به گزارش
مردم سالاری آنلاین،مراسم بيست و يکمين سالگرد انتشار روزنامه مردمسالاري با حضور مديرمسئول، اعضاي شوراي سياستگذاري، اعضاي هيات تحريريه و کارکنان بخش اداري و فني و سازمان آگهيهاي اين روزنامه روز چهارشنبه 30/09/1401 در محل اين روزنامه برگزار شد و حاضران ديدگاههاي خويش را ارائه نمودند. آنگاه دکتر کواکبيان، دبير کل حزب و مدير مسئول روزنامه مردمسالاري به تفصيل نکاتي را به شرح زير مطرح کردند.
انتشار مداوم و بدون وقفه روزنامه در طول 21 سال افتخار ماست
خدا را شاکريم که آغاز بيست و دومين سال فعاليت اين روزنامه را درخدمت شما همکاران هستيم. به تمامي کارکنان اين روزنامه خدا قوت و خسته نباشيد ميگويم. ايام فاطميه را تسليت گفته و بهترينها را براي شما عزيزان و ملت سرافراز ايران براي شب يلدا آرزومندم.
حقيقتا انتشار بيوقفه روزنامه مردمسالاري بيش از 21 سال به عنوان يک روزنامه سراسري و همچنين 30 سال انتشار روزنامه پيام استان سمنان به عنوان يک روزنامه محلي افتخار بزرگي براي ما محسوب ميشود.
سختترين دوران عمر روزنامهنگاري را پس از پيروزي انقلاب سپري ميکنيم
به جرأت ميگويم در شرايط کنوني و به ويژه در دوران دولت جناب آقاي رئيسي سختترين دوران عمر روزنامهنگاري را پس از پيروزي انقلاب سپري ميکنيم.
دلايل آن خيلي واضح است و اگر عشق به مردم و انگيزههاي شرعي و انقلابي نبود حتما عطاي روزنامهنگاري را به لقايش ميبخشيديم؛ زيرا تنگناهاي معيشتي مردم تاثير فراواني بر رسانههاي غيردولتي به ويژه نشريات مستقل سياسي و بالاخص مطبوعات وابسته به احزاب اصلاحطلب داشته است.
احضارهاي مکرر به دادسراي رسانه در اين 3 ماهه اخير به اتهامات واهي ما را از پاي درنياورده است
پس از ماجراي مرگ مرحومه مهسا اميني تاکنون چندينبار به دادسراي رسانه احضار شدهام. البته به اتهامات واهي مثلا به ما گفتند چون روزنامه را به رنگ مشکي چاپ کردهايد شما از فرح پهلوي که عزاي عمومي اعلام کرده تبعيت کردهايد؛ دقيقا همان زماني که سران سه قوه هم تسليت گفته بودند.
در بازجويي گفتم مگر عزا را به رنگ زرد يا سبز نشان ميدهند؟ يا با شکايت سردار نجات، رئيس قرارگاه ثارالله به دادسرا رفتم به خاطر مقالهاي که در آن درخواست جلوگيري از فعاليتهاي خشونتآميز گشت ارشاد شده بود. جالب است بدانيد که هيچ اشارهاي هم در آن مقاله به بحث حجاب نشده است اما ما را به اتهام «طرفداري از کشف حجاب» به دادسرا کشانده و البته بازپرس محترم هم منع تعقيب صادر فرمودند.
جمعي از همکاران روزنامه ما به خاطر انسداد فضاي مجازي شغل خودشان را از دست دادند
البته در جلسات مختلف به امثال سردار شمخاني و وزير کشور هم گفتهام که با انسداد فضاي مجازي مشکل رسانهها چند برابر شده است.
جالب است وزير ارشاد و وزير ارتباطات ميگويند به ما مربوط نيست و تصميم شوراي امنيت کشور يعني همان «شاک» زير نظر وزير کشور است.
متاسفانه در روزنامه ما جمعي از همکاران (حداقل 6 نفر) که در تهيه و تنظيم و ارسال کليپها با سوژههاي موضوعات روز مشغول بودند و به صورت قراردادي با ما همکاري ميکردند، شغل خودشان را از دست داده و بيکار شدند. ظاهرا براي دستاندرکاراني که مدعي بودند ميخواهند سالانه يک ميليون شغل اضافه کنند چندان از دست رفتن شغل کساني که فعلا داراي کسب و کاري هستند، اهميتي ندارد.
ارکان حکومت (خواسته يا ناخواسته) مرجعيت رسانه را به خارج از کشور منتقل کردهاند
جالب است که ما مدعي مقابله با شبکههاي فارسيزبان خارج از کشور هم هستيم. اينترنشنال، من و تو و بيبيسي که هر روز عليه نظام جمهوري اسلامي ايران تبليغات دارند و ميزان مخاطبان صدا و سيماي ما را هم همه ميدانند. حال با اين وضعيت و محدوديتها و مشکلات اقتصاد مطبوعات مستقل باز هم انتظار داريم مرجعيت رسانهاي در داخل کشور باشد.
متاسفانه ارکان حکومت (خواسته يا ناخواسته) اين مرجعيت را از امثال ما گرفته و به خارج از کشور منتقل کردهاند البته عليرغم دعوتي که در بخشهاي مختلف صدا و سيما از بنده ميشود و به دلايل مختلف آن را نپذيرفتهام اما مدعي هستم با يکسري از اقدامات (با توجه به بازديدي که اينجانب از شبکه الجزيره قطر داشتم) اگر بخواهيم ميتوانيم در مدتي کمتر از دو سه ماه اين مرجعيت را به داخل برگردانيم ولي متاسفانه عليرغم چند ده هزار کارمند صدا و سيما ارادهاي در اين زمينه وجود ندارد.