سهامداران پدیده شاندیز چگونه دارایی های خود را از دست دادند؟ مردم سالاری آنلاین این موضوع را بررسی می کند.
سهامداران مالباخته پدیده حدود چهار سال است که دربهدری، فقر، مالبختگی و البته اعتراض مداوم را تجربه میکنند. این گفته احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، که «پدیده، غضبشده امام رضا (ع) است»، اخیراً دردهای این مالباختگان را بیشتر نیز کرده است. بر سهامداران مالباخته پدیده شاندیز چه گذشته است؟ آنها چگونه دار و ندار خود را به یکباره از دست دادند و تحت تأثیر تبلیغات وسوسهبرانگیز صدا و سیما و ضعیف شدید دستگاههای اجرایی و نظارتی، به قربانیان یک پروژه تفریحی-گردشگری تبدیل شدند؟ اکنون آیا صدای آنها شنیده میشود؟
به گزارش مردمسالاری آنلاین، کمتر کسی است که تبلیغات «شهر رویایی پدیده» را فراموش کرده باشد؛ تبلیغاتی که با حجمی وسیع در صدا و سیما، بلیبوردهای شهری، روزنامهها و سایتهای اینترنتی ذهن مردم ایران را در سالهای پایانی دهه ۸۰ و سالهای آغازین دهه ۹۰ به معنای واقعی کلمه بمباران کرد. پروژهای تفریحی-گردشگری که توسط شرکت پدیده شاندیز، «بزرگترین مجتمع تفریحی توریستی کشور» یا «
شهر رویایی پدیده» نامیده میشد، توانست سرمایه
۱۲۰ هزار نفر را که عمده آنان
سرمایهگذاران خُردِ مردمی بودند به خود جذب کند.
شرکت پدیده شاندیز که پیش از این با رستورانهای زنجیرهای آن و شعبههای متعددش در سراسر کشور شناخته میشد، تبلیغات وسیعی را برای فروش سهام به اصطلاح «شهر افسانهای پدیده شاندیز» از تاریخ 8/8/88 به راه انداخت. در آن زمان هیچ کس فکر نمیکرد که پروژهای توریستی با این ابعاد وسیع و خیرهکننده، مجوزهای لازم را کسب نکرده باشد. کسانی که دار و ندار خود را صرف خرید سهام شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز میکردند، بر این گمان بودند که در پروژهای عمرانی-تفریحی سرمایهگذاری میکنند و سرمایه خود را در داراییهای غیرمولدی نظیر ارز یا سکه، احتکار نکردهاند. آنان گمان میکردند که همزمان با کسب سودهای سرشار، به افزایش رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و تولید خدمات تفریحی-توریستی هم کمک میکنند. اما رویاهای آنها در حوادثی که کوچکترین تأثیری در خلق آن نداشتند به کابوسی تمامنشدنی تبدیل شد! این راه ابتدا پُر از رویا و سرانجام سرشار از کابوس و سختی، یعنی راه مالباختگی، چگونه طی شد؟!
پدیده شاندیز؛ فروش رویا و تحویل کابوس
شرکت پدیده شاندیز در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۸۳ در اداره ثبت شرکتهای مشهد تحت نام شرکت سرمایهگذاری کاوشگران سهام به ثبت رسید و در تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۸۷ نام آن به شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز تغییر یافت. این شرکت در سال ۸۸ ساخت مجتمع توریستی عظیمی را کلید زد. این مجتمع توریستی به علت وسعت و تعدد اماکنی که در آن تعریف شده بود، همچون هتل، رستوران، پارک، فروشگاه، باغ و شهربازی، در تبلیغات وسیع یا به بیان
بعد از دیماه ۹۳ که که با شکایت برخی دستگاهها، دفاتر فروش سهام پدیده شاندیز پلمپ شد، برخی رسانهها گزارش دادند که سطح رابطه محسن پهلوان مقدم مدیرعامل پدیده شاندیز با دولت احمدینژاد به قدری بالا بوده که به عنوان مشاور اقتصادی هیات وزیران فعالیت میکرده است.
