به گفته عضو هیأت علمی پژوهشکده هنر، هرچند تا یک زمانی شاهد قربانی انسانی در برخی از آیینهای هندواروپایی بودیم اما یکی از نکات جالب در فرهنگ ایران باستان، صلحطلبی است، چراکه سندی که نشان دهد در ایران قربانی انسانی داشتیم، در دست نیست و میتوان گفت در ایران هیچگاه شاهد قربانی کردن انسان نبودهایم.
به گزارش ایلنا، صبا لطیف پور (عضو هیأت علمی پژوهشکده هنر، فرهنگستان هنر) لیسانس خود را در رشته زبان اسپانیایی دریافت کرد اما بعد از آن به سمتِ رشته فرهنگ و زبانهای باستانی رفت. فوق دکترای خود را در سالهای ۸۶ تا ۹۲ در دایرالمعارف بزرگ اسلامی در بخش ایرانشناسی پشت سر گذاشت و از سال ۹۲ تاکنون در پژوهشکده هنر مشغول به کار است.
او این روزها درآمدی بر زبان اوستایی از "میشل دِ وان" و "خاویِر مارتینس" را از اسپانیایی به فارسی ترجمه کرده و قرار است در ماههای آینده به چاپ برساند. تاریخ آمریکای باستان که از انگلیسی ترجمه شده و انتشارات علمیفرهنگی در حال چاپ آن است و تاریخ مصر باستان که در حال ترجمه آن است و در انتشارات فرهنگ معاصر به چاپ خواهد رسید، از دیگر آثاری هستند که از لطیف پور به زودی منتشر خواهد شد.
با تالیف کتاب تاثیر هنر کتابآرایی مانوی در کتاب آرایی دوره اسلامی به بررسی هنر کتابآرایی مانوی به عنوان یک مکتب جریانساز و کمتر شناخته شده و مورد توجه پژوهشگران در تاریخ هنری ایران دوره ساسانیان، پرداختید. پایه و اساس کتاب چیست؟
عناصری در آثار مانی وجود دارند که میتوان گفت پایه و اساس شکلگیری کتاب آرایی دوره اسلامی است. زیبانویسی یکی از موضوعهای مهم و محوری در هنر میانه است. در این دوران معمولاً سرصفحهها و حروف ویژه بهطور خاص خوشنویسی میشدند. میتوان گفت، خوشنویسی برای اولین بار در دوره مانی در ایران شکل گرفته. اصطلاحاتی چون «دبیری» و «دبیر» و «دبیره» به معنای خوشنویسی و خوشنویس به دوره مانویت و سدههای سوم میلادی میرسد. شیوههای خوشنویسی در حوزههای مختلف هنر مانوی موجب پیدایش گونههای الفبایی شد. خوشنویسیها معمولاً بر روی چرم، پوست درخت، برگ خرما و ... صورت میگرفت. متن خوشنویسی شده همیشه متنی مانوی بود و متون خارج از این دسته همچون سغدی هرگز خوشنویسی نمیشدند. در بخش تزیینات و آرایههای نوشتاری نیز شاهد نقش و نگارهای تزیینی ساده به لحاظ آرایههای متن، نقش و نگارهای گلدار و آراستن سرفصلها و سرستونها هستیم.
انواع نسخ و متون مانوی جلوهگاه ظهور هنر کتابآرایی مانوی است. تنها متن ساده (که تعدادشان هم از همه بیشتر است)، متن تزیین شده با نقطهگذاری که گاه صرفاً به قصد تزیین، نقطهگذاری شده و گاه به منظور تسهیل در خوانش سرودهای مذهبی بوده است، متون خوشنویسی شده و متون حاوی طرحهای تزیینی (که در بالا یا پایین صفحه یک طرح تزیینی به کار رفته است) از جمله هنر کتاب آرایی در آن دوران بود.
همچنین اولین منشا تذهیب را میتوان از آثار مانی دنبال کرد. آسیای غربی و چینی، دو سبک کلی در نگارگری و تذهیب هستند که هریک به دو بخش، سبک نقاشی کامل و سبک نقاشی مختصر تقسیم میشوند که در مجموع ۴ سبک، سبک نقاشی چینی کامل، چینی مختصر، سبک نقاشی آسیای غربی و مختصر آسیای غربی را شکل میدهند.
مانویان، کتابهای خود را تزیین میکردند و این تبدیل به روشی برای کتابآرایی دینی شده است.
