۰
شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۲۲
گفت و گو با کوروش تهامی:

بازی در رگ خواب راه رفتن روی لبه تیغ بود

«رگ خواب» تجربه ای جدید در سینمای عاشقانه ایران است و یکی از صحنه های متفاوت این فیلم خوردن کاه گل توسط دو بازیگر اصلی فیلم است. کوروش تهامی با بازی در نقش کامران درخششی خاص را در این فلیم داشته است. به همین بهانه گفت وگویی را با این بازیگر سینما ترتیب داده ایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
بازی در رگ خواب راه رفتن روی لبه تیغ بود
«رگ خواب» تجربه ای جدید در سینمای عاشقانه ایران است و یکی از صحنه های متفاوت این فیلم خوردن کاه گل توسط دو بازیگر اصلی فیلم است. کوروش تهامی با بازی در نقش کامران درخششی خاص را در این فلیم داشته است. به همین بهانه گفت وگویی را با این بازیگر سینما ترتیب داده ایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
یکی از نکات مثبت این فیلم بازی شماست. چگونه به این نقش رسیدید و تا چه میزان نقش کارگردان و ادراک شما در ایفای این نقش موثر بوده است؟
آقای نعمت الله از آن دست کارگردان هایی هستند که جنس های مختلف بازی را می شناسند و می دانند که چه می خواهند و این مهمترین چیزی است که یک کارگردان باید بداند. طی این سال ها تجربه کار با کارگردانان زیادی را داشتم برای همین آقای نعمت الله را جزو آن دسته از کارگردان هایی می بینم که به شدت به کار مسلط هستند، به ریزترین اجزای کار تا بزرگترین بخش های آن احاطه دارند، مدام به چگونگی روند کار فکر می کنند تا اتفاقاتی که روی می دهد بهتر و بهتر باشد و من هم به عنوان بازیگر زیر نظر ایشان تلاش خود را کردم که این اتفاق بیفتد . یکی از متفاوت ترین نقش هایی که تا امروز ایفا کردم در «رگ خواب» بوده است و بسیار تلاش کردم که باورپذیری نقش از دست نرود. به نظر من بازی کردن در این نقش ها مثل راه رفتن روی لبه تیغ است چون اگر بازیگر یک مقدار اشتباه کند و کارش را درست انجام ندهد آن تیغ که روی آن راه می رود به او آسیب می زند بنابراین تلاش کردم آن گونه که در خور نقش و فیلم است ظاهر شوم. 

تجربه ایفای نقش مقابل لیلا حاتمی چگونه بود؟
نوع بازیگری خانم حاتمی بسیار خاص است و بازی به عنوان پارتنر در مقابل خانم حاتمی تجربه خوبی بود. بعد از چند روز ارتباط خوبی بین ما به وجود آمد. بازی هم را بسیار خوب درک و تلاش کردیم بالاترین حد انرژی خود را برای اجرای صحنه ها مصرف کنیم، خستگی معنا نداشت و زمانی که روی صحنه بودیم احساس خستگی نمی کردیم. واقعا همه در جای خود تلاش می کردند که «رگ خواب» اثری درجه یک و تاثیرگذار شود و ایشان بسیار با حوصله هر روز حاضر می شدند. چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم و امیدوارم در کارهای دیگر این تجربه تکرار شود. 

یکی از دیگر نکات قوت این اثر موسیقی آن است. با توجه به اشراف و تسلطی که شما در عرصه موسیقی دارید نقطه قوت موسیقایی این فیلم را در کدام بخش ارزیابی می کنید؟
حاصل کارسهراب پورناظری بسیار خوب است. در فیلم آن قدر موسیقی وجود ندارد که تماشاگر اذیت شود یا قرار باشد همه صحنه ها با موسیقی پر شود . موسیقی در جاهایی که باید، وارد می شود و تاثیری که باید، برمخاطب می گذارد. ازسویی به جهت همکاری های پیشین نعمت الله و پورناظری تعاملی بینشان به وجود آمده است که بسیار راحت متوجه می شوند چه باید بکنند، در چه صحنه ای نیاز به موسیقی است و چه نوع موسیقی باید استفاده شود. صدای همایون شجریان بسیار شاخص است و دو ترانه ای که روی کار اجرا شده به ویژه ترانه «آهای خبردار» که شعر آن متعلق به حسین منزوی است بسیار مورد توجه قرار گرفته، مردم دوست دارند و در مورد آن حرف می زنند. 

چه میزان از استقبال مردمی را می توان به ترانه های فیلم نسبت داد؟
همایون شجریان جزو خواننده هایی است که طرفداران خاص خود را دارد و خیلی ها از جمله خود من او را دوست دارند، وقتی دوستداران و طرفداران متوجه می شوند که در کاری او ترانه ای خوانده است سعی می کنند آن کار را ببینند، به خصوص همکاری شجریان و سهراب پورناظری در دو کار آخر حمید نعمت الله تجربه های خاصی است، نوع آهنگسازی و تنظیم این ترانه ها و تصنیف ها، خاص و تلفیقی از موسیقی ایرانی و غربی است که بسیار خوب هم اجرا می شود و تاثیر گذار است. فکر می کنم دوستداران آقای شجریان هم برای دیدن فیلم می آیند که صدای ایشان را روی صحنه های زیبای فیلم بشنوند. 

