ایام عزاداری سالار شهیدان، چهره کشور را یکسره سیاه پوش میکند و فضای گذشت و ایثار را بر زندگی معمول ایرانیان مستولی میکند. هنر و هنرمند نیز از دایره بیرون نیست.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، عرصه هنر نیز در ایام عزادای سالار شهیدان، عزادار است و به شیوه خود به عزاداری میپردازد، اما این عزاداری امری فردی نیست که با تزکیه نفس هنرمند به انجام رسد، بلکه حاصلش شاهکاری است که تا سالهای سال بر خاطره جمعی ایران و ایرانی تاثیر میگذارد. سخن از مجموعه ای از آثار هنری است که هنرمندان نامدار ایرانی در وصف واقعه کربلا ترسیم کردهاند. سخن از قلمی است که با عشق بر پهنه بوم تصویری از این واقعه جانسوز ترسیم کرده است. هم اکنون مجموعه ای از این تابلوها از هنرمندان شاخص هنرهای تجسمی کشور در موزهها و گنجینه های هنری کشور نگهداری میشود که نمایش آنها در ایام سوگواری سالار شهیدان میتواند رنگی دو چندان به عرصه هنر دهد و نشانگر آن باشد که تا چه اندازه هنر و هنرمند ایرانی نیز هنر خود را در خدمت عزای سالار شهیدان قرار داده است و به بیان عمق واقعه کربلا پرداخته است.
از جمله این آثار میتوان به تابلوهای «حر» و «ذوالجناح» اثر کاظم چلیپا که از مهمترین کارهای این هنرمند است و تابلوی «فرات» و «ابوالفضل» اثر حسین خسروجردی و تابلوی «ذوالجناح» اثر ایرج اسکندری و تابلوی «عاشورا» اثر مصطفی گودرزی نام برد که همه آنها در گنجینه آثار حوزه هنری نگهداری میشوند. موزه هنرهای دینی امام علی (ع) نیز که وابسته به شهرداری تهران است، حدود ۲۰ اثر از هنرمندان معاصر در اختیار دارد که نقاشی آنها در یک ورک شاپ با موضوع عاشورا انجام گرفته است. در میان نام خالقان این ۲۰ اثر میتوان نامهایی مانند علی ذاکری، محمدحسین ذبیحی، حسن سلطانی، اکبر نیکانپور و رضا لواسانی را یافت که از هنرمندان مطرح کشور هستند. در میان آثار هنرمندان معاصر آثار دیگری مانند تابلوهای «شمایل» و «عاشورا» اثر صادق تبریزی، تابلو «محرم» اثر رضا به انگیز، آثاری از احمد خلیلیفرد، احمد وکیلی و جمشید حقیقتشناس نیز میتوان یافت که موضوع آنها واقعه کربلا است و در مجموعه های شخصی نگهداری میشوند و البته همه اینها حاصل تلاش هنرمندان معاصر است که در عرصه نقاشی به شیوه های مدرن و معاصر فعالیت میکنند، در حالی که گنجینه بزرگی از آثار هنرمندان نقاشی قهوه خانه ای نیز وجود دارد که همگی ملهم از واقعه کربلا هستند و به شکلی روایی از وقایع محرم پرده برمی دارند. نقاشی قهوهخانه ای شیوهای از نقاشی ایرانی است. این نقاشی، نقاشی روایی رنگ روغنی با درونمایههای روایی است که در اواخر دوره قاجار و همزمان با جنبش مشروطهٔ ایران، اوج گرفت. نمونههای قابل توجهی از آثار هنرمندان نقاشی قهوهخانهای هم اکنون در موزهٔ رضا عباسی نگهداری میشود.
مبداء این هنر، سنت قصهخوانی و مرثیهسرایی و تعزیهخوانی در ایران است که همگی در رابطه مستقیم با مراسم عزاداری سالار شهیدان هستند و به این ترتیب هنر نقاشی قهوه خانه ای نیز بر همین رکن پا گرفته و یکی از محور های اصلی آن نقاشی واقعه عظیم کربلا است. نقاشی قهوه خانه، بازتابی اصیل و صادق از هنر هنرمندانی عاشق، تنها و دلسوخته است. هنرمندانی مظلوم و محروم از تبار مردم ساده دل و آیینه صفت کوچه و بازار، آنانی که از پس قرنها سکوت، زیر سقف تاریک قهوه خانهها در خلوت عارفانه تکیهها و حسینیهها، در سر هر کوی و برزنی، چشم در چشم مردم دوختند و در محفل پر انس و الفت آنان، بغض معصومانهشان را یکباره شکستند. در ستایش راستیها و مردانگیها نقشها زدند و حکایت کژیها و پلیدیها کردند. رنگ سرخی نشاندند بر تن بوم و دیوار که گویی لخته لخته خونهای خشکیده مظلومیتهای از یاد رفته بود و رنگ سبزی گزیدند به پاس یاد بهار سر سبز و پرطراوت روح و اندیشه راستان و آزادگانی که در جان و دل و خیال و باور مردم قرنهای قرن، نسل به نسل، سینه به سینه، تا به روزگارشان به یادگار مانده بود و چه چیز را ترسیم میکردند تا نماد مظلومترین آزادگان جهان باشد
با توجه به آنکه در ایام عزای سالار شهیدان، شاهد آن هستیم که هنرمندان زیادی در طول تاریخ هنرهای تجسمی کشور از دیرباز تاکنون، خود، بر اساس عشق و ارادت قلبی آثاری در خور در این راستا خلق کردهاند، آیا توقع بیجائی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طلایه دار برپایی نمایشگاههایی از این آثار در سراسر کشور باشد؟
جز واقعه عظیم کربلا! پس بسیاری آثار نقاشی قهوه خانه ای با همین مظمون وجود دارد. آثاری از بزرگان این هنر مانند حسین قوللر آقاسی و محمد مدبر، فتح الله آقاسی، عباس بلوکی فر، حسن اسماعیل زاده و حسین همدانی که همگی نقشی از همین مضمون را روایت کردهاند.