تحقیقاتی درخصوص آیین یزشن و گیاه هوم داشتید. هوم چه نوع گیاهی است و چرا در نگارههای ایران باستان به این گیاه اشاره شده است؟
در ایران باستان از گیاه هوم، نوشیدنی جاودانی بخش درست میکردند. بر اساس یافتههای باستانی، مطمئن نیستیم که این گیاه سکرآور بوده باشد اما میدانیم احتمالا درمان بخش بود. در دورهای احتمالا این گیاه، سکرآور بود اما در عصر حاضر شاهد درست کردن این نوشیدنی توسط زرتشتیان هستیم که البته سکرآور نیست.
نمیدانیم چه گیاهی را در ایران باستان به عنوان گیاه هوم استفاده میکردند اما اکنون گیاه مورد استفاده را از حوالی تهران و کوهستانهای اطراف زنجان میچینند و احتمالا با هوم اصلی که در ایران باستان بود، متفاوت است.
برخی میگویند گیاهی که در دستان سربازان هخامنشی در نقش برجستههای تخت جمشید شاهد هستیم، همان گیاه هوم است. البته معادل آن در آیین هندوها نیز دیده میشود که از آن به عنوان سوما یاد میشود.
باتوجه به آنکه تخصص شما در حوزه نقشمایههاست، نقشمایهها چه اطلاعاتی از دوران گذشته برای آیندگان به ارمغان میآوردند؟
نقشمایه ترجمهایست که درخصوص موتیف مطرح شده است. برخی معادل موتیف را، بن مایه و برخی دیگر نقش مایه میگویند. از آنجا که بیشتر تحقیقات من در خصوص تصاویر است، نام نقش مایه را روی آن گذاشتم.
از زمان پیدایش نقش مایهها تاکنون، شاهد تغییرات زیادی در آنها بودیم، چنانکه برخی از این آثار همچنان در آثار معاصر نیز بروز پیدا میکنند گویی برخی از این نقشمایهها در نهاد هنرمند جای گرفتهاند. درواقع میتوان رد و پای یک موتیف را از دوران باستان تا عصر حاضر دنبال کرد.
برخی مواقع میتوان گفت، هنرمند امروزی بهطور مستقیم از آثار باستانی الهام گرفته و درصدد تکرار برخی از نمایهها برآمده است. برخی نقش مایهها نیز ردپایشان در طول تاریخ دیده میشود که میتوان از ابعاد از روانشناسی نیز آن را مورد بررسی قرار داد.
روانشناسان معتقد هستند، برخی از نقشمایهها در ضمیر ناخودآگاه بشر شکل گرفتهاند و در هر دورهای به یک صورت خود را در آثار نشان میدهند. البته جامعهشناسان این موضوع را جور دیگری تحلیل میکنند.
بررسی نقشمایهها یکی از بهترین راهها برای پی بردن به اندیشههای مردمانی است که در هزارههای پیش زندگی میکردند. درعین حال میتوانیم به سبک زندگی، اندیشه و آیینهای دورههای مختلف پی ببریم. استفاده از رنگ طلایی و آبی را میتوان به اندیشههای اسلامی ارتباط داد.
استفاده از نقشمایههایی مانند گیاهان و آتش؛ اندیشههای آیین زرتشتی را به ما منتقل میکند. حتا شکل برخی از ظرفهایی که کشف میکنیم، گویای موارد استفاده از آن است. به طور مثال برخی از این ظروف برای مراسم آیینی مورد استفاده قرار میگرفتند.
چه ظروفی با چه نقشمایهها و شکل و شمایلی برای مراسمهای آیینی مورد استفاده قرار میگرفتند؟
برخی از ظروف برای نگهداری خون قربانی ساخته میشدند. این ظروف پهنتر هستند و اینگونه است که خون قربانی همان زمانی که قربانی میشد، درون آن ریخته میشد. برخی از ظروف نیز برای نوشیدن، نوشیدنیهای آیینی مورد استفاده قرار میگرفتند.
به برخی از نقشمایهها اشاره داشتید که همچنان در هنر معاصر تکرار میشود. این نقشمایهها کدامند؟
برخی از حیوانات مانند آهو، قوچ و بز همیشه در هنر ایران وجود داشتند. برخی از اعداد مانند عدد ۳ و سه گانهها و همچنین ۷ و هفتگانهها همیشه خود را درهنر نشان دادهاند. نقش شیر و عقاب همیشه در هنر ایران پررنگ بوده و هست.
