سی و هفتمین دوره از مهم ترین رویداد سینمایی ایران، همزمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مرکز همایشهای برج میلاد با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد و حواشی آئین اختتامیه آن در فضای رسانه ای داخلی با بازتاب گسترده ای همراه شد.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ جشنواره فیلم فجر که هرساله در آستانه ایام الله دهه فجر آغاز می شود، امسال هم با آغاز اکران آثار در پردیس سینمایی ملت و سینماهای مردمی به طور رسمی وارد فاز اجرایی شد و سرانجام پس از 10 روز این جشنواره با همه حاشیههایش با تقدیر از هنرمندان برگزیده به پایان رسید.
اختتامیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با حضور شخصیت هایی همچون وزیر ارشاد، محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری، حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی و بزرگان سینمای ایران از جمله جمشید مشایخی، عصر روز دوشنبه 22 بهمن ماه در برج میلاد برگزار شد و اخبار مربوط به آن در فضای رسانه ای کشور بازتاب گسترده ای داشت.
بررسی امروز(23 بهمن ماه)روزنامه ها، خبرگزاری ها و تارنماهای داخلی نشان می دهد که رسانه های نزدیک به جریان اصلاح طلب به نقد برخی آثار راه یافته به جشنواره پرداخته و جشنواره امسال را جشنوارهای متمایز با بازیهای متفاوت، خلاقانه و هوشمندانه بازیگرانی که توانستند برخی تابوها و کلیشههای سینمایی را بشکنند توصیف کردند.
هدف اصلی از برگزاری جشنواره فجر و واکنش موسسه هنر و تجربه نسبت به اعطای سیمرغ از دیگر محورهای مطرح شده از سوی این جریان رسانه ای است.
رسانه های اصولگرا نیز علاوه بر نقد برخی از آثار راه یافته به این دوره از جشنواره، مطالب خود را با محورهایی همچون دلایل عدم موفقیت جشنواره سی و هفتم،حواشی آئین اختتامیه فیلم فجر،تنگ نظری ها در سینما و نحوه پوشش بازیگران منتشر کردند.
امتناع همایون غنی زاده کارگردان فیلم 'مسخرهباز' از پذیرفتن جایزه بخش «نگاه نو» جشنواره فیلم فجر و فرستادن یک جوان افغانستانی بر روی سن برای خواندن متن کوتاهی درباره چرایی نگرفتن این جایزه از جمله مطالب مشترک هر دو طیف رسانه ها است.
رسانه های اصلاح طلب
-----------------------
**نقد آثار سینمایی راه یافته به جشنواره
روزنامه آرمان نوشت: سعید روستایی و تیم بازیگرانش (نوید محمدزاده، پیمان معادی، پریناز ایزدیار) در «متری شیش و نیم» به سراغ داستان همیشگی اعتیاد و جوانب آن رفتهاند. تمی که بارها در سینما بدان پرداخته شده و در ابد و یک روز نیز حاشیههای آن بهتر از هر فیلمی در آمده؛ حال چه اصراری است که بار دیگر نقبی به این قصه پر غصه زده شود؟...این فیلم هرچند در بازیگری حرف تازهای برای بازیگرانش نداشت و گوشه چشمش به گیشه هم بیشتر از روح فیلم است (بازی تک سکانس ایزدیار یا چند سکانس تکراری فرهاد اصلانی) می توانست نه در لفافه و در عیان، آنچه در متن بود را، بیشتر به تصویر بکشاند... فیلم دوم روستایی تا «ابد» نمی تواند در یادها بماند و شاید در «روزی» فراموش شود؛ به سانتی و متری.
روزنامه قانون در خصوص فیلم «دیدن این فیلم جرم است» نوشت: داستانی که فیلم روایت میکند چه در سطح سینمایی و چه به عنوان یک رخداد واقعی، باورپذیر نیست. انتقاد تند و گاهی تحقیرآمیز فیلم به نهادهای اجرایی و امنیت ملی و نیروی انتظامی آن را به مانیفستی سیاسی برای گروهی خاص تقلیل میدهد و درنتیجه با احتساب موارد عنوان شده، فیلم برای مخاطبان خاصی ساخته شده است و بهنظر برای مخاطبانی که چگونگی ساخت و منطق روایی برایشان اهمیتی ندارد و بیشتر برخلاف سینهفیلای عاشق سینما، دلبسته مضمون و شعارهای فیلم هستند؛ بنابراین از این منظر فیلم به هدف خود رسیده است «دیدن این فیلم جرم است» گرتهبرداری ناشیانهای از «آژانس شیشهای» و به لحاظ تماتیک در مقابلش محسوب میشود.