البته نقاشی قهوه خانه نیز تنها گونه نقاشی ایرانی نیست که تمام هم و غمش را بیان واقعه عظیم کربلا قرار داده باشد، بلکه در واقع نقاشی پشت شیشه نخستین جلوهگاه تصاویر مربوط به واقعه کربلا بوده است و هنرمندان عاشق گمنامی قرنها قبل در ایران، سرزمین عاشقان اهل بیت (ع) و مهد فرهنگ و هنر به واسطه انجام نقاشیهای مرتبط با حماسه دشت نینوا روی شیشه اخلاص خویش را به سرور آزادگان حضرت حسین بن علی (ع) و یاران با وفایش بروز میدادند. هنری که شیشه نگار عاشقی چون شادروان سید کاظم شیرازی را بر آن وادار کرد تا برای خلق رنگ سرخ خون پاک آزادگان دشت کربلا در نقاشی، خون سر انگشتان خسته خویش را به کار گیرد. استاد قربانعلی قربانی، استاد عبدالحمید، اکبر گیلانی و اسماعیل گیلانی از دیگر استادان نقاشی پشت شیشه بودهاند که آثارشان را اکنون در موزه ویژه نقاشی پشت شیشه که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی نگهداری میشود، یافت.
به این ترتیب مشخص است که بسیاری از هنرمندان صاحب نام عرصه هنر مدرن و معاصر تا هنرمندان پر افتخار هنرهای سنتی ایرانی همواره آثاری در عزای سالار شهیدان خلق کردهاند که اکنون تعداد زیادی از آنها در مجموعه های مختلف دولتی نگهداری میشود و البته تعدادی نیز در اختیار اشخاص حقیقی است. به این ترتیب جا دارد که در ایام سوگواری سالار شهیدان مراکز دولتی عرصه هنرهای تجسمی مانند موزه هنرهای معاصر، هر ساله با برپایی نمایشگاهی از مجموعه این آثار موجب خرسندی عزاداران حسینی را فراهم آورند؛ اتفاقی که امسال به همت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در کاخ موزه سعدآباد از بیست و هشتم آبان آغاز شده و تا هفتم آذرماه ادامه دارد و در آن نمایشگاه آثاری از اساتید برجسته همچون حسین قوللر آغاسی، محمد مدبروعباس بلوکی فر، میرزا مهدی شیرازی، یدالله رحیمی (نقاشی پشت شیشه) به نمایش گذاشته شده است. این اگرچه به نوبه خود اتفاق خجسته ای است اما اهمال کاری و کوتاهی وزارت ارشاد و دفترهنرهای تجسمیاش را بیش از پیش درباره وظیفه مهمی به نمایش میگذارد که بودجه مشخص و قانونهای تعریف شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور آن تنظیم شده است. در واقع اگر به قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رجوع شود، ذیل ماده یک آمده است که رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. با توجه به این که این ماده ذیل بند یک است، مشخص است که مهمترین هدف و وظیفه این وزارتخانه دانسته شده است که در نخستین بند مواد اهداف و وظایف آن درج شده است. به این ترتیب با توجه به آنکه در ایام عزای سالار شهیدان، شاهد آن هستیم که هنرمندان زیادی در طول تاریخ هنرهای تجسمی کشور از دیرباز تاکنون، خود، بر اساس عشق و ارادت قلبی آثاری در خور در این راستا خلق کردهاند، آیا توقع بیجائی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طلایه دار برپایی نمایشگاههایی از این آثار در سراسر کشور باشد؟ آیا دست کم نباید موزه هنرهای معاصر تهران، در نمایشگاهی دوره ای، این آثار را در ماه محرم در برابر دید علاقه مندان قرار دهد؟ آیا باید علاقه مندان به آشنایی با نقاشی عاشورایی کشور راهی موزههایی زیر نظر سازمان میراث فرهنگی شوند تا تنها به آنچه در گذشته انجام شده است، دسترسی داشته باشند؟ در حالی که هنرمندان معاصر زیادی آثاری در این راستا خلق میکنند، آیا ورک شاپ آثار عاشورایی باید در موزه ای زیر نظر شهرداری انجام شده باشد و موزه هنرهای معاصر تهران که زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، عاری از چنین حرکتی باشد؟ آیا توقع بیجایی است که انتظار داشت موزه هنرهای معاصر تدارکی سالانه برای این واقع داشته باشد و هر سال اقدام به برپایی یک ورک شاپ با حضور هنرمندان برجسته معاصر کشور زند؟ اینها سوال هایی است که ذهن هر دلسوخته ای را به خود مشغول میکند و جوابی نیز برای آن نیست.
گزارش : پریس تنظیفی