نام چهار نویسنده شهیر کودک و نوجوان بالاخره روی دیوار یکی از خیابان های فرعی تهران دوام نیاورد و شهرداری تهران نگذاشت حتی 6 ماه نام مهدی آذر یزدی، هوشنگ مرادی کرمانی، ثمین باغچه بان و صمد بهرنگی بر گذری در تهران باشد. این نام ها البته بزرگتر از آن هستند که بودن یا نبودنشان بر روی دیوار اعتباری به آنها بیفزاید یا از آنها کم کند؛ اما انتظار این بود که همچون همه کشورها که قدر بزرگانشان را فارغ از گرایش سیاسی یا ایدئولوژیک می دانند و حتی گاهی میزی را که نویسنده ای در کافه ای روی آن نشسته حفظ می کنند، در کشور ما نیز چنین فضایی حاکم باشد. دریغ که چنین نبوده و اگر هم کسانی مثل اعضای قبلی شورای اسلامی شهر تهران توجهی به این کار می کنند آنها را متهم به «اسم – فامیل بازی » می کنند و ادعا می کنند که آنها توجهی به مطالبات مردم ندارند و درگیر رفتارهای بی فایده ای (!) مثل چنین نامگذاری هایی هستند.
این نگاه البته مسبوق به سابقه است. استاد محمدرضا شفیعی کدکنی یکبار از باب درد دل گفته بودند که حتی قبر «بدیع الزمان فروزانفر» استاد بی بدیل ادب فارسی را به یک تاجر فروخته اند و پرسیده بودند که « در كجای دنیا چنین واقعه ای آن هم در قرن بیستم امكان پذیری است؟» به این موضوع بیفزایید جکایت بی حرمتی به استاد عبدالحسین زرین کوب در برنامه بیشرمانه «هویت»در تلویزیون و زندانی کردن پرویز ناتل خانلری را؛ و آنوقت با این سابقه اصلا عجیب نیست که کسانی تحمل نام این چهار نویسنده را بر یک خیابان فرعی در تهران نداشته باشند و با هر ضرب و زوری که شده این نام ها را پایین بکشند.
مخالفت با این نامگذاری البته مربوط به این روزها نیست . از اولین روزهای اعلام این موضوع مخالفت ها آغاز شد و در صدر این مخالفت ها مقامات فرمانداری دولت حسن روحانی قرار داشتند که گویا چرخشی زود هنگام برای باقی ماندن در دولت بعد را آغاز کرده بودند. داستان از آخرین روز خردادماه آغزا شد که در جریان سیصد و سومین جلسه شورای شهر تهران بررسی صورتجلسه کمیسیون نامگذاری و تغییر نام اماکن و معابر عمومی شهر تهران در دستور کار قرار گرفت حجت نظری عضو شورای شهر تهران اعلام کرد: کوچک یکم در منطقه ٦ به نام صمد بهرنگی با حفظ شماره گذاری تغییر نام داده خواهد شد. همچنین کوچه سوم هم در خیابان حجاب به نام استاد مهدی آذریزدی با حفظ شماره گذاری نام گذاری خواهد شد. کوچه پنجم مجاور خیابان حجاب به نام استاد هوشنگ مرادی کرمانی، کوچه هفتم در خیابان حجاب به نام استاد جبار باغچه بان، کوچه آزیتا در بلوار میرداماد به نام استاد رضا سیدحسینی، خیابان آناهیتا واقع در منطقه ٢ محله سعادت آباد به نام مدیا کاشی گر، خیابان ارمغان غربی حدفاصل خیابان ماندلا تا خیابان ولیعصر به نام استاد نجف دریابندری، خیابان ارمغان شرقی به نام فهیمه راستکار، خیابان حمید واقع در منطقه ١ به نام محمد زهرایی نامگذاری خواهد شد.
از همان ا؛از معلوم بود که این نام ها حساسیت برانگیز است. فردای آن روز روزنامه کیهان جنگ را آغاز کرد و نوشت: « کیهان نوشت: شورای شهر تهران همچنان درگیر بازی اسم فامیل است. این دوره از شورا که در انتخابات ۲۸ خرداد از سوی مردم تهران «نه» شنیدند و نامزدهای متمایل به جبهه انقلاب رأی بالاتری از یاران شورای فعلی کسب کردند، گویی قصد گرفتن انتقام از مردم را دارند. در جلسه روز یکشنبه شورای شهر، تنها دو روز بعد از سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری، نام یک نویسنده مبلغ اندیشههای مارکسیستی را برای کوچهای در تهران انتخاب کردند. هر چند که آثار «صمد بهرنگی» به دلیل فضای آزاد بعد از پیروزی انقلاب امکان انتشار یافتند، اما جای سؤال است که چرا اعضای شورای شهر نام وی را که از نویسندگان محبوب گروهکهای مارکسیستی بود را برای یک معبر انتخاب کردند. همین رفتارها باعث سرخوردگی مردم از جریان حاکم بر شورای شهر تهران شد و در دوره اخیر انتخابات، این گروه از مردم جواب منفی گرفتند.»