**امتناع کارگردان فیلم 'مسخره باز' از پذیرفتن جایزه بخش 'نگاه نو'
تارنمای فرارو به نپذیرفتن جایزه بخش «نگاه نو» جشنواره فیلم فجر از سوی همایون غنیزاده، کارگردان فیلم «مسخرهباز» و فرستادن یک جوان افغانستانی روی سن برای خواندن متن کوتاهی درباره چرایی نگرفتن این جایزه و سپس، حاضر شدن خود غنیزاده روی سن و دریافت جایزه «هنر و تجربه» جشنواره می پردازد و می نویسد:در پی این اتفاق، مهرزاد دانش، عضو هیأت داوران جشنواره در کانال شخصیاش نوشت: «به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر پیشنهاد میکنم قوانینی تدوین شود که بر اساس آن، افرادی که از گرفتن جوایزشان، بدون دلیل، امتناع میکنند، در دورههای بعد حق شرکت در این مناسبت را نداشته باشند...منتقدان، چهرهها و رسانههای دیگری نیز نسبت به این حرکت کارگردان فیلم «مسخرهباز» واکنش نشان دادهاند. پوریا ذوالفقاری در این باره گفته است: «این حرکت نامش اعتراض نیست و مسخرهبازی است.»
**جشنواره سی و هفتم، متمایز از دیگر دوره ها
به گزارش خبرگزاری ایسنا، ابراهیم داروغه زاده دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر گفت: آثار حاضر در جشنواره سی و هفتم گواه آن است که سطح کیفی فیلم های سینمایی این دوره نسبت به دوره های قبلی و نسبت به آثار سینمای ایران رشد قابل توجه و چشمگیری داشته است و این همان چیزی است که منتقدان و علاقهمندان به سینما پس از شروع نمایش فیلمها میگفتند که سال، سال سختی برای داوران است و هر سال که سال سختی برای داوران باشد یعنی آثار ممتاز زیاد و آثار خوب فراوان است...صفهای طولانی علاقهمندان به تماشای آثار و سانسهای فوقالعاده برای بیش از 10 فیلم و ادامه نمایشها در قالب سینماها تا ساعت 3 بامداد، جشنواره امسال را جشنوارهای متمایز ساخته بود و خدای بزرگ را شاکریم که سینمای ایران توانست سهمی قابلتوجه از شادمانی جشنهای چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشته باشد.
«نقطه عطف تاریخیای که ثبت شد» عنوان گزارش روزنامه ابتکار است در بخشی از آن آمده است: برخی بازیگران جشنواره سیوهفتم فیلم ملی فجر کاری انجام دادند که میتواند نقطه عطفی در تاریخ بازیگری سینمای ایران باشد. آنها با بازیهای متفاوت، خلاقانه و هوشمندانه توانستند برخی تابوها و کلیشههای سینمایی را بشکنند. نباید به راحتی از این اتفاق گذشت. دو فیلم «متری شیش و نیم» ساخته سعید روستایی و «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی بسیار درخشان بودند. بازیگران این دو اثر هم در زمینه بازیگری حرفهای بسیاری برای گفتن دارند که باید آنها را مرور کنیم و روی نکات مثبتشان تاکید شود.