دقیق تر در بمباران تبلیغاتی، «شهر رویایی پدیده شاندیز» نام گرفت. ساخت این پروژه، بدین ترتیب در منطقه ییلاقی و خوش آب و هوای اطراف مشهد به نام شهر شاندیز آغاز شد. شرکت پدیده شاندیز برای اینکه اعتبار مورد نیاز برای ساخت این پروژه عظیم توریستی را تأمین کند، اقدام به فروش سهام کرد و برای فروش سهام نیز تبلیغاتی وسیع به راه انداخت. صدا و سیما بیشترین نقش را در تبلیغات پدیده شاندیز ایفاء کرد و با تبلیغات وسیع، این پروژه اعتماد عمومی را به خود جلب کرد و توانست سرمایه کلانی را جذب کند. کسانی که پول خود را در «شهر رویایی پدیده» سرمایهگذاری میکردند، بر این گمان بودند که هیچ ریسکی را متقبل نشدهاند و در یک پروژه کاملاً مطمئن و سودآور، سرمایهگذاری میکنند.
در آن زمان
محسن پهلوانمقدم مدیرعامل پدیده شاندیز بود. پهلوان مقدم تا سال ۹۳ ارج و قرب بسیاری زیادی در بین نهادهای مختلف داشت. برخی مسئولین از این پروژه بازدید میکردند و آن را یک پروژه ملی مینامیدند. بهعنوان مثال، محمدعلی پورمختار، که در آن زمان رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس بود، در آبان ۹۳ طی بازدیدی از این پروژه گفت: پروژه شهر رویایی پدیده با بهکارگیری حدود ۳۰ هزار نفر، ایجاد اشتغال برای آنها و نیز جذب سرمایههای کوچک مردمی در این مسیر، یک کار ارزشمند و ماندگار است و باید از کسانی که در مرحله اول فکر این حرکت را داشتند و سپس آن را به مرحله اجرا در آوردهاند، تشکر کرد.
بعد از
دیماه ۹۳ که که با شکایت برخی دستگاهها، دفاتر فروش سهام پدیده شاندیز پلمپ شد، برخی رسانهها گزارش دادند که سطح رابطه محسن پهلوان مقدم مدیرعامل پدیده شاندیز با
دولت احمدینژاد به قدری بالا بوده که به عنوان مشاور اقتصادی هیات وزیران فعالیت میکرده است؛ پهلوان مقدم با همین عنوان در جلسات هیات دولت دهم نیز شرکت میکرده است!
باری، چنان فضای اطمینانبخشی ایجاد شد که
قیمت سهام پدیده از سال ۸۸ تا دی ۹۳ از ۲۰۰ تومان به ۱۲ هزار تومان رسید.
رشد ۶۰ برابری قیمت سهام پدیده، در این مدت نمیتوانست بدون همراهی دستگاههای اجرایی و نظارتی با شرکت پدیده شاندیز صورت گیرد. اگر آنها در سال ۸۸، فعالیتهای این شرکت را رصد میکردند، که وظیفهشان نیز دقیقا همین بود و برای همین نیز از محل بیتالمال، بودجه دریافت میکردند، پدیده نمیتوانست این میزان سرمایه جذب کند و سهام آن رشد ۶۰ برابری را تجربه کند. اما مثل اینکه تقدیر این بود که ۱۲۰ هزار نفر به خاطر قصور دستگاههای اجرایی و نظارتی، اسیر شوند!
پس از فروش رویا، نوبت تحویل دادن کابوس رسید! در
دیماه ۹۳ به ناگاه اعلام شد که به استناد قانون تجارت چون شرکت پدیده شاندیز سهامی خاص است، نمیتوانسته به شکل سهامی عام عمل کرده و سهام بفروشد! دفاتر فروش سهام شرکت پدیده در شهرهای مختلف پلمپ شد و سهامداران برای تبدیل کردن سهمهای
چنان فضای اطمینانبخشی ایجاد شد که قیمت سهام پدیده از سال ۸۸ تا دی ۹۳ از ۲۰۰ تومان به ۱۲ هزار تومان رسید. رشد ۶۰ برابری قیمت سهام پدیده، در این مدت نمیتوانست بدون همراهی دستگاههای اجرایی و نظارتی با شرکت پدیده شاندیز صورت گیرد. اگر آنها در سال ۸۸، فعالیتهای این شرکت را رصد میکردند، که وظیفهشان نیز دقیقا همین بود و برای همین نیز از محل بیتالمال، بودجه دریافت میکردند، پدیده نمیتوانست این میزان سرمایه جذب کند.
