به گزارش
مردم سالاری آنلاین،داستان نرخ بهره و تورم در اقتصاد ایران مدتها است که به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است. با وجود اینکه اقتصاد ایران در سالهای اخیر با تورمهای شدید دست و پنجه نرم میکند اما سیاستگذاران اقتصادی کشور، اقدامات خود در حوزه نرخ بهره را بر خلاف روال معمول کاهش تورم قرار دادهاند.
در این گزارش با بررسی ارتباط بین نرخ بهره و تورم به این سوال پاسخ میدهیم که علت سیاست کنونی دولت و بانک مرکزی در قبال نرخ بهره چیست و این سیاست چرا اتخاذ شده است؟
جهان با افزایش تورم چه میکند؟
وجود تورم مزمن در اقتصاد و افزایش انتظارات تورمی باعث میشود که حجم مبادلات در اقتصاد افزایش چشمگیری پیدا کند. زیرا میل مردم به نگهداری پول کاهش یافته و فعالان اقتصادی پولهای خود را خرج میکنند.
افزایش حجم مبادلات باعث میشود که فشار بر ذخایر بانکها نزد بانک مرکزی نیز افزایش یابد. زیرا بسیاری از سپردهگذاران در شبکه بانکی برای برداشت پول از حسابهای خود به بانکها مراجعه خواهند کرد.
اقتصادهای جهان در چنین شرایطی، نرخهای بهره خود را بیش از رشد نرخ تورم افزایش میدهند تا از خروج پول از سپردههای غیردیداری جلوگیری کنند. با این وجود همه اقتصادها این مسیر را طی نمیکنند.
حرکت ایران بر خلاف جهان
بانک مرکزی ایران در چنین شرایطی نه تنها نرخهای بهره را افزایش نداده است، بلکه مدتها است که این نرخ را سرکوب میکند. ابزار مورد استفاده بانک مرکزی برای سرکوب نرخ بهره نیز تزریق نقدینگی در بازار بین بانکی است.
این افزایش نقدینگی و در پس آن افزایش نرخ تورم، اقتصاد را وارد چرخهای معیوب کرده که نتیجهای جز ابرتورم ندارد.
بورس از تورم آسیب نمیبیند؟
یکی از مهمترین دلایل سرکوب نرخ بهره بین بانکی در اقتصاد ایران، فشار بورسیها بر بانک مرکزی بوده است. زیرا به زعم آنها کاهش این بهره بین بانکی میتواند تا حدودی اوضاع بورس را بهبود ببخشد.
با این وجود، بورسیها به این نکته توجه نمیکنند که اگر تورم کنترل نشود، بازار سرمایه از تورم جا میماند و به این ترتیب، افراد دیر یا زود از بازار خارج میشوند. به همین دلیل است که برای یک مدت طولانی، بورس شاهد خروج پول حقیقی است و این پولها برای جا نماندن از تورم، وارد بازارهای موازی میشوند.
بیش از یک سال است که بورس، چه در سطح شرکتها و چه در سطح بازار، از تورم جا مانده است. در حالی که در شرایط عادی، بازدهی بازار سهام حتما باید بیشتر از نرخ تورم باشد.
راه چاره چیست؟
در این میان موضوع اصلی اینجاست که اگر سیاستگذاران اقتصادی بتوانند نرخهای بهره را بیش از رشد نرخ تورم افزایش دهند، معمولا انتظارات تورمی را کاهش خواهند داد. با این وجود افزایش منفعل نرخهای بهره نه تنها سبب کاهش انتظارات تورمی نمیشود، بلکه آن را به شدت افزایش خواهد داد.
اثرگذاری شدید نرخ بهره بر تورم، باعث شده است که تعیین نرخهای بهره به یکی از مهمترین و دشوارترین تصمیمات سیاستگذاران اقتصادی در جهان تبدیل شود. به ویژه نرخ بهره بین بانکی که به عنوان نرخ بهره پایه شناخته میشود.
طبق تئوریهای اقتصادی نرخ بهره بین بانکی، نرخ بهره سپرده، نرخ سود تسهیلات و نرخ بهره اوراق باید با یکدیگر مرتبط باشند. اما سیاستهای دستوری در اقتصاد ایران گریبانگیر این نرخها نیز شده و ارتباط بین آنها را تا حد زیادی از بین برده است.
منبع:تجارت نیوز