مستأجران در حال سپری کردن روزهای بسیار سختی در شهرهای بزرگ هستند. نرخ اجاره بها به صورت نجومی افزایش یافته است.
در شهرهای درندشت ایران، اجارهنشینان در حال نقره داغ شدن هستند و هیچکسی صدای این جمعیت خانهبهدوش را نمیشود. در شهرهایی نظیر تهران قیمت اجارهبها به صورت نجومی افزایش یافته است. قیمتها آنچنان بالا رفته که بسیاری از اجارهنشینان نمیدانند در کدام بخش شهرها باید به دنبال خانه بگردند!
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، از سال ۹۲ به بعد در تمام سالهایی که خرید و فروش مسکن راکد بود و قیمت مسکن افزایش چندانی نداشت، نرخ اجارهبها در شهرهای بزرگ ایران به این بهانه افزایش مییافت که تقاضا برای اجاره آپارتمان افزایش یافته و رکود در ساخت و ساز، چارهای جز افزایش اجارهها باقی نگذاشته است!
تابستان سال گذشته با چنین بهانههایی نرخ اجارهبها در تهران تا ۳۰ درصد افزایش یافت.
اما تابستان امسال وضعیت بسیار بدتر از همیشه شده است. این روزها در فصل داغ اجاره، بنگاههای املاک دیگر رکود در خرید و فروش مسکن را به عنوان عامل افزایش
نرخ اجاره بها عنوان نمیکنند. بلکه رُک و پوستکنده میگویند قیمت مسکن افزایش شدیدی داشته و اجارهبها نیز به همان نحو افزایش داشته است. وضعیت مستأجران این شده که چه قیمت مسکن افزایش یابد و چه به دلیل رکود کاهش یابد، باید سال به سال، پول بیشتری برای اجاره آپارتمانها پرداخت کنند. این پارادوکس بازار اجاره در ایران است.
وضعیت بازار اجاره مسکن در تابستان امسال
در شهرهای بزرگی نظیر تهران، نرخ اجارهبها با افسارگسیختگی تمامعیار افزایش یافته است. کافی است نگاهی به فایلهای اجاره بیاندازیم تا نقرهداغ شدن اجارهنشینها را درک کنیم. نرخ اجاره یک آپارتمان ۸۰ متری دوخوابه ۴ سال ساخت در منطقه سردار جنگل در غرب تهران ۶۰ میلیون تومان ودیعه با ماهی ۲.۵ میلیون تومان اجاره است. یک واحد ۶۸ متری در مرکز شهر تهران در خیابان فلسطین جنوبی، بدون پارکینگ و انباری، ۲۰ میلیون ودیعه با ماهی ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، ارائه شده است. در یک مورد دیگر در شرق، بابت آپارتمان ۵۲ متری در نارمک، ۱۱۰ میلیون تومان رهن کامل، مطالبه شده است. در منیریه، یک آپارتمان ۵۱ متری، با ۳۰ میلیون ودیعه و ماهی یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان اجاره، ارائه شده است.
این قیمتها، عادیترین قیمتها در بازار اجاره تهران هستند و البته میتوان موارد گرانتری را مناطق متفاوت ذکر کرد که مثلاً برای اجاره یک واحد ۷۰ متری،
وضعیت مستأجران این شده که چه قیمت مسکن افزایش یابد و چه به دلیل رکود کاهش یابد، باید سال به سال، پول بیشتری برای اجاره آپارتمانها پرداخت کنند. این پارادوکس بازار اجاره در ایران است.
۶۰ میلیون تومان ودیعه با ماهی ۴ میلیون تومان اجاره مطالبه شده است. با برخی از بنگاهداران که صحبت میکنی، میگویند بعضی از مالکان، نرخ اجاره بهای آپارتمانهای خود را حتی تا ۸۰ یا ۱۰۰ درصد افزایش دادهاند و به هیچ عنوان نیز حاضر به کاهش قیمتها نیستند. یکی از آنها در منطقه ۵ میگوید مالک بابت آپارتمانی که سال گذشته نرخ آن ۷۰ میلیون تومان رهن کامل بوده، در روزهای گذشته قیمت خود را ۱۳۰ میلیون رهن کامل اعلام کرده است.
مصائب خانهبهدوشان در تابستان امسال
نرخ اجارهبها در حالی به صورت نجومی افزایش یافته که
وزارت راه و شهرسازی همچنان اعتقادی به کنترل قیمتها ندارد و معتقد است که قیمتها باید بر اساس مکانیزم بازار و عرضه و تقاضا تعیین شد. «بازار» هم البته راه خود را انتخاب کرده که این راه، چیزی جز فشار حداکثری به اجارهنشینان و اقشار ضعیف جامعه نیست! از
زمستان سال گذشته که قیمت مسکن به نحو قابل توجهی افزایش یافت، مشخص بود که در سال ۹۷، تابستان سختی در انتظار بیش از ۶.۵ میلیون خانوار مستأجر در ایران خواهد بود. وزارت راه و شهرسازی اما در آن زمان به جای این که افزایش قیمت مسکن را دلیلی بر نفوذ سوداگری به این بازار بداند، افزایش قیمتها را نشانه
بازگشت رونق به بازار مسکن دانست و البته گذشت زمان ثابت کرد که این تحلیل اشتباه بوده و قیمت مسکن به دلیل سوداگری، همچون اتفاقی که در بازار ارز و سکه روی داد، افزایش یافته است. این تحلیل اشتباه، مانع از آن شد که دولت سیاستهای مناسب را برای جلوگیری از افزایش نجومی نرخ اجارهبها در پیش گیرد.
استان تهران بیشترین درصد خانوارهای اجارهنشین را در کل کشور دارد و ۴۳.۵ درصد خانوارهای تهرانی، به گواه آمارهای بانک مرکزی مستأجر هستند. در حالی که درآمدها در کشور افزایش چندانی نداشته و حتی بسیاری از کسبوکارها به رکود فرو رفته است، افزایش نرخ اجارهبها فشار بسیار بیشتری را به اجاره نشینان وارد خواهد کرد و آنها مخصوصاً در شهرهای بزرگ مجبورند، بخش بزرگتری از درآمدهای خود را بابت اجاره سرپناه صرف کنند. تأمین درآمدی که کفاف پرداخت اجاره منزل را بدهد حالا در شهر بزرگی مثل تهران به یک معضل بسیار بزرگ تبدیل شده است؛ معضلی که گویی تنها مقدر است که توسط اجارهنشینان با پوست و گوشت و استخوانشان حس شود و قرار نیست که کسی کاری برای رهایی از این معضل انجام دهد.