خود به پول نقد به شرکت پدیده هجوم بردند. اما سهامی به پول تبدیل نشد و مشخص شد که سهامی که مردم مالباخته در دست دارند، کاغذ بیارزشی بیش نیست. وزارت جهاد کشاورزی نیز از شرکت پدیده شاندیز شکایت کرد؛ موضوع شکایت، تصرفات مازاد بر واحدهای تجاری قانونی بود؛ به عبارتی اعلام شد که شرکت پدیده شاندیز بیش از محدودهای که به آن واگذار شده، تصرفات داشته و اکنون باید جریمه پرداخت کند. میزان مطالبه قانونی وزارت جهاد کشاورزی از شرکت، ابتدا ۷۴۰ میلیارد تومان و سپس ۶۱۰ میلیارد تومان تعیین شد. به تدریج اعلام شد که پروژه توریستی پدیده، مجوزهای لازم را اخذ نکرده و بدین ترتیب بود که شکایتهای متعددی از طرف نهادهای مختلف علیه شرکت پدیده مطرح شد. ماجرا آنقدر عمق پیدا کرد که محسن پهلوانمقدم در مرداد ۹۵ و در حالی که دیگر برکنار شده بود و با عنوان مدیرعامل سابق پدیده شاندیز شناخته میشد، بازداشت شد و روانه زندان شد. پهلوانمقدم پیش از آن، تا آن حد پیش رفته بود که مثل بابک زنجانی وارد عرصه فوتبال و تیمداری نیز شده بود. او مالک تیم پدیده مشهد بود!
پدیده شاندیز پس از سقوط
رویای «شهر رویایی پدیده»، زندگی بیش از ۱۰۰ هزار نفر را که با احتساب خانوادههایشان جمعیت قابل توجهی را تشکیل میدهند، به شدت تباه کرده بود. مسأله پدیده، بنابراین یک موضوع امنیتی نیز بود. به همین دلیل، دبیرخانه
شورای عالی امنیت ملی، در جلسهای در تاریخ ۱۶ دی سال ۹۳ مقرر کرد که ستاد مرکزی به ریاست استاندار خراسان رضوی و با حضور جمعی از مدیران استانی از جمله رئیس کل دادگستری، دادستان مشهد، رئیس سازمان بازرسی، فرماندهان ناجا و سپاه پاسداران استان خراسان رضوی، نمایندگان وزارت اطلاعات، سازمان صداوسیما و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار تشکیل شود. وظیفه این ستاد، که
ستاد تدبیر استان خراسان رضوی نامیده شد، این بود که «به تخلفات شرکت پدیده شاندیز در تمامی زمینهها رسیدگی و ضمن برخورد با تخلفات احتمالی، فعالیتهای پدیده را به مسیر قانونی هدایت کند». «ستاد تدبیر» تشکیل شد، اما مشخص نشد طی چه مکانیسمی قرار است با نهادها و افرادی برخورد شود که در این مدت طولانی، تخلفات شرکت پدیده شاندیز را نادیده گرفتهاند و وظیفه نظارتی خود را انجام ندادهاند. سهامداران پدیده به دلیل همین ضعفهای نظارتی و عدم اجرای وظایف، به مالباختگان بیپناه تبدیل شده بودند.
جلسه دیگری در تاریخ ۲۴ آبان سال ۹۵ با حضور مسئولان دستگاههای اجرایی برگزار و مقرر شد کارگروهی با مسئولیت معاون اقتصادی وزارت کشور و با عضویت نمایندگان تام الاختیار وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی و قضایی، با نام
کارگروه ویژه حل مشکل پدیده شاندیز، تشکیل شود. این کارگروه که در آن نقش اصلی را وزارت کشور برعهده دارد نیز تاکنون نتوانسته مشکل سهامداران پدیده را حل کند.
