شرکت در اغلب همایشهای روانشناسی اگرچه بار اول رایگان است،ولی نتیجه گیری از آن منوط به حضور در همایشهای بعدی می شود
علم روانشناسی و شاخه های وابسته به آن همیشه از جذاب ترین موضوعات برای مردم بوده و هست و به دلیل همین اقبال عمومی و گستردگی تقاضا برای با خبر شدن از آنچه در ذهن انسانها می گذرد، روانشناسی و روانکاوی و...در نظر بسیاری از افراد مترادف پیشگویی تلقی شده و انتظارات غیر معقولی از آن می رود.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، البته این نگاهی است که دانش آموختگان آکادمیک این حوزه به وضعیت امروز روانشناسی در کشور دارند، در حالیکه عده بسیار بیشتری، از همین تصور ذهنی اشتباه عموم مردم ،سوء استفاده کرده اند و با استفاده از اسم محبوب روانشناسی ، بنگاههای پر بازدهی را نیز تأسیس کرده اند. تعداد این بنگاهها آنقدر زیاد شده است که برای رقابت با یکدیگر و جذب مشتری بیشتر حتی به استفاده از تراکت های دیواری نیز روی آورده اند که خود این روشهای تبلیغاتی می تواند گواهی بر بی پایه بودن و بی کیفیت بودن خدماتی که این مراکز ارائه می دهند باشد. این همایش ها معمولا با برگزاری یک همایش رایگان، افرادی را که سردرگم به دنبال یک راهکار واقعی برای مشکلات روحی خود هستند جذب کرده و پس ازآنکه اعتماد افراد را جلب کردند برنامه سلسله جلسات آتی را که البته مستلزم پرداخت هزینه هستند به آنها معرفی کرده و تنها راه حل مشکل آنها را در پیگیری جلسات می دانند. در واقع این موسسات کارکردی صرفا درآمد زا دارند و معمولا فارغ از هرگونه روش علمی و بدون حضور هیچ متخصص کار آزموده فعالیت می کنند.در کنار هزینه های گزافی که افراد برای شرکت در این موسسات صرف می کنند،جامعه روانشناسان کم درآمدترین قشر جامعه پزشکی است و مراجعه به روانپزشکان در ایران بسیار پایین تر از سطح استاندارد است. در حالیکه به گفته متخصصان این امر،اکثر معضلات روانشناسانه در جمع و در حضور دیگران قابل طرح و قابل حل نیستند، این موسسات ادعا می کنند که در این همایش ها که عموما با حضور تعداد نامحدودی از افراد برگزار می شود، می توانند آنها را در حل مشکلات خود یاری دهند.همچنین هیچ یک از روانشناسانی که به صورت علمی مشغول به کارند، وعده معجزه و تحولات شگرف، آن هم تنها با یک دوره درمان کوتاه را به افراد نمی دهند و این در حالی است که این موسسات با عباراتی که بیانگر معجزه آسا بودن همایش ها و... موسسه خود
در حالیکه به گفته متخصصان این امر،اکثر معضلات روانشناسانه در جمع و در حضور دیگران قابل طرح و قابل حل نیستند، این موسسات ادعا می کنند که در این همایش ها که عموما با حضور تعداد نامحدودی از افراد برگزار می شود، می توانند آنها را در حل مشکلات خود یاری دهند
است، موفق به جلب افراد می شوند.
فارغ از چرایی و چگونگی ثبت مجوز برای این موسسات، این سوال مطرح است که دلیل استقبال مردم از این همایش ها چیست؟ در واقع این مراکز معمولا هنگامی که افراد در شرایط روحی نابسامانی به سر می برند به سراغ آنها می روند و با همین وعده های معجزه آسا آنها را جذب خود می کنند. بیشتر این موسسات برای داوطلبان کنکور، افراد در آستانه ازدواج، متقاضیان مهاجرت به خارج از کشور و... که همه آنها با دغدغه هایی چون اظطراب غیر قابل کنترل، ضعف اعتماد به نفس و... درگیر هستند، برنامه ریزی می کنند و برای به دام انداختن آنها در تلاشند.
البته آنچه که مسلم است این است که بسیاری از این موسسات، نه تنها کارکرد مفیدی ندارند بلکه تنها موجب اتلاف سرمایه افراد، چه سرمایه مادی و چه سرمایه معنوی می شوند و حتی ممکن است آنها را برای همیشه نسبت به خدمات روانشناسانه بی اعتماد کنند و مهمتر از همه آنکه این موسسات که اغلب چیزی جز دروغ و فریب در چنته ندارند می توانند سلامت عمومی ذهنی و فکری و روحی افراد را نیز به خطر بیندازند. اما معمولا خدمات این چنینی که با تکیه بر نا آگاهی افراد پیش می روند،در جوامعی نظیر جامعه ایران که میل به فراآگاهی، پیش بینی و پیشگویی در آن وجود دارد، موفق تر هستند چراکه همین نا آگاهی افراد است که اعتماد افراد را به هرآنچه که به آنان وعده های ترغیب کننده دهد، جلب می کند. شاید دلیل بسیاری از جرائم که در کشور رخ می دهد،و تعداد آنها که هر روز در حال افزایش است را نیزبتوان در عدم ارائه خدمات علمی روانشناسی و عدم مراجعه افراد به مشاور و روانشناس جست و جو کرد. به نظر می رسد برای جلوگیری از تداوم فعالیت هایی از این دست و همچنین برای جلوگیری از آسیب هایی که به افراد از این طریق وارد می شود،لازم است که دقت نظر و حساسیت بیشتری در امر صدور مجوز این گونه موسسات صورت گیرد. همچنین اقداماتی برای افزایش شناخت مردم و افزایش آگاهی آنها نسبت به موضوعات این چنینی صورت گیرد تا هزینه هایی که از جیب مردم با طمع این موسسات خارج مشود، در راه درست،علمی و موثر صرف شود و مهمتر از آن با حل مشکلات به این روش، میزان مراجعه مردم به مشاوران نیز افزایش یابد و در نهایت سلامت ذهنی و فکری جامعه تامین شود.
گزارش:فرزانه کریمخان