پس از آن هیات تطبیق فرمانداری تهران بیانیه صادر کرد و نام گذاری معابری به اسم بزرگان آموزش و ادبیات کودک و نوجوان ایران ازجمله: جبار باغچه بان، مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی و هوشنگ مرادیکرمانی را غیرقانونی خواند.
در همان زمان محمدجواد حق شناس، عضو وقت شورای شهر تهران، نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و در تذکری خواست هیات تطبیق برای شورای شهر در انجام وظایف قانونی ناشی از اختیارات مصرح در قانون مانع تراشی نکند. اما حمایت از نامگذاری معابر به نام نویسندگان ادامه پیدا کرد. انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نیز با انتشار بیانیهای نسبت به این ماجرا واکنش نشان داد و نوشت: «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، نه فقط نظر سلیقهای هیات تطبیق فرمانداری تهران را غیرقابل قبول میداند، بلکه بر این باور است که چنین اعمال سلیقههای غیرفرهنگی، پاسخی درخور از مردم و به ویژه نسل جدید خواهد گرفت. تن دادن جامعه به این قبیل تصمیمهای زیان بار، هم به شهر و مردم آسیب میزند و هم به هویت جمعی و منافع ملی.»
بهر حال علی رغم مخالفت ها، این نامگذاری انجام شد و نام این چهار نویسنده بر چهار خیابان فرعی نزدیک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نشست اما شهرداری تازه تهران که حتما به زعم کیهان دنبال «اسم – فامیل بازی » نیست و کارهای مهمتری دارد، در هفته گذشته تابلوهای این کوچه ها را پایین کشید و رئیس مرکز ارتباطات شهرداری تهران هم این کار را قانونی اعلام کرد.
وی با بیان این که این مصوبه بر اساس روال قانونی به فرمانداری ارسال می شود که فرهادی فرماندار وقت تهران به رئیس شورای شهر یعنی هاشمی نامه می زند و اعلام می کند که با استناد به ماده ۹۰ قانون شوراها و همچنین پیگیری هیات تطبیق نامگذاری ۴ معبر به نام هوشنگ مرادی کرمانی، جبار باغچه بان، مهدی آذر یزدی، و صمد بهرنگی مغایر قانون تعیین می شود، گفت: رییس قبلی مرکز ارتباطات نیز در ۲۶ تیر ماه سال جاری طی یک نامه به کلیه مناطق تغییر نامها را ابلاغ می کند اما نکته اینجاست که در این نامه پیوست مصوبه شورای شهر در مورد تغییر نامه ۴۵ معبر ضمیمه می شود اما در نامه ای که رئیس قبلی مرکز ارتباطات در اتوماسیون ثبت می کند نام ۴ نویسنده ای که فرمانداری به آن ایراد گرفته را مستثنی می کند اما مناطق تنها به پیوست نامه توجه کرده و به محتویات داخل نامه بی توجه بودند.
وی با بیان این که در اینجا یک اشتباه رخ می دهد و شهرداری منطقه ۶بدون توجه به نامه و تنها بر اساس پیوست که مصوبه شورای پنجم بوده اقدام به تغییر نام معابر می کند، گفت: شهردار جدید بعد از انتصاب متوجه این اشتباه شده و می بیندکه بر خلاف نامه مرکز ارتباطات و ابلاغیه فرماندار این ۴ نامگذاری انجام شده است که دوباره تابلوها را به نام قبلی بر می گرداند.
هوشنگ مرادیکرمانی، نویسنده معروف ایرانی و تنها فرد از این چهار نفر که در قید حیات است، در واکنش به برداشتن نام او و سه نویسنده دیگر سخنی گفته که به حق می تواند پایان بخش این گزارش باشد: «دیدید ما چهارتا را رد کردند و کسی هم صدایش درنیامد. اگر از نسل ما، ما چهار نفر را کنار بگذارید، چه میماند؟ بقیه اش کو؟ ما هرکدام سبک و موقعیتی برای خود داریم که متفاوت از هم است. با توجه به اینکه شورای شهر بر این مساله تاکید داشت، نمیدانم با چه مصلحتی قبول نکردند. پیشتر هم گفته ام من آنچه را میخواستم در کتاب هایم گفته ام، حالا چه فرقی میکند کوچهای به نام من در نقطهای از این شهر زده باشند یا نه! نمیخواستم که کوچه را بخرم. اصلا خوب شد که اسم من را از کوچه برداشته اند.»
محمدحسین روانبخش