کارگروه ویژه حل مشکل پدیده
ستاد تدبیر استان خراسان رضوی ابتدا اعلام کرد که سهامداران پدیده، با واگذاری سهامهای خود تعهدنامهای را دریافت کنند که ظرف چندماه به پول تبدیل میشود. تاکنون این تعهدنامهها هیچکدام به پول تبدیل نشدهاند. اکنون نیز خبرهایی به گوش میرسد که مسئولان شرکت پدید شاندیز به سهامداران میگویند که در عوض تعهدنامههایی که در دست دارند، مجدداً سهام دریافت کنند!
شاندیز اعلام کرده که مشکلات قانونی پروژه توریستی پدیده حل شده و پروژه مجدداً کلید خورده است. بابک دینپرست، معاون اقتصادی وزیر کشور و رئیس کارگروه حل مشکل پدیده شاندیز، در این باره گفته است، اگر پدیده را به قطاری تشبیه کنیم که در سال ۱۳۹۳ در میانه راه به دلیل برخی تخلفات متوقف شده بود، امروز میتوانیم بگوییم که تمامی قفلهایی که طبق قانون و توسط دستگاههای مرتبط به چرخهای قطار نصب شده بود، با پرداخت عوارض قانونی و صدور مجوزهای لازم باز شده و قطار پدیده اکنون پس از سوخت گیری و سرویس کامل در ریل قانونی خود قرار گرفته و توسط هیاتی که منتخب ستاد تدبیر هستند، در حال حرکت است و ستاد تدبیر استان نیز بر فعالیت هیات مدیره نظارت میکند.
ستاد تدبیر استان خراسان رضوی چند سالی است که هیات مدیره پدیده شاندیز را انتخاب میکند و عملا مدیریت پدیده را در دست گرفته است. این ستاد، ابتدا اعلام کرد که سهامداران پدیده، با واگذاری سهامهای خود
تعهدنامهای را دریافت کنند که ظرف چندماه به پول تبدیل میشود. تاکنون این تعهدنامهها هیچکدام به پول تبدیل نشدهاند. اکنون نیز خبرهایی به گوش میرسد که مسئولان شرکت پدید شاندیز به سهامداران میگویند که در عوض تعهدنامههایی که در دست دارند، مجدداً سهام دریافت کنند! معلوم نیست این دور باطل زمانی چه زمانی شکسته خواهد شد و سهامداران به پولهای خود خواهند رسید.
قریب چهار سال از دربهدری سهامداران پدیده میگذرد و این سهامداران، هیچ چشماندازی در مقابل خود نمیبینند. آنان بارها و بارها اعتراض خود را به گوش مسئولین استانی و ملی رساندهاند، اما هنوز به نتیجه ملموسی نرسیدهاند. حالا اخیرا
احمد علم الهدی امام جمعه مشهد نیز با صراحت از مخالفت با پروژه پدیده حرف زده و گفته است: «پدیده، غضب شده امام رضا (ع) است. اینها میخواستند هویت مشهد را بههم بریزند مشهد شهر زیارتی است و اگر قرار است گردشگری داشته باشد باید با محوریت زیارت باشد اما خواستند هویت شهر را به هم بریزند و همان ابتدا نیز با اصل برنامه مخالف بودم. پدیده نباید با شکل قبلی خود ادامه دهد. پدیده باید مبدل به قطب سلامت شود و از قطب تفریح و تفرج به این قطب تبدیل شود و خدمت وزیر بهداشت هم گویا این مسئله مطرح شده است. میتوان پدیده را تبدیل به قطب پزشکی برای کشور و کشورهای همسایه کرد و مشهد این ظرفیت را دارد که قطب سلامت شود». مشخص نیست این مخالفتها دوباره تا چه اندازه باعث شود که سهامداران پدیده از پولهای خود که دار و ندار زندگیشان بوده، دور شوند. فعلا تنها این نکته واضح و بدیهی است که سهامداران پدیده باید پس از سالها دربهدری و نادیده گرفته شدن به پولهای خود برسند تا «قطار زندگی» آنها در ریل درست قرار گیرد. این، روشنترین حقی است که در موضوع پدیده شاندیز وجود دارد.