روزنامه شرق عنوان داشت: محمد حسین مهدویان با ساخت چهار فیلم نشان داد که به تاریخ سیاسی معاصر ایران علاقهمند است؛ بههمیندلیل فیلمهایش وقایع ملتهب کشور بعد از پیروزی انقلاب را به تصویر میکشند، حتی فیلم «لاتاری» که بیشتر به نظر میرسد فیلمی اجتماعی باشد. جدا از نگاهش به این وقایع، او فیلمسازی را بلد است و از قضا هم سعی کرده فیلمهای خنثی نسازد! چون تاکنون فیلمهایی که درباره وقایع انقلاب ساخته شدهاند، اغلب بیرمق و بیمخاطب بودهاند، فیلمهایش رنگی تازه به «ژانر سیاسی» در ایران دادهاند. فیلم «رد خون» ادامه فیلم «ماجرای نیمروز» است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، هیات داوران جشنوارهی فیلم فجر بیانیه ای صادر کردند که در بخشی از آن آمده است: مدتهای مدید است که قاب سینمای ایران، به دلایل مختلف، گرفتار فضاهای محدود و بسته و عمدتاً آپارتمانی معطوف به مشاجرههای خانوادگی شده است. باعث خوشنودی است که عوامل فیلمهای امسال، این قاب محدود را شکستند و دوربین خود را به محیطهای باز معابر و خیابانها و جادهها و دشتها و شهرهای مخلتف کشور بردند تا گسترههای وسیع و پسزمینههای عریض و تنوع چشماندازها، قابی در خور نام و هویت سینما پیدا کنند... جشنواره امسال نشان داد که سینمای ایران، بضاعتی در خور دارد و در نگاهی واقعبینانه و نه کمالگرایانه و خیالی، درصدآثار برترش به دیگر آثار، چیزی کم از درصد آثار برتر جشنوارههای معتبر جهانی ندارد.
**هدف اصلی از برگزاری جشنواره فجر
روزنامه اعتماد با تیتر «نسبت جشنواره فجر با نفعِ عموم» می نویسد: از آنجایی که این جشنواره توسط دولت و با بودجه عمومی برگزار میشود؛ بنیادیترین پرسش این است که نسبت بخشهای این جشنواره با مردم و نفع عمومی چیست؟اینجاست که جامعه به حق از هر طرف با تناقض روبهرو میشود. با این تناقض که چطور این عوامل از بودجه فرهنگی نهادهایی ارتزاق میکنند که سالهاست میخواهند فرهنگ خاصی را غالب کنند و اساسا برای همین هم در عرصه سینمایی وارد شدند و با به کارگرفتن این بازیگران، کارگردانان، فیلمبرداران و... میخواهند این فرهنگ خاص را گسترش بدهند اما در عالم واقع، عوامل، کاملا ضد گفتمانی که خود تبلیغ میکنند و برای تبلیغ آن دستمزد گرفتهاند؛ رفتار میکنند. قطعا جامعه این رفتارها و در واقع زیست دوگانه را درک میکند و رفتهرفته به این نتیجه میرسد که انگار هرچیزی جز پول، شهرت و زندگی لاکچری از معنا تهی است. این هم کاملا نقضِ غرضِ اهداف ابتدایی و اساسا موضوعیت جشنواره فجر است. بهنظر میرسد فارغ از همه بحثهای سطحی، جشنواره فجر بعد از این همهسال باید با نگاهی رو به پس ببیند که بر چه مبنایی آغاز شد و امروز کجا ایستاده است؟ آیا خرج این بودجه کلان، نفعی عمومی دارد یا تنها معدود افرادی از آن بهرهمند میشوند؟
به گزارش تارنمای انتخاب، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری در پیامی به اختتامیه جشنواره فیلم فجر، اعلام داشت: این سینمایِ نجیب و بالنده، در بُعد هنری تجلیگاه نبوغ جوانان ایرانی، در بُعد پیام، ابزار انتقال عالیترین مفاهیم انسانی و در بُعد صنعتی، زمینهساز تحولی فرهنگ پایه و جامعهمحور بوده و خواهد بود...جشنواره فیلم فجر، نه تنها مهمترین رویداد سینمایی کشور است، بلکه میتواند فرصتی مغتنم برای انتقال پیام بلوغ، رشد و پویایی ایران اسلامی به جهانیان باشد. نیل به این هدف البته مستلزم افزایش سهم ایران از صنعت جهانی سینماست و برای این کار باید چه از نظر نیروی انسانی، چه از نظر فناوری و تجهیزات، و چه از نظر بسترهای آفرینش هنری، هر روز گامی به پیش برداریم و با دیروزمان متفاوت باشیم.
