امروزه چرا باید مساله خرید و فروش ارز از جملهی بحرانهای اقتصادی در ایران محسوب شود؟ در ایرانِ بعد از انقلاب چه حوادثی رخ داد که امروز شاهد رشد ناگهانی قیمت ارز و به خصوص دلار هستیم؟ چرا در مقاطعی از سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نرخ دلار از ثبات نسبی برخوردار بود؟
مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، در گفت و گو با "
مردم سالاری آنلاین" در پاسخ به این سوال که دلایل ثابت ماندن نرخ برابری دلار در مقابل ریال در سالهای 43 تا 56 چه بود گفت: اساسا نرخ ارز در یک کشور، فاقد هر گونه ارزشی است. آنچه که در این میان مهم تلقی میشود، ثبات نرخ ارز است که این موضوع به نوبه خود تابع عرضه و تقاضای روز دنیا است. اگر اقتصاد یک کشور دارای تولید مناسب باشد و همچنین سهم تولید خود را هر زمان افزایش بدهد و درآمد سرانه خود را رونق بخشد و دارای رشد و ثبات مناسب باشد، مشخصا نرخ ارز با ثباتی را هم خواهد داشت.
وی افزود: کشوری که تولید بالا و روبه رشد دارد، مشخصا با تقاضای فراوان جهت خرید ارز کشورش مواجه خواهد شد؛ چرا که از آن کشور کالا خریداری میشود. در چنین شرایطی، مبادله حساب ارزی خارجی این کشور به نوعی با مازاد درخواست مواجه میشود؛ به عبارتی پولی که به آن کشور وارد میشود نسبت به پولی که خارج میشود بیشتر میشود؛ در چنین حالتی عرضه پول خارجی در داخل کشور بالا میرود. بنابراین قیمت ارز خارجی باید پایین بیاید و ارزش پول داخلی باید بالا برود؛ مگر اینکه دولت برای حفظ ثبات اقتصادی بخواهد آنرا ثابت نگه دارد. به عنوان مثال ژاپن سالهاست که چنین کاری را انجام داده است. علیرغم اینکه ارزش پول این کشور میل به صعود دارد، ولی تلاش میکند این نرخ را ثابت نگه دارد. تقاضا و تولید در ژاپن بالا است و به همین جهت ارزش پول این کشور هم صعودی خواهد بود.
این اقتصاددان ادامه داد: پیش از انقلاب و از حدودا سالهای 43 تا 56 ما دارای رشد اقتصادی میانگین حدودا 9 درصد بودیم. هر سال رشد اقتصادی بالایی نسبت به سال قبل داشتیم. به طوری که رشد اقتصادی در ایران در سالهای آخر حکومت پهلوی، به بالای 14 درصد رسید. در چنین شرایطی طبیعی است که بازار گرایش به این موضوع داشته باشد که نرخ ریال نه تنها کاهشی نداشته باشد بلکه افزایش پیدا کند. البته در آن دوران (
زمان هویدا) سیاست دولت به این صورت بود که اجازه افزایش ارزش ریال را ندهد تا صادرات کشور لطمه نبیند. به همین جهت دولت به راحتی میتوانست ارزش ریال را ثابت نگه دارد.
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: امروزه در ایران آن شرایط پیشین وجود ندارد. علاوه بر این، ما اکنون دیگر وضعیت اقتصادی و تثبیت و رشد اقتصادی آن دوران را نداریم؛ حتی شاهد بیثباتیها و سیاستهای غیر اقتصادی غالب هستیم که به اقتصاد کشور سمت و سوی غلط میبخشند.
او گفت: در حال حاضر به دلیل وضعیت تحریمها امکان انتقال ارز به داخل کشور کم است؛ لذا قیمت ارز افزایش مییابد و شوک ایجاد میشود. از سوی دیگر انتطارات و بیثباتیها منجر به افزایش فشار تقاضا میشود. افزون به این موارد، نباید فراموش کنیم که در اقتصاد ایران فعالیتهای تولیدی مناسب نداریم. سرمایهگذاریها در تولید درآمد خوبی ندارند. بنابراین بسیاری از سرمایهها دنبال استفاده از فضاهایی مشابه فضای نرخ ارز هستند که به اصطلاح در بازارهای سفته بازی، فعالیت کنند .اکنون بازار ارز، بازار سفتهبازی شده است. این شرایط به جهت پایین بودن توان تولید و سیاستهای غیر متکی به علم اقتصاد است.