آیا هریک از این نقشمایهها معنای خاصی در هنر ایران باستان داشت؟
هر تحلیلی که امروز از تفکر آن زمان بگوییم، بیشتر در قالب حدس و گمان خواهد بود. اما با توجه به متون اندکی که از دوره میانه باقی مانده و بررسی آن در کنار جنگ افزارها و ابزارهای دیگر، میتوانیم برداشت کنیم که قوچ، شیر و عقاب نمادی از قدرت و گیاه نمادی از جاودانگی است.
به موتیفهایی اشاره داشتید که گاها در ناخودآگاه انسان شکل گرفتهاند. این موتیفها کدامند؟
ابزارهای جنگی یکی از موتیفهایی هستند که در بسیاری از آثار جای دارند. شکار نیز در همه آثار دیده میشود. نقش انسان –حیوان (اسفنکس)، ماه، خورشید و... در زمانها و بین اقوام مختلف که هیچ ارتباط جغرافیایی با یکدیگر نداشتند تکرار شده و برخی از محققان معتقد هستند این نقشمایهها در ناخودآگاه بشر جای دارد.
در بررسیهایی که انجام دادید، آیا با نقشمایه خاصی که منحصر به فرد باشد، روبه رو شدهاید؟
بیشتر نقشمایهها تکرار شونده هستند. برخی تصاویر در هنر یک سرزمین بیشتر هستند و برخی از آنها در سرزمین دیگر، کمتر است. بز، قوچ و عقرب در هنر ایران بسیار دیده میشود در عین حال هنر مصر نیز مملو از نقشمایههای عقرب و مار است. در هنر چین هم این نقشمایهها را میبینیم و در این میان فراوانی این نقشمایهها متفاوت است.
موتیفها در دورههای مختلف، اشکال مختلف به خود میگیرند. به طور مثال، شیر ایرانی در دورههای مختلف شکلهای متفاوت میگیرد چنانکه شیر ایلامی شکل خاص خود را دارد و شیر هخامنشی نیز از شخصیت و شکل و شمایل متفاوتی برخوردار است. این نقشمایه شیر، در دوره ساسانیان متفاوتتر میشود.
البته همیشه نقش اعداد در نقشمایهها پررنگ بوده و هست. همچنان تقدس هفت از ایران باستان تاکنون باقی مانده. گاهی میگویند اجزای طبیعت در عدد هفت تاثیرگذار بودند. از دیگر سو برخی معتقدند که عدد هفت در ذهن بشر مقدس بوده از این رو آن را به عوامل طبیعی ارتباط میدهد. با این وجود هنوز نمیدانیم که چرا عدد ۷ و عدد ۳ مقدس هستند. بسیاری از اسطورههای ما هفتگانه و سه گانه هستند و درعین حال ضرایب این اعداد نیز مقدس شمرده میشود.
مقالاتی درخصوص مراسم قربانی نزد هندی اروپاییان، هندیان و ایرانیان دارید. این مراسم چگونه اجرا میشدند؟
درباره آیین قربانی در ایران با احتیاط باید صحبت کرد. این درحالی است که شواهد زیادی از آیین قربانی در هند در دست داریم. هرچند همچنان آیین قربانی را هم اکنون در ایران داریم اما بازهم در مورد آن باید با احتیاط صحبت کرد.
هرچند تا یک زمانی شاهد قربانی انسانی در برخی از آیینهای هندی ایرانی و هندی اروپایی بودیم اما یکی از نکات جالب در فرهنگ ایران باستان، صلحطلبی است، چراکه سندی که نشان دهد در ایران قربانی انسانی داشتیم، در دست نیست درواقع میتوان گفت در ایران هیچگاه شاهد قربانی کردن انسان نبودهایم.
حتا از یک زمان به بعد، قربانی گیاهی جای قربانی حیوانی را گرفته و همان گیاه هوم که از آن یاد شد، به عنوان یک گیاه قربانی میشد. گیاه را میزدند، شیره آن را میگرفتند و از آن مایعی برای نوشیدن تهیه میکردند. قربانی خونین از یک زمانی به بعد در آیین ایران جایی ندارد.
نقش الههها در نقشمایههای ایران باستان چگونه است؟
تقریبا میتوان گفت، به تعداد الهههای مذکر، الهه مونث نیز داریم. از الهه آب گرفته تا الهه زمین و آب و... درواقع میتوان گفت، یکتاپرستی در بن مایه آن وجود دارد. اهورامزدا در راس قرار دارد و سایز ایزدان و الههها به یاری اهورامزدا میروند و همتای او نیستند.