** واکنش موسسه 'هنر و تجربه' نسبت به اعطای سیمرغ جشنواره
به گزارش روزنامه «ابتکار»، جعفر صانعی مقدم، مدیرعامل موسسه «هنر و تجربه» با اشاره به این نکته که سیمرغ «هنر و تجربه» در حالی اهدا میشود که نمایندهای از این گروه سینمایی در هیئت انتخاب و داوری جشنواره حضور ندارند، نظرات شورای سیاستگذاری گروه سینمایی «هنر و تجربه» را منتقل کرد. شورای سیاستگذاری معتقد است این سیمرغ در حالی در جشنواره ملی فیلم فجر اهدا میشود که هیئت انتخاب و داوری به نمایندگی از گروه سینمایی «هنر و تجربه» در جشنواره حضور ندارند و همچنین از آنجا که این عنوان مشخصا به نام این گروه سینمایی ارجاع میدهد لذا شورای سیاستگذاری خواستار این است که عنوان این سیمرغ تغییر کند و یا نمایندگانی از سوی این گروه سینمایی در بخش انتخاب و داوری حضور داشته باشند تا در پی این اتفاق توجه بیشتر و تخصصیتری به فیلمهای هنری و تجربی مبذول شود.
رسانه های اصولگرا
----------------------
**نقد آثار سینمایی راه یافته به جشنواره
روزنامه وطن امروز در خصوص فیلم متری شیش و نیم متری در مطلبی با تیتر «پارادوکس پایانبندی!» نوشت: عینیت بخشی به سرکوبهای کودکی در جریان بزهکاری بزرگسالی و تعریفی جدید از طبقهای یک شبه منتفع شده، هر چند به خودی خود سوژهای قابل بحث باشد اما الحاق آن به پایان اثر باعث شد پایانبندی فیلم دوم روستایی بر خلاف فیلم اولش نقطه ضعف آشکار او باشد. مجموعا «متری شیش و نیم» را میتوان اثری جسورانه در خلق موقعیتهای کمتر تصویر شده دانست که در پایان اسیر یک جمعبندی تهوعآور میشود که فراتر از پیام فیلم فضای آن را نیز به چالش میکشد.
خبرگزاری تسنیم در مورد فیلم «متری شیش و نیم» می نویسد: بزرگ ترین مشکل متری شیش و نیم اما به پایان بندی بلاوجه و محیرالعقول آن در کمک به بازتولید چرخه اعتیاد بازمیگردد که نقض غرض آشکاری بر تمام آن چیزی است که فیلم دو ساعت و نیم نسبت بدان هشدار داده است.
خبرگزاری فارس در مورد فیلم ماجرای نیمروز (2) عنوان داشت: این فیلم ردّ خون رشد کارگردانی و بلوغ نسبی فیلمساز در طراحی و ساختار خود را نشان میدهد اما در روایت، جای خود را گم کرده و نمیداند در کجای اثر بایستد و چه تصمیمی برای سرنوشت کاراکترهای خود بگیرد... مهدویان (کارگردان) از یک منظر سیما را سمپاتیک و متمایز از دیگر اعضای مجاهدین میکند و از طرف دیگر او را شریک جرم اقدامات آنها نشان میدهد. همین سمپاتی باعث میشود که مخاطب نگران حال سیما شود و رها کردن او را بپسندد؛ یعنی همان تصمیمی که کمال و افشین میگیرند. فیلم از یک طرف از صادق فاصله میگیرد و از طرف دیگر برای سیما دلسوزی میکند و در آخر هم نه کنار سیماست و نه کنار صادق. کمال و افشین هم مثل فیلمساز بین سیما و صادق، نمیتوانند دست به انتخاب بزنند. سکانس پایانی فیلم یک استیصال و درماندگی کامل است. استیصال افشین، استیصال صادق، استیصال کمال و استیصال فیلمساز.
**امتناع کارگردان فیلم 'مسخره باز' از پذیرفتن جایزه بخش 'نگاه نو'
به گزارش تارنمای مشرق، عالیه عطایی نویسنده افغانستانی و فعال در حوزه تئاتر، درخصوص اقدام همایون غنی زاده، کارگردان فیلم مسخره باز در اختتامیه جشنواره فجر، مطلبی را منتشر کرد و نوشت: جناب کارگردان شما مارلون براندو نیستی که به جای گرفتن اسکار یک زن سرخپوست روی صحنه بفرستی چون آنقدر خودشیفته ای که جایزه اولی را نمی خواهی و باقی را می خواهی و اصلاً ژست اپوزیسیون و معترض ات بی معنی و نمایشی است. فرستادن یک افغانی که نتواند از روی متن بخواند (آن هم متن به آن شاهکاری و لابد تیز و برنده و معترض) جز توهین و تحقیر هیچ نداشت.