وی با اشاره به مدیریت اقتصادی آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی و ثبات نرخ ارز در آن دوران گفت: البته آن دوره چندان متکی به شخص نخست وزیر نبود. آن زمان بیش از اینکه نخست وزیر موثر باشد، شخص شاه موثر بود. شاه تمایل داشت رشد اقتصادی افزایش پیدا کند. شاه در پی تعامل اقتصادی با کشورهای دیگر بود. او انتقال تکنولوژی و سیاستهای اجرایی اقتصادی را دنبال میکرد. اقتصاددانها اگر چیزی میگفتند، شاه و نخست وزیر میپذیرفتند.
عزتی افزود: اما در چند سال آخر از حکومت وقت، مسائل مقداری متفاوت شد. شاه به دنبال سیاستهای کلان غیر اقتصادی رفت و مباحث دیگری را در اولویت قرار داد و اینگونه اقتصاد را در ایران دچار تلاطم کرد. با این اوضاع باز هم سیاستهای اقتصادی در بخش اقتصاد اولویت داشت. در آن سالها تورم افزایش داشت. با وجود تورم، اما از آن جهت که قدرت اقتصادی و تولید ملی بالا بود و همچنین صادرات بیشتر از واردات بود، ما میتوانستیم به راحتی نرخ ارز و بازار ارز را هم مدیریت کنیم.
او در پاسخ به این سوال که در آن دوران
جایگاه ریال در بازار جهانی چگونه بود، گفت: آن زمان به دلیل اینکه سهم تولید خوبی داشتیم، در سطح بینالمللی ریال هم خرید و فروش میشد. این موضوع(خرید و فروش ریال) با کشورهایی صورت میگرفت که با ما مبادله اقتصادی و تجاری داشتند.
وی در مورد چند نرخی بودن دلار گفت: ما در زمان پیش از انقلاب،
دلار چند نرخی نداشتیم. دولت به جهت توان اقتصادی کشور این توان را داشت که به هر اندازه به افراد دلار بفروشد. درآمدهای ارزی کشور خوب بود. تولید و صادرات و درآمدهای ارزی مناسب ارزیابی میشد و هیچ مانعی برای ورود ارز به کشور وجود نداشت. به همین دلیل دولت میتوانست بازار را مدیریت کند. اما بعد از انقلاب در داخل کشور تولید افت کرد و صادرات نسبت به واردات کمتر شد. وقتی صادرات کمتر شد، کمبود ارز به وجود آمد. کمبود ارز به نوبه خود بر فعالیتهای مختلف سوء تاثیر داشت. علاوه بر این، خروج ارز نسبت به ورود آن بیشتر بود. شاید الان بگوییم صادرات داریم. اما با این اوصاف ارز نمیتواند وارد کشور شود. در حال حاضر ما فرار سرمایه داریم.
عزتی گفت: قبل از انقلاب به جهت صادرات فراوان، موازنه ارزی مثبتی داشتیم. اما بعد از انقلاب این ویژگی مهم را از دست دادیم و موازنه ارز برعکس شد.
موازنه ارزی مثبت باعث میشد که نرخ ریال کاهش پیدا نکند.
این اقتصاددان در مورد
نگهداری دلار از سوی مردم در آن دوران گفت: در آن زمان مردم به خرید دلار فکر نمیکردند. اصولا انتظارات تورمی از سوی مردم در قبال دلار وجود نداشت. مردم چرا باید خرید میکردند. اما اکنون مردم فکر میکنند که با خرید دلار سود خواهند برد؛ به همین خاطر ارز و طلا خریداری میکنند. اگر ثبات قیمت وجود داشت مردم دلار خریداری نمیکردند. مردمی که دلار میخرند "از خدا بیخبر" نیستند. آنها صرفا جهت کسب مقداری سود دست به خرید دلار میزنند. منطق اقتصادی چنین حکم میکند. وقتی ما اجازه تولید اقتصادی ندادیم، سرمایه به جایی میرود که سود در آن باشد.
عزتی در پایان گفتگو با "
مردم سالاری آنلاین" درباره آینده ارزی کشور گفت: اگر ما میخواهیم مشکل ارز را در کشور حل کنیم باید مساله تعاملات خارجی را برای همیشه حل و فصل نماییم. اگر تعاملات خارجی همچنان سخت باشد و ارز وارد کشور نشود، مدیریت بازار ارز،
بسیار دشوار خواهد بود. باید مشکل تعاملات بینالمللیمان را حل کنیم.
گفت و گو : سید مسعود آریادوست