یکی از مسائل فنی و پس از تولید در سینما نریشن گذاری است. نریشن که در «رگ خواب» توسط لیلا حاتمی در بخش های مختلف فیلم گفته می شود یکی از مناسب ترین و موفق ترین نریشن گذاری ها در سینمای ایران است یعنی با داستان و موضوع آن تناسب دارد و چفت می شود به نوعی که در دل مخاطب می نشیند. در گذشته در «رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی نریشن داشته ایم اما تا این میزان با فیلم چفت نبوده و با مخاطب ارتباط برقرار نکرده است ولی این موفقیت در این فیلم از این لحاظ وجود دارد. این ایده از کجا ناشی شد و چه میزان همکاری آقای نعمت الله و خانم حاتمی در این موفقیت موثر بوده است؟
فکر می کنم این سوال را کارگردان بهتر می تواند جواب دهد اما «رگ خواب» با فیلم آقای داوودی تفاوت های زیادی دارد. فیلم ما داستان عاشقانه ای را دنبال می کند که این نوع داستان ها و افت و خیزهایی که در آن وجود دارد معمولا بسیار مورد توجه قرار می گیرد البته به نوع ساخت، کیفیت کار، کارگردانی، متن، فیلمبرداری، بازی بازیگران، موسیقی و سایر موارد نیز مربوط می شود. چون مجموعه ای از افراد حرفه ای جمع شدند، این فیلم را کار کردند و حتی بحث فنی کار هم بخش های قابل توجه زیادی دارد، در نظر داشتن محل نریشن به تشخیص کارگردان یا نویسنده در زمان نوشتن همه این ها باعث می شود که وقتی نریشن هم روی فیلم قرار می گیرد در موفقیت فیلم و نریشن موثر باشد. در کنار این مسائل این که مطلب مورد نظر برای انتقال به مخاطب تا چه اندازه موجز، درست و به جا باشد نیز از چیزهای مهمی است که در فیلم های دیگر شاید وجود داشته باشد اما ممکن است تاثیری که باید در مخاطب نگذارد و فکر می کنم این ها جزو اتفاقات خوب و نگاه درست نویسنده و کارگردان «رگ خواب» است که تاثیرگذاری فیلم را بیشتر کرده است. 

تعامل شما با آقای نعمت الله برای ایفای نقش در این فیلم چگونه بود؟
وقتی بازیگر با کارگردانش بتواند یک راه درست انتقال حس ها را پیدا کنند و هر دو متوجه شوند که طرف مقابل از او چه می خواهد درست ترین شیوه تعامل بین کارگردان و بازیگر برقرار می شود. این روند در کار ما هم وجود داشت و همه تلاشم این بود که یک کار در سطح استانداردهای بسیار بالا اتفاق بیفتد و حتی در نوع بازیگری خودم هم تلاش کردم که یک مقدار فاصله بگیرم از کارهایی که دلم می خواست در آن ها شکل دیگری بازی کنم اما بضاعت آن کار آن قدر نبوده که چنین تعاملی را در آن ها داشت اما در «رگ خواب» این تعامل به وجود آمد، بلافاصله همدیگر را فهمیدیم و ایشان متوجه شدند که چگونه باید من را راهنمایی کنند و من نیز متوجه شدم که چگونه باید حضور داشته باشم. 

خاطره ای از «رگ خواب» اگر به یاد دارید برای مخاطبان تعریف کنید؟
من خاطرات زیادی از این فیلم که متفاوت ترین نقش من بوده است دارم. در خانه و در تنهایی بارها فیلمنامه این کار و نقش خود را تمرین کرده ام، خود را با آن نقش یکی کرده و زندگی کردم. همه آن لحظات خاطرات است که یادم نمی رود. در عین حال صحنه هایی نیز وجود داشت که واقعا در عین خاص بودن و سختی که داشتند خاطره متفاوتی بودند. یکی از این صحنه ها خوردن کاه گل توسط من و خانم حاتمی بود. یکی از متفاوت ترین سکانس های سینما در این فیلم رقم خورد، خوردن کاه گل که انجام آن برای هر کس سخت است. زمانی که کاه گل را خوردیم طعم خاصی داشت، آب دهان را جذب کرد و دهانمان خشک شد و بعد از خشک شدن دهانمان، گفتن دیالوگ سخت و غیر ممکن بود. 

سخن پایانی؟
امیدوارم مردم در سینما این فیلم را تماشا کنند به این دلیل که واقعا «رگ خواب» فیلمی است که باید در سینما دیده شود و مخصوص سینماست، همه عوامل و عناصر فیلم با قدرت و قوت در ساختن فیلمی موفق تلاش کرده اند تا این فیلم در تمام جهات موفق و تاثیرگذار باشد. 
مصطفی زبرجد/مردم سالاری
کد مطلب: 72196
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *