روزنامه جوان نوشت:بخشی از رشد تولیدات نمایشی با موضوع تجاوز اگرچه به دوره دولت قبل باز میگردد، اما به نظر میرسد ادامه این مسیر در دولت جدید در غفلت وزارت ارشاد و زیرمجموعههای آن ادامه دارد و لازم است وزیر به این مسئله واکنش درخور نشان دهد چرا که این اشتیاق به مضامین غیرمتعارف سؤال جدی مردم هم است.
روی کار آمدن دولت سیزدهم و نشستن محمد مهدی اسماعیلی بر کرسی وزارت ارشاد در کنار دیدارهایی که قبل و بعد از گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی با قشرهای مختلف فرهنگی و هنری برگزار میکرد، باعث امیدواری و خوشبینی در بین اهالی عرصه فرهنگ و هنر و رسانهها برای تجربه روزهای خوب آینده شد. هرچقدر جلوتر آمدیم واکنشهای وزیر ارشاد در بزنگاهها و بازه زمانی اتفاقات و مشکلات این امیدواری از اقدامات عملگرایانه را به سطح بیانیه محکومیت دادن و واکنشهای توئیتری (که در بین دولتمردان خسته و پیر دولت قبلی عمومیت داشت) و سخن درمانی تقلیل داد.
از جمله اتفاقات هدفمند و مشمئز کنندهای که در عرصه فرهنگ و هنر رخ داد مسئله افشاگری مرموز زنان سینماگر از تعرض به آنها توسط همکارانشان بود که سعی داشت با راه انداختن یک جنبش بدلی مثل آنچه در هالیوود رخ داده بود گزاره «این همانی» را در اذهان مردم کشورمان تئوریزه کند. در مورد این اتفاق هم وزیر ارشاد بیشتر سعی کرد مأموریت را به مدیران زیر دستش بسپارد و نیازی هم به فعلیت بخشی به عنصر مغفول مانده در اتفاقات قبلی احساس نکرد.
فروریختن برج متروپل در آبادان و بیانیه سیاسی و ضد امنیتی تعدادی از سینماگران برای به آشوب کشاندن جامعه و مردم هم با یک بیانیه آتشین از جانب اسماعیلی پاسخ داده شد. در قضیه فاجعه بار جشنواره کن و جایزهای که به فیلم موهوم عنکبوت مقدس داده شد و علت واکنش تأخیری وزارت ارشاد به حواشی آن در داخل و خارج از کشور هم وزیر و مدیرانش سعی کردند با پیش کشیدن پای صهیونیستها و سعودیها، تقصیر و قصوری را متوجه خودشان ندانند.
در جریان همه این اتفاقات عنصر «پاسخگویی به افکار عمومی» مهمترین فاکتور مغفول و مجهول در واکنشهای آقای وزیر بود که افکار عمومی و مردم جامعه خواستار توضیحات بیشتری در مورد وقایع متأثر کننده چند وقت اخیر و نیز اقدامات عملی و نه بیانیهای، کاغذی و توئیتری وزارت ارشاد در محکومیت و پیگیری آنها بودند و همچنین احیاناً اگر با افرادی که در ایجاد و راه اندازی و تقویت این مشکلات و مسائل نقشی ایفا کرده بودند برخورد انضباطی یا محرومیتی صورت گرفته، گزارشی به افکار عمومی و مردم داده شود!
وزیر ارشاد باید بداند که پاسخگویی به افکار عمومی در رابطه با مطالبات ایجاد شده در حوزه فرهنگ و هنر و نیز ارائه گزارش به مردم در مورد اقدامات عملی صورت گرفته در این زمینه برای او و مدیرانش در اولویت قرار دارد و صرفاً نباید گمان کنند که با یک بیانیه یا انتشار یک توئیت همه چیز حل میشود. اگر در زمان اجرای تئاتر منحط «مخاطب» وزیر ارشاد به جای پاسخگویی درباره آن، پای درددل کشاورزان دهاقانی باشد؛ این انجام وظیفه نیست. وزیر همانطور که باید در برابر بخشهای مختلف قانونی کشور پاسخگو باشد به همان اندازه باید خودش را موظف به حل شبهات و پاسخ به سؤالات افکار عمومی بداند.