باید برای اشتغال شهروندان تلاش کنیم و نمی توانیم با مفاهیمی مانند دهکده جهانی بگوییم چون واردات کالا ارزان است، صنعت را فراموش کنیم و دست از تولید بکشیم.
اگر نکته ای هست، بفرمایید.
متاسفانه برخی سیاست ها منجر به وقوع امواج تورمی شده که نتیجه کج اندیشی ها بوده است. این سیاست ها مورد نقد ما قرار دارند. دستگاه های اجرایی مسابقه ای برای گران کردن تدارک دیده اند. این موارد باعث شده حلاوت انقلاب به کام مردم ننشیند و آن شیرینی موفقیت های هویتی و علمی زدوده شود. ما ضمن دفاع و حمایتی که از انقلاب اسلامی داریم نسبت به اینکه الان 70 میلیارد دلار واردات داریم معترض هستیم. ما در دوران جنگ کشور را با 6 میلیارد دلار واردات اداره می کردیم و در دهه 80 لایحه بودجه به مجلس می بردیم که 13 میلیارد دلار واردات را پیشبینی کرده بود. هر یک میلیارد دلار واردات، صد هزار شغل را از بین می برد. این اتفاقات نباید رخ دهد.