به گزارش
مردم سالاری آنلاین، در این روزها بیش از پیش ناکارآمدی تلویزیون و صداوسیما برای مخاطبان مشخص شده است. اگر علاوه بر خودمان از هر شخصی هم در اطرافمان این پرسش را داشته باشیم که چه برنامهای از تلویزیون را میبینی تقریبا اکثریت جواب میدهند: اخبار و دیگر هیچ.
این موضوع را از آدمهای مختلفی پرسیدم بلا استثنا هیچ برنامهای از تلویزیون نبود که حتی یک نفر هم اشاره کند که من آنرا دنبال میکنم یا میبینم! شاید تنها بخشی که به آن توجه داشتند اخبار بود.
خود شما آخرین برنامهای که از شبکه ۲ دیده اید یادتان هست یا از شبکه نسیم ، یا شبکه نمایش یا ...
واقعا با هیچ معیاری و هیچ منطقی نمیتوان عملکرد صداوسیما و به خصوص تلویزیون را توجیه کرد، صداوسیما امسال بیش از ۵ هزار و سیصد میلیارد تومان از بودجه کشور را میگیرد برای مجموعهای برنامههای تکراری و کم بیننده و چند بخش خبری در این همه شبکه رادیو و تلویزیونی؟
پیمان جبلی 7 مهر سال گذشته به ریاست صداوسیما منصوب شد حال بعد از یک سال و عوض کردن بسیاری از مدیران مختلف تلویزیون انصافا هیچ تغییر رو به رشدی در این سازمان عریض و طویل دیده نمیشود.
همین چند روز قبل روزنامه خراسان در مطلبی عنوان کرد: «به نظر میرسد تحول بخشهای خبری تلویزیون، فقط شامل تغییرات فرمی و شکلی است و عملاً محتوا به دوره قبل بازگشته است و میتوان گفت مرجعیت خبری صداوسیما به شدت تهدید شده و در وضعیت مناسبی نیست.»
کدام برنامه، سریال یا اتفاق جدیدی را در این تلویزیون شاهد هستیم؟ حتی بارقهای از امید هم در این رسانه دیده نمیشود که مخاطب با خود فکر کند در حال تغییر و شروع دوره جدیدی است.
نهادی چون تلویزیون ایران که یک سازمان ملی است به این معنا که برای تولید و پخش برنامه از دولت و بالطبع از جیب بیت المال پول میگیرد اتفاقا باید عملکردی بسیار جامع و در راستای همه آحاد مختلف جامعه داشته باشد.
برای مثال، تلویزیون در زمینه مجموعههای نمایشی و سریالها در رقابت با شبکه نمایش خانگی کاملا عرصه را باخت، حال به جای ارتقا تولیدات خود تلویزیون تمام تلاش خود را معطوف به این کردند که شبکه نمایش خانگی را هم به زیر چتر خود در آورند! و عاقبت با تشکیل نهادی به اسم
"ساترا" این اتفاق را هم رقم زدند.
بزرگترین مشکل این است که تلویزیون کنونی در ایران یک نهاد بدون رقیب است، اگر
تلویزیونهای خصوصی هم وجود داشت طبیعتا دررقابت با آن مجبور به ارتقا سطح کیفی برنامهها میشد. در حال حاضر تلویزیون چون هیچ رقیبی ندارد هیچ فکری هم ندارد و از آن طرف در بسیاری موارد که قافیه را به چند تلویزیون ماهوارهای خارج نشین هم باخته است اصلا به روی خود نمیآورد.
خلاصه کلام این که صداوسیما و خصوصا تلویزیون فعلی با توجه به جمیع جهات، دریافتی و انرژی که به خود اختصاص داده است یک
شکست مطلق است.
پیشنهاد این است به جای این همه کانال تلویزیونی تمام خروجی مثبت را از
یک کانال پخش کرد و هیچ کس هم احساس نمیکند که برنامه یا مورد خاصی را از دست داده است.
یک کانال تلویزیونی به این شکل:
برنامههای صبح بخیری و خانواده ، اخبار ساعت 14 ، فیلم یا پخش مجدد سریال در بعدظهر ، خبر 20:30 ، یک سریال شبانه ، یک برنامه گفتگو محور با مهمان و مجری ، فوتبال آخر شب و ...
این یک کانال تمام آنچه لازم است را به مخاطب داده است و تمام . بسیار بودجهاش کمتر است و باور کنید اکثریت مخاطبان به احساس نمیکنند که چیزی را از دست دادهاند. در یک کلام این تلویزیون فقط ضرر است.