عصر ایران در مطلبی نوشت :
دولت رئیسی هر چقدر در ماجرای مقابله با کرونا، واقع گرا بود و موفق اما تاکنون در موضوع هسته ای و رفع تحریم ها، از واقع گرایی به دور بود و ناکام.
یک سال از اعلام نام سیدابراهیم رئیسی به عنوان پیروز انتخابات غیررقابتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گذشت. در آن زمان، ۲ اولویت در مقابل رئیسی قرار داشت: کرونا و تحریم.
دولت رئیسی بعد از آغاز به کار در زمینه کنترل کرونا و مقابله با آن، با واقع نگری به شیوه مناسب عمل کرد. یعنی با نگاه واقعی به مشکل ( مرگ صدها نفر در روز به دلیل این بیماری)، راه حل شامل واردات سریع و حجم بالای واکسن و تزریق گسترده آن در کشور را به خوبی اجرا کرد و منتظر واکسن داخلی نماند. دولت رئیسی برخلاف شعارها و موضع گیری ها و کارشکنی های اصولگرایان علیه واکسن و تقسیم آن به داخلی و خارجی، بر واردات واکسن تمرکز کرد و منتظر واکسن داخلی نماند و این برنامه نتیجه داد. فوتی های کرونا از ۷۰۰ مورد در روز به صفر رسید و زندگی عادی برگشت.
برخی از تحلیلگران و حتی منتقدان فکر می کردند دولت رئیسی در برابر برجام و تحریم ها و هسته ای هم روند مشابه واکسن کرونا را در پیش خواهد گرفت اما اینگونه نشد. یعنی برخلاف کرونا و واکسن که تغییر موضع ۱۸۰ درجه ای صورت گرفت چنین تغییری درباره هسته ای و برجام و تحریم ها انجام نشد یا اینکه بهتر بگوییم کامل انجام شده است.
البته در ابتدای دولت رئیسی، دولتمردان جدید و مخالفان دیروز، دست از انتقاد از برجام برداشتند. اگر تا دیروز علیه برجام سخن می گفتند امروز برای احیا و بازگشت آن فعالیت می کنند البته چراغ خاموش و بدون حتی اشاره به نام برجام.
پس با شروع دولت جدید توپخانه علیه برجام و مذاکرات متوقف شد و همزمان در سکوت بزرگ، دولتمردان رئیسی، مذاکرات برجامی را به "مذاکرات رفع تحریم" تغییر نام دادند. همان تحریم هایی که در دوره مذاکرات اصولگرایان به ویژه سعید جلیلی و معاونش علی باقری کنی علیه ایران اعمال شدند و تلاش های دو دولت بعدی یعنی روحانی و رئیسی تاکنون بی نتیجه بوده گرچه در دولت روحانی با استفاده از برجام، به صورت موقت تحریم ها برداشته شد.
با این حال ناتوانی دولت روحانی در رویارویی با برنامه ترامپ برای خروج از برجام و بازگرداندن تحریم ها، تهران را به خانه اول برگرداند.حالا پس از بازگشت باقری کنی به مذاکرات و تلاش برای احیای برجام، نشانه ای از توافق نیست. چند ماهی است مذاکرات با بن بست مواجه شده و ایران و امریکا هر یک دیگری را متهم به کارشکنی می کنند.
هم اکنون و با صدور اولین قطعنامه آژانس علیه ایران بعد از ۲ سال، به نظر می رسد امریکا و اروپا برنامه قدیمی را دوباره علیه ایران آغاز می کنند. یعنی ادامه دو مسیر موازی مذاکره و قطعنامه / تحریم.
در مسیر اولی، همچنان درهای مذاکرات باز است و تا ابد می توان به مذاکرات ادامه داد. در مسیر دوم اما موتور صدور قطعنامه و محکومیت ایران در آژانس دوباره روشن شد تا در صورت ادامه به قطعنامه های شورای امنیت و هشدار و تهدید و تحریم علیه ایران برسد.
دولت رئیسی تاکنون نه تنها در مذاکرات برجامی نتوانست نتیجه بگیرد بلکه جبهه جدیدی علیه آژانس هم باز کرد و روابط در این بخش هم پرتنش و تیره شده است. دولت رئیسی در حال بازگشت به مذاکرات هسته ای سعید جلیلی (۸۶ تا ۹۲) است.
از توافق خبری نیست. اعلام شکست مذاکرات هم به سود هیچ کس نیست. همزمان، طرف مقابل، خط موازی با مذاکرات، یعنی تصویب قطعنامه های محکومیت ایران در آژانس و در گام بعدی احتمالا تحریم های جدید را آغاز کرده است.
این تصور وجود داشت و دارد که اصولگرایان مانع از بازگشت برجام در دولت روحانی شدند تا این رئیس جمهور و وزیر خارجه اش ظریف با دستان کاملا خالی، پاستور را ترک کند و رئیس جمهور اصولگرا برجام را احیا کند و تحریم ها برداشته شوند و موجی از گشایش اقتصادی را به نام خود به مردم هدیه دهد. روحانی و ظریف هر دو درباره این برنامه هشدار داده بودند چنین برنامه ای ناکام خواهد ماند اما گوش شنوایی برای آنها نبود.
هر چقدر دولت رئیسی در ماجرای مقابله با بیماری کرونا، واقع گرا بود و در سال نخست توانست موفق باشد اما تا کنون در موضوع مذاکرات هسته ای و رفع تحریم ها به دور از واقع گرایی و موفقیت بوده و آینده ای مشخص را نمی توان برای این داستان متصور بود.