**دلایل عدم موفقیت جشنواره سی و هفتم
امیر حسین جوانشیر کارشناس در گفت وگو با روزنامه کیهان درباره سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اظهار داشت: سیاستهای غلط مدیران دولتی در عرصه فرهنگ و هنر و در سازمان سینمایی وزارت ارشاد و نفوذ عوامل جریان افراطی اصلاحات در بدنه مدیریتی سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر و دخالت و نفوذ خانه سینما در روند سیاستگذاریهای جشنواره امسال از عوامل اصلی شکست و عدم موفقیت این رویداد مهم داخلی است.
**حواشی آئین اختتامیه فیلم فجر
روزنامه کیهان عنوان داشت: آئین اختتامیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر درحالی شب گذشته، دوشنبه 22 بهمن برگزار شد که مراسم افتتاحیه این جشنواره به حاشیههایی تلخ آلوده شده و اعتراضات زیادی را حتی درمیان برخی مراجع تقلید برانگیخته بود. اما به نظر میرسید که برگزارکنندگان جشنواره دیشب تلاش نمودند تا جبران کنند. به طوری که در این مراسم کلیپهایی در بزرگداشت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و شهدای این انقلاب پخش شد. حضور 23 آزاده که فیلم «23 نفر» نیز براساس داستان واقعی آنها ساخته شده است نیز روی صحنه حضور یافتند و مورد تکریم قرار گرفتند. همچنین در بخشی از این مراسم، مرضیه هاشمی، خبرنگار و مستندساز آمریکاییتبار و مسلمان شبکه پرس تی وی که در سفر اخیر خود به آن کشور، بازداشت شده بود، از جا برخاست و حاضران در مراسم، وی را تشویق کردند.
«قدرت نمایی تکنیکی نسل نوی سینماگران» عنوان گزارش روزنامه جوان است که در بخشی از آن آمده است: جشنواره سی و هفتم فیلم فجر را فارغ از حاشیه هایی که برگزارکنندگانش در روز افتتاحیه رقم زدند به لحاظ رشد کیفی فیلم ها می توان جشنواره ای موفق قلمداد کرد. وقتی رشد تکنیکی برخی فیلم ها را مشاهده می کنیم به آینده سینمای ایران امیدوار می شویم، به خصوص که این رشد همزمان با چله انقلاب اسامی ظهور یافته است.
**تنگ نظری ها در سینما
به گزارش خبرگزاری فارس، حجت الاسلام احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از عدم ورود جدی سینما به معرفی تاریخ انقلاب اسلامی انتقاد کرد و گفت: در این زمینه نه ریل گذاری درستی صورت گرفته و نه هنرمندان و به خصوص اهالی سینما ورود جدی به این حوزه داشته اند. معتقدم برخی تنگ نظری های حاکم مانع از آن شده که فیلم های خوبی برای معرفی انقلاب اسامی ایران ارائه شود.»وی با ابراز امیدواری از شکل گیری یک سینمای موفق تر، گفت: »متأسفانه برخی تنگ نظری هایی بر فضای فیلمسازی حاکم شده است که حتی آثار مستند نیز تمام واقعیت را بیان نمی کند یا آنان که به دنبال روایت واقعی هستند، فضایی برای کار پیدا نمی کنند.«
** نحوه پوشش بازیگران
سایت جهان نیوز می نویسد: بعضی از بازیگران سعی کردند با لباس های عجیب و نامتعارف شان، شش دانگ حواس ها را به نام خودشان جلب و نام شان را در ذهن ها ثبت کنند. لباس هایی که باعث تعجب همگان شد و یک سوال را در ذهن مخاطب شکل داد: «آیا این همه جلب توجه لازم است و به چه دلیل، بازیگران دنبال این میزان از جلب توجه هستند؟»به نظر می رسد که عامل اصلی دیدن چنین پوشش هایی در جشنواره، شخصیت و منش بازیگران است که تعیین می کند چه انتخابی داشته باشند. قرار نیست شخصیت آن ها را قضاوت کنیم اما لازم است بازیگرانی که در این جشنواره پوشش های غیر متعارف و پرحاشیه داشتند، به این سوال ها پاسخ بدهند.