اگر بخواهیم از نظر جریانسازی و مکتبشناسی، دیدگاه رهبری را در محتوای حکم انتصاب نماینده ولی فقیه در موسسه و روزنامه اطلاعات ارزیابی کنیم، واقعا بدون تملق و اینکه نظرات خودمان را بر ایشان تحمیل کنیم، به اعتقاد من این یک حکم استراتژیک بود و میتواند تکلیف را روشن کند که تک صدایی درون کشور به نفع هیچ کس نیست.
در مورد حکم رهبری به آقای صالحی چند نکته قابل توجه است. یکی اینکه جریانات افراطی و تفکر کیهانی معمولا به آقای دعایی خرده میگرفتند که مشی و مرام ایشان در روزنامه اطلاعات مورد رضایت رهبری نیست و در حقیقت منظورشان این بود که «آقای دعایی تحمل میشوند». در حالی که این نکته قابل توجه بود که گویا رهبری روزنامه اطلاعات را به خوبی رصد میکردند و از اینکه آنجا تریبونی برای اندیشهها و تفکرات مختلف است، استقبال کردند و به رئیس آینده روزنامه اطلاعات هم توصیه کردند که همین مشی را ادامه دهد. این نکته برای افراطیون بسیار قابل توجه است که این حکم حکایت از این دارد که بر اساس نگاه رهبری، باید لااقل صدای کسانی که داخل چهارچوب نظام هستند در ایران شنیده شود و نباید صداهای آنها بسته و خفه شود. این نکته بسیار قابل توجهی بود؛ بهخصوص برای جریانات افراطی که خودشان را منصوب و نزدیک به رهبری میدانند و معمولا این دیدگاهها را قبول نمیکنند.
نکته دیگر هم این بود که رهبری در این حکم تأکید داشتند باید صدای جناحهای مختلف در ایران شنیده شود. من موضوع را فراتر از یک روزنامه میدانم. این را یک خطمشی میدانم که حداقل به خصوص روزنامههای رسمیتر و دولتی که از بیتالمال تغذیه میکنند باید بتوانند این تعادل را حفظ کنند. در صحنه روزنامهای ممکن است کیهان و اطلاعات دو بال برای این جریانات باشند؛ گرچه کیهان خیلی افراطی عمل میکند، اما صدا و سیما که یک رسانه ملی و فراگیر است، میتواند و باید این حکم را مبنای عمل و رفتار خودش قرار بدهد.
این رسانهها اگر ادعاهایی که در تبعیت از ولایت فقیه و رهبری میکنند راست و صادقانه باشد، قطعا حکمی که رهبری برای آقای صالحی دادند برایشان یک حکم استراتژیک است. از این جهت که خطمشی چهرههای همیشه در صحنه حاضر صدا و سیما که هیچ کدام ذرهای رنگ و بوی متفاوت با جریانات افراطی سیاسی ندارند، مورد قبول نیست.
اگر بخواهیم از نظر جریانسازی و مکتبشناسی، دیدگاه رهبری را ارزیابی کنیم، واقعا بدون تملق و اینکه نظرات خودمان را بر ایشان تحمیل کنیم، به اعتقاد من این یک حکم استراتژیک بود و میتواند تکلیف را روشن کند که تکصدایی درون کشور به نفع هیچکس نیست و مهمتر از همه اینکه بیخود این را به رهبری نسبت میدهند؛ در حالی که رهبری اینجا صراحت میکنند به اینکه همه دیدگاهها و صداها، همچنان که در روزنامه اطلاعات همواره بازتاب مییافته، باید مطرح شود.
مهم این است که نگاهی که در روزنامه اطلاعات با تلاش مرحوم دعایی انجام میشد «مورد توجه» رهبری قرار داشته، نه اینکه روزنامه اطلاعات را «تحمل» کرده باشند. جریانات مختلف فرهنگی و رسانهای کشور باید از این پیام درس بگیرند و اگر در علاقهمندی به رهبری صادق هستند و اگر به خود رهبری بیشتر از واسطههایی که اعلام سیاست رهبری میکنند علاقهمند هستند، باید این نگاه را تغییر دهند. نکته دوم اینکه حتما این چهرههای متفاوت دست کم مورد گفت و گو باشند و معلوم شود که حداقل در رسانه تک صدایی میتواند مضر باشد. این دو سیاست استراتژیک را میتوان از این پیام در آورد و استفاده کرد. من به برادر عزیزم آقای صالحی تبریک میگویم و خوشحالم که ایشان انتخاب شدهاند. انتخاب ایشان نشانه فلش رهبری به روزنامه اطلاعات به سمت تعادل است.
به آقای صالحی چند نکته میگویم:
نکته اول: یکی اینکه روزنامه اطلاعات یک روزنامه قدیمی است و مخاطبهای خاصی دارد که شاید در جامعه بیصدا باشند، ولی از نظر کیفی مخاطب زیادی دارد و به آنها توجه کنند.
نکته دوم اینکه تصور نکنند روزنامه اطلاعات یا هر روزنامه دیگری تأثیرگذاریهای آنچنانی که قبل از آمدن فضای مجازی داشت را هنوز هم دارد. در این فضا روزنامه خیلی تعیین کننده نیست مگر اینکه واقعا در روزنامه حرفهایی زده شود که جای دیگری دیده نمیشود و آن هم شاید از طریق فضای مجازی باید مطرح شود که حتما توصیه میکنم این فضا را تقویت کنند.
اگر روزنامه اطلاعات چنین وضعیتی پیدا کرده که همه در سوگ مرحوم دعایی حضور داشتند و شاید از بینظیرترین محافلی بود که در طول چند دهه اخیر تشکیل شد و همه در آن حضور داشتند، فقط به خاطر روزنامه نبود و به خاطر این بود که دعایی در بیرون روزنامه تمام تلاشش برای ایجاد روابط خوب با قشرها و جریانات مختلف بود و چون در بیرون روزنامه آن ارتباطات را داشت، آنها را به درون روزنامه هدایت میکرد. آقای صالحی هم باید تلاش کنند که ارتباطاتشان درون جامعه را به عنوان یک چهره فرهنگی فعال کنند. دوران حضور ایشان در وزارت ارشاد این فعال بودن در صحنه اجتماعی، چندان دیده نمیشد. امیدوارم اینجا دیده شود و آن فعالیت بیرون روزنامه به درون روزنامه منتقل شود. نکته دیگری هم که به آقای صالحی توصیه دارم این است که از قدرت خودشان و حمایت رهبری استفاده و واقعا فضای آرامی را بر مطبوعات حاکم کنند. مرحوم دعایی خیلی این تلاش را انجام میداد و افراطیگراییهای روزنامهها را میتوانند با توصیههای مختلف کم و یا جبران کنند. میتوانند به عنوان چهره معتدل در کل رسانهها، همچنان که آقای دعایی بود و حتی با قدرت بیشتری از مرحوم دعایی، مشکلات رسانهها و خبرنگاران را حل کنند و یک مرجعیت و ملجأیتی برای روزنامه اطلاعات ایجاد کنند و در حقیقت صدای کسانی باشند که در رسانههای دیگر کمتر صدای آنها شنیده میشود؛ به خصوص در حوزه فرهیختگی.
منبع: جماران